آمنه مستقیمی: اینکه جامعه نوپای اسلام به رغم درک وجود مبارک پیامبر اکرم(ص) و امیرمؤمنان(ع) به مسیری افتاد که به فاصله چند سال فاجعه‌ای به عظمت کربلا را رقم زد، ...

 «هیهات منا الذله» فریاد بیداری عقل ها در گوش تاریخ است

 به دور از تمامی علل و عواملی که برای آن برشمرده می‌شود، از برداشتهای سطحی از دین و جهلهای مردم به ظاهر دانا نیز نشأت گرفته است. از این رو، با حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب، مسؤول دبیرخانه شورای عالی حوزه‌های علمیه و محقق حوزه تاریخ اسلام و معارف حج درباره نقش عقل و جهل در خلق صحنه عاشورا گفت و گو کرده‌ایم که مشروح آن از نظرتان می‌گذرد:

 

  جناب آقای نواب! لطفاً درباره جایگاه عقلانیت در واقعه تاریخی عاشورا توضیح دهید.

 اساس خواسته‌های دینی، جلب توجه مردم به اساس و بنیاد دین و نگریستن توأم با دقت آنها به هر واقعه‌ای است تا اطلاعاتشان را نسبت به آن کامل کنند، از این رو، در روایات اسلامی و در معارف دینی روی این مسأله تأکید فراوان شده که ما با تفکر با مسایل برخورد کنیم و لایه‌هایی از مسأله را کنار بزنیم و با شناخت بیشتر به درون آن بنگریم.

باید توجه داشت، واقعه عاشورا در تاریخ بشریت بسیار مهم است و شاید بتوان گفت، تنها واقعه در این سطح است که این حد از هوشیاری، فداکاری و ایثار در یک طرف و قساوت و جهل در طرف دیگر است.

در زیارت اربعین هم که از زیارتهای مورد تأکید و توصیه است(تا جایی که قرائت آن از نشانه‌های مؤمن شمرده می‌شود)، می‌خوانیم: «سیدالشهدا(ع) قیامشان با بذل همه هستی خود در راه خدا و برای نجات بندگان از جهالت بود و گمراهی!»

این یعنی اساس قیام ایشان برای هوشیارسازی جامعه بوده است، اما امروز برخی با آن سطحی برخورد می‌کنند. یا کعبه خانه توحید است که توسط حضرت ابراهیم(ع) بازسازی شده، اما همین خانه توحید در گذر زمان به دلیل برداشتهای سطحی افراد به بتکده تبدیل شده بود.

متأسفانه در واقعه عاشورا هم قیامی که باید به هوشیاری جامعه منجر شده و انرژی‌های مثبت به جامعه خفته تزریق کند، با کج اندیشی‌ها و برداشتهای سطحی و پیرایه بستن بر آن، در میان نسل جوان و برخی لایه‌های اجتماعی برداشت صحیح و کارآمدی از آن نمی‌شود. در حالی که سیدالشهدا(ع) می‌فرمایند: اساس قیام ایشان برای اصلاح‌گری جامعه است و نیز برطرف کردن کجی‌ها و ناراستی‌ها و روشن کردن راه انسانها، اما برخی به جای برداشت صحیح به 
سطحی نگری اکتفا می‌کنند.

حتی برخی حرکات امروزی جامعه به گونه‌ای است که مراجع تقلید که رسالت خود را روشنگری می‌دانند و در طول تاریخ بخوبی آن را انجام داده‌اند، چنین اقدامهایی را نهی می‌کنند، در حالی که افراد باید تفکر کنند، آیا امام حسین(ع) برای آن قیام کردند که من چنین حرکتی را به جامعه تزریق کنم؟! مثل قمه زنی یا استفاده از زنجیر تیغ دار.

بنابراین، این حالات مشمئزکننده است و از جانب غیرمسلمانان به بیماری خودآزاری تعبیر می‌شود.

اما اشکی که انسان از روی معرفت بر قیام سیدالشهدا(ع) بریزد، با تمام خونی که از راه بی‌معرفتی یا برای فراموشی راه ایشان به زمین بریزد، قابل مقایسه نیست که این مهم در روایات بویژه روایت رضوی به ابن شبیب تصریح شده است.

 

  چطور می‌توان از برداشتهای سطحی از چنین واقعه تاریخ ساز فاصله گرفت و عقلانیت را بر فهم و درک این حقیقت حاکم کرد؟

حضرت سیدالشهدا(ع) در راه مبارزه با بی‌دینی و بی‌عدالتی و تبعیض فرمودند: «می‌ایستم، حتی اگر هیچ پناهگاهی نداشته باشم. هرگز با یزید بن معاویه بیعت نمی‌کنم» این یعنی اگر تمامی حقوق فردی و اجتماعی من گرفته شود، با چنین فردی بیعت نمی‌کنم.

امروز هم افرادی که دچار سطحی نگری‌اند، اگر سخن امام(ع) را معیار رفتار و تفکر خود قرار دهند و فاصله‌ها را بسنجند، از حقیقت فاصله نمی‌گیرند.

اگر امام(ع) فرمودند: «هیهات منا الذله» یعنی: ‌ای شیعه همواره این طور فکر کن که اگر ذلت جهل و خرافه و دوری از معارف اهل بیت(ع) بر تو چیره شد، از آن فاصله بگیر و زیر بار ذلت نرو و در کنار چلچراغ پرنور ائمه(ع) قرار بگیر.

