در بین این تصاویر و اطلاعات، دادههایی وجود دارد که اگر باورهای افراد از بنیانهای عمیق ریشه نگرفته باشد، قدرت تخریب این القائات به اندازهای است که رفتارهای اجتماعی از آن متأثر گردیده و به فرو ریختن انسجام اجتماعی منجر خواهد شد. دکتر فریدون محمد باقر طباطبایی جامعه شناس و کارشناس مسایل اجتماعی در گفتوگو با قدس از زوایای پنهان آثار مخرب این رسانهها و هشدار به مسؤولان برای پیشگیری از فاجعه فرهنگی در این ارتباط میگوید.
به نظر شما آیا میتوان گفت رسانههای غربی به این سبب فراگیر شدهاند که آموزههای ایرانی –اسلامی برای خانوادهها و جوانان به درستی تبیین نشده است؟
- متاسفانه بیشتر خانوادههای ایرانی به واسطه حجم اطلاعاتی که در سالهای اخیر از طریق رسانههای مختلف با آن مواجه شدهاند تحت تاثیر قرار گرفته و باورها و اعتقادات آنان متزلزل شده است تا جایی که احساس میشود راهمان را گم کردهایم، متاسفانه هجمه تبلیغات دشمن به قدری گسترده بوده است که از باورها، الگوهای اصیل و عمیق اسلامی – ایرانی دور شدهایم و به جای اینکه الگوی اصیل اسلامی را ترویج دهیم و سیره زندگی الهی معصومین(ع) را که نسخه شفابخش زندگیهای اجتماعی است نشر دهیم، آنچنان مبهوت رنگ و لعاب تصاویر و دادههای غیر واقعی کاذبی که سرابی بیش نیست شدهایم که توجه جوانان از زندگیهای معنوی دور شده است. اگر میتوانستیم همانند نورخورشید که به گفته پزشکان میتواند بخش قابل توجهی از ویتامین «D» بدن را تامین نماید، از روابط و ظرفیتهایی که زندگی ائمه معصومین(ع) بخصوص امام اول شیعیان داشتهاند نسخه مطلوبی تهیه و کاربردی میکردیم، هرگز به الگوهای وارداتی غربی روی نمیآوردیم. متأسفانه خشونتهای خانوادگی، ستیزهای خانواده، تخریب احساسات عاطفی همسران، بیوفاییهای خانوادگی، طلاقهای عاطفی و طلاقهای واقعی رهاورد هجوم فرهنگ غربی به فرهنگ ایرانی –اسلامی است. در روان شناسی موضوعی به نام هرم نیازها از روانشناس معروفی به نام «مازلو» داریم که به عنوان اصل انکارناپذیر روانشناسی است و بیشتر دانشمندان به آن توجه دارند آنچه در این بین قابل تأمل است، آنکه ابعاد این هرم در آثار مولانا به شکل دیگری بیان شده است. متاسفانه در منابع غنی دینی، ادبیاتی و فرهنگی بزرگان و دانشمندان ایرانی آنچنان که باید و شاید تحقیق صورت نگرفته است، رنگ و لعاب تبلیغات فریبنده غربیها جلو چشمانمان را گرفته است تا جایی که فراموش کردهایم در منابع دینی و فرهنگی ایرانی-اسلامی آنقدر ظرفیت و قابلیت برای ادامه زندگی روشن و سرشار از سلامت وجود دارد که به کپی برداری از فرهنگ منحط غربی نیازی نخواهیم داشت.
چگونه میتوان با استفاده از ظرفیتهای عظیم قرآنی سبک دیگری از ابعاد وجودی انسان و خلیفه الهی بودنش را در کنار هجمه رسانههای غربی به تصویر کشید تا جوانان بتوانند در کنار تأمین غریزههای،مادی، معنویات را وارد زندگی کنند؟
- متاسفانه آنچه اکنون در خانوادههای ایرانی مورد غفلت واقع شده است، توجه به ظرفیتهای عظیم خانوادگی است که با آن میتوان بر بسیاری از مشکلات فایق آمد. مناسب ترین راه حل مشکل تضاد میان جنبههای جسمانی و روانی انسان، ایجاد هماهنگی میان جسم و روح است، بدین معنا که اگر خانوادهها به فرزندان خود بیاموزند در حدودی که شریعت مشخص کرده انسان میتواند از طریق حلال نیازهای جسمانی و روانی اش را تأمین نماید بیتردید کانون خانواده لبریز از سلامت روح و جسم خواهد بود، زیرا آنچه درابزارهای نوین غربی مشاهده میشود، هجم گستردهای از فساد اخلاقی است که طبعاً به سلامت جسم و روح آسیب میرساند.اگر انسان در زندگی میانه روی و اعتدال داشته باشد و از زیاده روی و افراط در نیازهای جسمی و روحی خودداری کند، بیتردید ایجاد هماهنگی بین جسم و روح کاملاً امکان پذیر است. خداوند در آیه 77سوره مبارکه قصص میفرماید:«از آنچه خدا به تو داده سرای آخرت را جستوجو کن و بهره ات را از دنیا فراموش نکن» بنابراین با برقراری تعادل میان جسم و روح، ماهیت انسان به طور حقیقی و کامل شکل میگیرد. آموزهای که در فرهنگ و سبک زندگی غربی کمتر به آن توجه شده و سبک زندگی براساس استفاده و منفعت از لذتهای زندگی معنا میشود و روح و آرامش آن چندان مورد توجه قرارنگرفته است. بنابراین اگر خانوادهها مایلند در نهاد انسان ساز خانواده خود و فرزندانشان از تعادل برخوردار باشند، توجه به آموزهها و دستورهای قرآنی از واجبات است. زیرا نه تنها ایمان به آن گزارهها و عمل به آن آموزهها و دستورها موجب تحقق بهداشت روانی افراد خانواده و در نتیجه جامعه میشود، بلکه بهداشت جسمی و سعادت دنیوی و اخروی خانواده نیز تضمین میگردد.
