تا کنون در این ستون بارها از وضعیت اسفبار شرکتهای هواپیمایی و رفتار بد آنها با مسافران نوشته‌ام، ...

بازهم شرکتهای هواپیمایی و  ستم مضاعف به مردم

 اما دریغ از گوش شنوا. هفته گذشته من چهار بار با چهار شرکت مختلف سفر کردم و هر بار شاهد کاستی‌ها و حتی تحقیرهایی بودم که خدا می‌داند کی بناست تمام شود. یکی از مشکلات اصلی حمل و نقل هوایی در کشورما، شرکتهای نوظهوری هستند که مانند قارچ هر روز ظهور می‌کنند. اینها اغلب با دو سه هواپیمای اجاره‌ای به میدان می‌آیند و با انبوه کاستی‌‌هایی که دارند عمده بار آن بردوش مسافران و مشتریان از همه جا بی خبر آنها سنگینی می‌کند.

تأخیرهای پی در پی نخستین مشکل اینهاست. جالب است که آنها هیچ مسؤولیتی در قبال این معضل که اغلب دردسرهای فراوانی برای مسافران به وجود می آورد نمی پذیرند، اما در حالت عکس آن، طلبکارانه همه مسؤولیت را متوجه مسافر می‌دانند. مثال بزنم، شنبه گذشته با شرکت هواپیمایی کاسپین از تهران عازم مشهد بودم. پرواز ساعت یازده و بیست دقیقه صبح بود. اولین نکته جالب آن بود که هنگام گرفتن کارت پرواز، پی‌بردم  هرکدام از مسافران بلیت را به قیمتی متفاوت از دیگری خریده است. مثلاً من آن را 180 هزار تومان، یکی از از مسافران 91 هزار تومان، دیگری 107 هزار تومان و ... خریداری کرده بودیم. این چه معنایی دارد؟ کارت پرواز را گرفته و در سالن منتظر سوار شدن بودم. سر ساعت باید دارویی را می خوردم. رفتم تا آبی بیابم و ... دردسرتان ندهم. ساعت یازده و پنج دقیقه رفتم برای سوار شدن، اما دیدم در حالی که تابلوی مربوطه هنوز روشن است، در خروج را بسته‌اند و می‌گویند شما جا مانده‌اید. اصرار من هم بی فایده بود. درست مثل مینی بوسهای روستایی، هواپیما مسافرش که تکمیل شده بود، بدون توجه به یک مسافر باقی مانده و اعلام نام وی (مطابق روال همه شرکتهای هوایی) رفته بود. چرا که اندکی توقف بیشتر برای آنها هزینه دارد. همان لحظه هم امکان سوار شدن بود، اما اختصاص یک اتوبوس باز برای شرکت نو ظهور هزینه دارد و ...

دوباره بلیت گرفتم. پرواز بعدی هم از همین شرکتهای نوظهور بود. باز هم قصه  قیمتهای بسیار متفاوت بلیت. این یکی ساعت یک و نیم باید می‌پرید، ولی از ساعت یک و بیست دقیقه تا یک و چهل دقیقه انبوهی از مسافران در اتوبوس و در گرما سر پا بودند. اتوبوس نمی‌رفت پای هواپیما تا یک سرویس صرفه جویی شود. یک شنبه از مشهد عازم آبادان بودم. پرواز با یک و نیم ساعت تأخیر پرید. سه شنبه از آبادان عازم تهران.

پرواز ساعت سی دقیقه بامداد بود. کاری در شهر داشتم. ساعت هشت هتل را تحویل دادم و رفتم. اما ساعت ده خبردار شدم پرواز چهار صبح انجام می‌شود! با پیامک خبردادند و من با چندین همراه مانده بودم چه کنم. بار دیگر هزینه سنگین هتل به جمع ما تحمیل شد و البته پرواز هم عملا از فرودگاه حدود شش صبح ( با بیش از 5 ساعت تأخیر) پرید. حیران مانده بودم که داد این مردم را چه کسی باید از این جماعت زورگو و ظالم بگیرد. واقعاً چرا کسی کاری نمی‌کند؟ هر روز وضعیت از روز قبل بدتر می‌شود و همه تماشاگرند!

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حسن جعفری IR ۰۹:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
    3 0
    دقیقا همین طوری که گفته بودید هست. بسیار بی سامان و متاسفانه تنها پول بیشتر از مردم گرفته می شود و خدمات بدتر می شود.
  • علی IR ۰۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
    3 0
    دوستان حقیقت امر این است که انحصار در کشور ما پدر همه را در آورده و بخش خصوصی فقط لقلقه زبان دولتمردان ماست. چرا؟ چرا حکومت از خصوصی سازی اینقدر می ترسد؟