از سوی دیگر خلیج فارس از مهمترین مناطق ژئوپلتیک جهان است که دارای منابع سرشار انرژی بوده واز دیربازبرای قدرتهای خارجی جاذبه فراوان داشته است. در سطح بین المللی نیز پویایی های امنیت جهانی حضور غرب در خلیج فارس را به ظاهر ضروری نشان می دهد . بهره برداری از ذخایر نفتی ، استفاده از امکانات اقتصادی وتجاری ، توسعه نفوذ سیاسی در منطقه، حفظ امنیت رژیم صهیونیستی،کنترل اسلام سیاسی در کشورهای حوزه خلیج فارس و محدود کردن توان نظامی ایران از مهمترین دلایل اهمیت خلیج فارس برای ایالات متحده و غرب است.
از سویی دیگر بیشتر کشورهای خلیج فارس با مسایل و مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ساختاری روبرو هستند که این مسایل سبب ایجاد ناامنی و حضور بیگانگان در منطقه می شود.ذخایر عظیم نفت در منطقه، نه تنها سبب گرایش هر چه بیشتر کشورهای غربی و بویژه ایالات متحده به حوزه خلیج فارس می شود، بلکه از آنجا که دولتهای این منطقه وابستگی شدید به درآمد نفت دارند،تکیه زمامداران این کشورها به سیاست خارجی و متحدان خارجی است که به نحوی می‌توانند در تأمین بودجه این کشورها از طریق خرید نفت و گاز کمک کند. از آنجایی که بین کشورهای غربی سابقه حضور انگلیس و ایالات متحده در خلیج فارس بیشتر از دیگر کشورهاست، این دو کشور پس از حضور در منطقه اقدام به ایجاد پایگاه‌های نظامی در کشور های عرب منطقه خلیج فارس کرده اند تا به هنگام ضرورت ، از این پایگاه‌ها برای عملیاتهای نظامی استفاده کنند.
این عوامل سبب شده تا کشورهای غربی به دنبال حضور بلند مدت در این منطقه باشند و با صرف هزینه های بالا و دادن امتیاز های گوناگون به کشورها، در پی قطعی کردن حضور دایمی در خلیج فارس باشند. برای مثال آمریکا با وجود کاهش در بودجه نظامی خود، هزینه های ویژه برای گسترش پایگاه های نظامی در خلیج فارس در نظر گرفته است. در واقع نوعی رقابت پنهان میان این کشورها برای حضور در خلیج فارس در جریان است. در این میان البته آمریکا با اتکا به دارایی های خود، گوی سبقت را از انگلیس و فرانسه ربوده، اما با گذشت زمان و افزایش نیاز اروپا به انرژی، ممکن است متحدان جنگهای جهانی تبدیل به دشمنان یکدیگر شوند. تلاش کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای تأمین امنیت داخلی و منطقه ای از راه تنوع بخشی به محافظان امنیت خود صورت می گیرد . از منظر بین‌المللی می توان به سیاستهای کلان آمریکا و همکاری راهبردی آن با انگلیس برای تأمین نظم بین‌المللی اشاره داشت.
واشنگتن از دهه‌ها قبل در حال ارسال تجهيزات نظامي، كمكهاي بلاعوض مالي و ساير اشكال حمايتي براي رژيمهاي خودكامه و مستبد خاورميانه بوده كه براساس نظرسنجي‌های فراوان، جايي در بين مردم خود ندارند و به همين دليل اين كشورها به افشاي دامنه همكاري‌هاي نظامي خود با آمريكا و وجود پايگاه‌هاي نظامي اين كشور در خاك‌شان به عنوان جاي‌پايي در خاورميانه رغبتي ندارند.
طراحی‌های امنیتی آمریکا در منطقه در سالهای اخیر که با گرایش بیشتر کشورهای عربی به همکاری و افزایش پیوند با آمریکا همراه شده است، در جهت ایجاد رویکردی مشترک به منظور مهار ایران و ایجاد توازن در برابر آن قرار دارد. بر این اساس است که تهدیدات منطقه‌ای ناشی از ایران بسیار جدی و پر رنگ جلوه داده می‌شود، در حالی که تلاشهای همه جانبه ای برای کم‌رنگ کردن خطر اسراییل برای جهان عرب و کاهش چالشها در روابط اعراب و اسراییل در دست اقدام بوده است . ضمن اینکه موضوع گروه تروریستی داعش نیز توانسته حضور غرب را توجیه کند، به طوری که اعزام ناو فرانسوی شارل دو گل به منطقه به بهانه حمایت از عملیات نظامی علیه داعش در عراق نیز در همین چارچوب قابل تفسیر است.
نظر شما