گروه هنر- رضا خسروزاد  - «چشم هیچکاک» مجموعه داستان کوتاه از«منصور یاقوتی» است که مشتمل بر دوازده داستان کوتاه است که اغلب بیانی تلخ و سوزان از آدم‌هایی است که روایت‌های دردناکی برای بیان دارند.

جلوه گری وجدان بیدار

انتشارات هیلا این مجموعه را منتشر کرده و نویسنده خود در این مورد گفته است: «این مجموعه را به پویندگان ستیغ‌های بلند و راههای دشوار و به آنهایی که در سخت ترین شرایط، مهربانی و آزادگی و انسان بودن را پاس داشته اند، تقدیم می‌کنم.»

«یاقوتی» از نویسندگان قدیمی است و بیشتر آثارش در پیش ازانقلاب چاپ و نشر یافته است.نسل کشی،خشونت وحکایت رنج و درد آدم‌هایی که دردوران جنگ با بردباری زندگی می‌کردند، دغدغه اصلی داستانهای این نویسنده است. او تلاش می‌کند نگاه انسانی و شریفش نسبت به آدم‌ها را در قالب داستانهایی از مردمان سرزمینش به مخاطب اعلام نماید.

در مجموعه«چشم هیچکاک» دستمایه اغلب داستان‌ها زشتی‌های انسانی و خشونت و جنگ است. خشونتی که انسانها به بهانه رسیدن به آرمان‌های شان نسبت به هم روا می‌دارند و رنجی که در این راه بر خود و دیگران هموار می‌کنند. در اغلب داستان‌ها توده عظیم مایه ذهنی و تخیلی نویسنده را شاهد هستیم که تلاش می‌کند از لابه لای سطور و کلمات خود را بیرون بکشد و سبب جلوه گری وجدان بیدار نویسنده و تأثیری آگاه و ناآگاه برمخاطب شوند. نشانه‌های کلامی نویسنده در پاره ای موارد زیبا وارجاعاتش تصاویری خیال انگیز وبدیع را ترسیم می‌کند. با این حال روایت‌های نویسنده کیفیتی مرکب و لایه دار نمی‌آفریند تا خواننده را به چالشی جدی بکشاند و درگیر سازد.استفاده از ترکیبات و تشبیهات خاص نیز بیش از آنکه به فضاسازی وبه تشریک احساسی مخاطب کمک کند،سبب ارجاعات نالازم و گاه انحرافی از جریان داستان می‌گردد. کلمات تلاششان را برای ایجاد رابطه ای معنادار با تاروپود عاطفی زندگی جاری در روایت انجام می‌دهند، اما اغلب به نتیجه نمی رسند و عقیم می‌مانند.

تعریف‌های برچسب دار و شناخته شده از حس و حال آدم‌ها کمترکمکی به جذابیت و کشش مندی داستان‌ها می‌کنند تا جایی که در خوانش اول به نظر می‌رسد، داستان از نوعی خامی و پردازش نشدن در بازنویسی رنج می‌برد. گونه ای چندپارگی و عدم تمرکز بر محوریت داستان که جریان روایت را از تمرکز بر مسیر اصلی دور نگاه داشته است. داستان‌های مجموعه همگی قصه‌هایی مبتنی بر رویداد‌های بیرونی هستند، اما گاه نویسنده با ارجاعات درون متنی سعی در به دست دادن تحلیل به خواننده دارد، اما از آنجا که این ارجاعات در تاروپود داستان بافته نشده است، چندان کارکرد مؤثری ندارند.

دغدغه‌های اخلاقی ،اجتماعی و سیاسی نویسنده و نگاه او به مقوله انسانیت بسیار شریف و قابل احترام است؛ اما تمایل وی به تزریق هرچه بیشتراین نگاه تلخ و سنگین در روایت‌ها تا حدود زیادی از جذابیت و تشریک عاطفی ـ احساسی داستان‌ها کاسته است. دنیای آدم‌های داستان اگرچه دنیایی تلخ و سرشار از دردمندی‌های انسانی است، اما روایت‌ها از بیان ویا فرمی تازه برخوردار نیستند تا این نگاه را در رسیدن به هدف یاری رسانند.زبان نویسنده غنی و سرشار از توصیفات و تشبیهات زیباست، اما عدم پردازش در فضاسازی و عدم تمرکز بر روند روایی و توصیفی در بیشتر موارد به متن آسیب زده و مانع از انسجام لازم متن و ارتباط با خواننده می‌شود تا جایی که برخی اشارات و توصیفات نویسنده در بیان جزئیات، نالازم به نظر می‌رسد.

گاه نیز زاویه دید و لحن و مایه‌های تکنیکی مناسب با موضوع نیست و از این لحاظ روایت‌ها صدمه دیده است. در کل باید گفت مجموعه داستان‌های چشم هیچکاک با تمام تفاوتشان در موضوع و مضمون از کم حوصلگی نویسنده در پردازش و ریز پردازی‌های لازم رنج می‌برند و اگر اندکی در انسجام و یکددستی داستان‌ها چه به لحاظ فرم و چه به لحاظ تمرکز بر روایت کار می‌شد، ماحصل مجموعه ای فراتر و دوست داشتنی تر از آنچه پیش روست حاصل می‌آمد. اندیشه خوب همیشه کارایی خوب دارد و هر رویداد شگفتی هم نتایج اخلاقی خود را به همراه دارد، اما برای آن که یک اثر به مرتبه‌ای بالاتر از یک اندیشه خوب و رویداد شگفت تعالی یابد و چشم بیدار نویسنده اش گردد، لازم است تا ازانسجام و پردازشی غنی و کاربردی نیز برخوردار باشد.«چشم هیچکاک» اگر چه از جمله آثار درخور تأمل نویسنده است، اما به یقین بهترین آنها نیست. یاقوتی فراست و توان این را داشت که اثرش را به مرتبه ای بالاتر بکشاند، اما ظاهراً مشکلاتی خارج از اختیارش،سبب ساز عدم تمرکز لازم او بر مجموعه داستان‌های کتاب گردیده است.

از منصور یاقوتی پیش از این آثار زیرمنتشر شده است:زخم، کودکی، داستان‌های آهودره، با بچه‌های ده خودمان، سال کورپه، پاجوش، زیرآفتاب، چراغی بر فراز مادیان کوه، دهقانان، مردان فردا و ... .

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.