به نظر شما آیا با فشار و تهدید میتوان مانع توجه و اقبال جوانان به چنین برنامه هایی شد؟ برای رسیدن به اهداف متعالی اجتماعی و خانوادگی مد نظر اسلام در دنیای ارتباطات چه راهکاری میتواند نسخه شفابخش دردهای روحی انسان امروز باشد؟
- بدون تردید مهمترین راهکاری که میتوان از ابتدا بنیان خانواده را حفظ نمود، دوری از تبلیغات تلویزیونی و برنامههای ضد انسانی و ارزشی است که از طریق ماهواره و شبکههای اجتماعی به خورد جوانان و حتی زنان و مردان متاهل داده میشود. فیلمها و مجموعههای تلویزیونی که بیشترین بیننده را از طیفهای گوناگون به خود جلب مینماید در موضوعاتی چون خدشهدار کردن مقدسات مذاهب حرکت میکند ، همچنین برهنگی زنان و شهوتگرایی مردان و خلاصه کردن روابط زن و مرد را در مسأله جنسی - که سلامت روحی روانی خانوادهها و جامعه را تهدید میکند را مدنظر قرار میدهد، رسانههای غربی با القای ناامیدی، بشر را موجودی صرفا مادی نشان میدهند که همه چیز او در این دنیاست، بنابراین مختار است هر کاری بکند و هر لذت نامشروعی ببرد.
آهنگهای غربی که ذهن و دل و اعصاب نسل جوان را نشانه میگیرد و با تحریک آنها استحکام روانی را از جوانان میگیرد، همچنین رواج خشونت بویژه در کارتونهایی که قرار است کودکان را تربیت کند از دیگر اقدامهای مخرب رسانههای غربی است.
از سوی دیگر القای برتری غربیها به شرقی ها، که متاسفانه در این مورد بخوبی عمل کردهاند و ملتهای مسلمانی که از سابقه و فرهنگ دیرینهای برخوردارند در میان این تبلیغات چنان مجذوب فرهنگ غربی شدهاند و همپای آنها بسیاری از اعیاد و جشنهای غربیها را جشن میگیرند که فراموش کردهاند در دنیای اسلام قهرمانان و انسانهایی هستند که زندگی شان سرشار از عشق و محبت و درس زندگی برای همه بشریت است. آنها چنان افکار انسانمداری را به جای خدا مداری به صورت نرم و ظریف در محتوای برنامههای آموزشی و تصاویر سینمایی جای دادهاند که اگر خانوادهها براحتی از کنار این مسایل بگذرند، باید منتظر فاجعهای در میان نسل جوان باشیم. به باور من آنچه اکنون اهمیت دارد، بازشناسی و تعریف جدیدی از عفاف زنان و مردان است. آموزش ارزشهای دینی و اخلاقی چون حفظ آرامش، توجه به عفاف و حجاب، رزق حلال ، صلح و عدالت از مفاهیمی است که مسؤولان و خانوادهها باید با کارشناسی عمیق آنها را به کودکان، نوجوانان و جوانان آموزش دهند. بیتردید در صورت بی توجهی به خطرات تبلیغات و هجمههای رسانههای غربی با صداقت باید گفت در دهههای آینده خانواده منسجم نخواهیم داشت، و به سوی فرهنگ منحط غرب پیش خواهیم رفت.
رسالت اصلی مسؤولان و متولیان فرهنگی در این مسأله چیست؟
- رسالت اصلی مسؤولان فرهنگی، ایمن سازی افراد بویژه نوجوانان وجوانان در برابر هجوم فرهنگ بیگانگان به کشور است، ایمن سازی فرهنگی تنها با برنامهریزی هماهنگ و درازمدت برای فرهنگسازی دینی، گسترش شناخت معارف الهی و تنومند ساختن باورهای اصیل دینی در جامعه میسر میشود که بتواند افراد را به آگاهی و خود باوری برساند. به نظر من اینکه بخواهیم جوانها را با زور از ماهوارهها دور کنیم، نمیتوانیم به اهداف مد نظرمان برسیم، بلکه باید با جایگزین کردن برنامههای سازنده و مورد توجه و علاقه نسل جوان، آنها را از پیامدهای ویرانگر رسانههای ضد اسلامی و مذهبی غربیها در امان نگاه داشت.
نظر شما