پیامبر(ص) هم این گونه بودند و در آیات سوره مبارکه کافرون می‌خوانیم که وقتی ایشان را در تنگناهای افترا و آزار‌ها قرار دادند تا از راه خود دست بردارند، ایشان فرمودند: «اگر خورشید و ماه را در دستم بگذارید، دست از راه حق برنمی دارم.»

بنابراین، برای دوری از سطحی نگری، راه و سیره نبوی و ائمه معصوم(ع) بهترین چراغ راه است، همان طور که قرآن می‌فرماید: «نزدیکترین انسانها به ابراهیم آنهایند که از او پیروی می‌کنند.»

 

   تفکر عقلانی و منطق در سبک زندگی حسینی چگونه تبلور یافته و چه ابعادی از زندگی ایشان این موضوع را نمایان کرده است؟

 سیدالشهدا(ع) مقابل رهبری و اطاعت از رهبری زمان کوشا بودند، اگرچه اختلاف سنی ایشان با امام حسن(ع) خیلی اندک بود، اما از سال ۴۰ تا ۵۰ هجری؛ یعنی دوران امامت حضرت مجتبی(ع) یک جا نداریم که ایشان سخن امام(ع) را نقض کرده باشند یا از ایشان اطاعت نکنند یا از برادر حتی در حرکت پیشی گرفته باشند.

در مشکات الانوار صفحه ۱۷۰ از امام صادق(ع) نقل شده که هرگز سیدالشهدا(ع) پیش از امام مجتبی(ع) قدم برنداشته‌اند، چه در زمان حیات امیرالمؤمنین(ع) که حکم برادر بزرگتر را داشتند و چه پس از آنکه امام و رهبر بودند.

و در ادامه آن حضرت(ع) می‌فرمایند: اگر این دو در جایی بودند و امام مجتبی(ع) می‌ایستادند سیدالشهدا(ع) در کلام ایشان وارد نمی‌شدند و نسبت به رهبر خود احترام می‌کردند.

اگر ما نیز چنین باشیم، حسینی هستیم وگرنه دچار سطحی نگری شده‌ایم.

 

   در حوزه احکام دین سبک زندگی حسینی چه معنای ژرفی و توأم با تعقل را به ما عرضه می‌کند؟

 از مطلوبهای نزد پیامبر(ص) و سیدالشهدا(ع)، نماز است. در روایت است وقتی ایشان وضو می‌گرفتند، رنگ رخسارشان تغییر می‌کرد و اعضای بدنشان می‌لرزید، وقتی علت را جویا شدند، حضرت(ع) می‌فرمودند: «این حق و سزاوار است برای کسی که می‌خواهد به پیشگاه خداوند جبار برود.»

بنابراین، شناسایی منطق و هدف قیام سیدالشهدا(ع) برای عزاداران حسینی ضرورت دارد و این را باید از آموزه‌های دین و روایات بشناسیم.

 

  ریشه جهل‌ها و برداشتهای سطحی از دین را که به واقعه کربلا انجامید، باید در کجا جست و جو کرد؟

 در طول تاریخ همیشه این گونه بوده که در مقابل پیام پیامبران و معصومین(ع)، انسانها دو گروه بوده‌اند، گروهی به عمق کلام معصوم(ع) می‌رسیدند و مؤمن مخلص می‌شدند و برخی به ظاهر و کمترین اکتفا می‌کردند.

اگر به زندگی و حرکت واقفیه در دوران ائمه معصوم(ع) نگاه کنیم که برخی از آنها مورد نفرین امام هشتم(ع) قرار گرفتند یا به حرکت برخی گروه‌ها چه در تشیع، چه در دیگر مذاهب و ادیان بنگریم بعضی سطحی نگری‌هایی دیده می‌شود، اما مهم آن است که در مواجهه با این تفکرات آنها را شناخته و عبور کنیم؛ زیرا گاهی تفکرات سطحی مثل اقیانوس است، اما بسیار کم عمق که در آن هیچ کاری پیش نمی‌رود و با تابش خورشید تبخیر می‌شود، اما جایی دریایی می‌بینیم که مواج و عمیق است.

بنابراین باید مراقب باشیم در مواجهه با هر مسأله‌ای مطالعه کنیم اگر دچار تحیر شدیم، به اهل معرفت رجوع کنیم که راهنمایی‌هایشان بینش زاست.

در روایت است کسی نزد امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت: «در طرفی شما یاور و پسرعم پیامبر(ص) و طرف دیگر طلحه و زبیر که آنها نیز اصحاب پیامبر(ص) هستید!

امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «حق را به انسانها نشناس، حق را به ماهیتش بشناس و بعد انسانها را همراه آن».

اگر بتوانیم در منابر و مساجد و هیأتها و در لابه‌لای قصاید و اشعار، پیامهای عاشورا و امام حسین(ع) را بیان کنیم، می‌توان بر تطبیق سبک زندگی جامعه با این آموزه‌ها قدم برداریم. و این از تأکیدات مقام معظم رهبری به عنوان وظیفه شاعران و پیام رسانان کربلاست.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.