به گمانم عموم شما که این خطوط را می‌خوانید، اطلاعات مفصلی درباره پلی معروف در پاریس و برروی رودخانه «سن» دارید که زوجهای فرانسوی و دیگر اهالی آن کشور و شهر پاریس برای برآمدن حاجاتشان برروی آن می‌روند و بر نرده‌های دو سوی این پل قفلهای رنگارنگ می‌زنند...

رسانه ملی و آشفتگی اولویتها

چند شب پیش و در آغازین روزهای هفته دفاع مقدس، در یکی از پربیننده‌ترین بخشهای خبری سیما، خدا می‌داند برای چندمین بار گزارشی درباره این پل بخش شد. در بحث خبر و خبررسانی سرفصلی هست که در آنجا برای تأثیر بیشتر بخشهای خبری، توصیه می‌شود از چیدن اخبار کسل کننده سیاسی به صورت تخت و به دنبال هم در رسانه‌ها اجتناب شده و در عوض لابه‌لای خبرهای جدی و رسمی، گاهی خبرهای متفاوت که بیشتر جنبه تفریحی داشته باشد نیز لحاظ شود. برای همین منظور است که گاه شما در میان اخبار جدی مذاکرات ژنو و جنگ سوریه و سخنان دالایی لاما و ... ناگهان می‌بینید گوینده خبر، از توله جدید یک خرس پاندا در فلان باغ وحش چین خبر می‌دهد و بعد هم تصاویر بامزه بچه خرس را که روی شاخه ای بالا و پایین می‌رود نشان می‌دهد. 

این رویه خوب است و گاهی حکم نمک را دارد برای مخاطب عام خبر. از آن سو همه می‌دانیم که با وجود ده‌ها شبکه رادیویی و تلویزیونی، هنوز بسیاری از وقایع و حوادث مهم جاری و گذشته کشور  از دید رسانه ملی پنهان مانده و می‌ماند. چه بسیارند کسانی که مشکلاتی حاد دارند و محق هم هستند و آرزو دارند تا یک دقیقه از آنتن خبری رسانه ملی در اختیارشان باشد و حرفشان را بزنند. کسانی که طرحهای مؤثر و مفید اجتماعی دارند که برای همه مردم کشور هم مفید است. اما فرصت نمی‌یابند در اینجا مشخصاً منظورم کسانی اند که حرفشان را همان سیاست خبری و برنامه سازی حاکم بر صدا و سیما هم قبول دارد. اما نوبت به آنها نمی‌رسد و گاه آن قدر پشت در می‌مانند که خسته می‌شوند و رها می‌کنند و می‌روند.

مثلاً در همین ستون تاحالا چند بار از وضعیت تأسفبار زندانیهای ایرانی در ترکمنستان نوشته‌ایم و ستمی که برآنها می‌رود و اوضاعی که خانواده‌هایشان در اینجا دارند و ... بی‌گمان صدا و سیما هم برای ساختن چنین گزارشی مشتاق است. اما تا آن دستگاه عریض و طویل از این قصه خبردار شود و کاری بکند و ... هیهات است. حالا در این وضعیت تصور کنید خانواده‌های آن زندانیان که پر پر می‌زنند تا حرفشان به گوش دولتمردان برسد، پای تلویزیون می‌بینند که برای چندمین بار در طول چند ماه یک گزارش لوس و بی مزه وضعیت یک پل در پاریس در بهترین بخش خبری پخش می‌شود...

یا در جای دیگر در برنامه پرطرفدار دیگری می‌بینند روی آنتن زنده، مجری دقایق طولانی با میهمانش درباره اینکه بعد از زدن گل چه شکل و شمایلی به خودش می‌گیرد حرف می‌زند و ... آن خانواده‌ها تشنه یک دقیقه آن وقتند تا دردشان را بگویند و آدمها و خانواده‌های مشابه دیگر اینها چه حالی می‌شوند وقتی اینها را می‌بینند؟ در روزهای آغازین هفته دفاع مقدس و در حالی که هزاران حرف ناگفته از دفاع مقدس برای این نسل باقی است، پخش چندین باره چنین گزارشی یک بد سلیقگی تمام عیار بود. خوب است مدیران و رسانه ملی قدر این فرصتها را بدانند و این طور حراجش نکنند!

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.