به گزارش قدس آنلاین ،بامداد پنج شنبه هفته گذشته سفیر عربستان در آمریکا با اعلام حمله عربستان به یمن در قالب حمله یا به نام (طوفان قاطع) تجاوز گسترده هوایی خود را به مردم بی دفاع یمن آغاز کرد.در پی این حملات تا کنون تعداد زیادی کودک و زن بی دفاع کشته و بسیاری از مردم یمن مجروح و زخمی شده اند .در روزهای اخیر عربستان سعودی احتمال حمله زمینی را به یمن عنوان نموده است که یقینا چنین تجاوزی تبعات خاصی را برای خاندان سعودی و هم پیمانانش در پی خواهد داشت در گفتگوی خبرنگار قدس آنلاین با دکتر محمد علی فتح اللهی کارشناس مسائل سیاسی روند حمله و تجاوز عربستان به یمن را مورد بررسی قرار گرفته است:
-با توجه به وقایعی که در یمن مشاهده می شود به نظر شما بازتاب حمله آل سعود به مردم بی دفاع یمن در اذهان عمومی چگونه است؟
مسائلی که در یمن به وجود آمده و درواقع می توان گفت فاجعه ای در این کشوراست که توسط کشور همسایه اتفاق افتاده است و این حمله از جهات مختلفی می بایست مورد بررسی قرار گیرد.آنچه مسلم است در یمن قیام مردمی اتفاق افتاده و این قیام مردمی می توانست مورد استقبال کشورهای همسایه قرار بگیرد وهمسایگان یمن و عرب زبانان از حرکت و قیام مردمی که در راستای دست یابی به احقاق حق خود بود پشتیبانی نمایند.اما متاسفانه آنچه در عمل مشاهده شد به جای کمک و پشتیبانی از قیام و خواست مردمی ،همسایگان یمن در مقابل مردم این سرزمین ایستاده و در تقابلی آشکار با آنها با خشونت برخورد نمودند .در نوع نگاه دیگری می توان اظهار داشت همسایگان یمن می توانستند از قیام مردمی حمایت یا استقبال به عمل نیاورند اما در خشونت و کشتار مردم ،کودکان و زنان بی دفاع نیز دخالت نکنند .به هر حال غیر منتظره بودن این مبحث اذهان عمومی را به تفکر وامی دارد که دولت عربستان چگونه می تواند علیه قیام مردمی و خواست مردم یمن با آنها به مقابله برخیزد؟!!با توجه به اینکه واضح است که حملات هوایی به مردم بی دفاع یمن موجب نفرت و کینه عمومی از دولتمردان و تصمیم گیرندگان آل سعود در بین مردم یمن و سایر مرم جهان خواهد شد،بنابراین به نظر می رسد سعودی ها از چنین رفتار و برنامه ای نه تنها نتیجه قابل توجهی به دست نیاوردند بلکه مورد نفرت وانزجار افکار عمومی جهان به خصوص مردم یمن قرار گرفته اند.
-چرا سعودی ها علیه مردم یمن به تجاوز و اقدام نظامی روی آوردند؟آیا می توان گفت که این حمله هم به حمایت بی چون وچرای عربستان از اسرائیل مرتبط است؟
-به نظر بنده در میان هماهنگی که آل سعود با اسرائیل صورت داده است عربستان سعودی مایل است اذهان عمومی را از سوی اسرائیل به سوی یمن معطوف کند به نحوی که مسئله یمن و کشتار مردم دائما در سطح اخبار رسانه های جهان قرار بگیرد و اعمال پلید اسرائیلی ها به فراموشی سپرده شود .همیشه اسرائیلی ها از وجود بحران در خاورمیانه استقبال کرده اند به نحوی که اذهان جامعه اسلامی از عملکرد و وجود اسرائیل فاصله گرفته و متوجه مسائل دیگری در جهان شود. به عنوان مثال جنگ صدام علیه ایران در همین راستاست ،همچنین بسیاری از وقایعی که در گوشه و کنار خاورمیانه به وقوع می پیوندد تابع سناریوی از پیش نگاشته شده آمریکا و هم پیمانانش برای حفظ اسرائیل از گزند و صدمات مختلف است .به نظر می رسد افزایش تشنج در یمن یکی از مهمترین خواسته های دولتمردان اسرائیلی باشد تا بتوانند در ازدحام اخبار مربوط به کشتار و ویرانی و...به صورت آرام و بی صدا به حیات خود ادامه دهند حتی ممکن است اسرائیل تمایل داشته باشد تا کشورهایی مثل ایران،مقاومت حزب الله در این مسئله ورود پیدا کنند و کشورهای انقلابی و کشورهای مرتجع منطقه رابه نوعی مشغول چنین درگیریهایی نماید.به هر حال وقایع مشاهده شده گویای نقشه و توطئه خاص اسرائیل و آمریکا برای سرگرم کردن کشورهای انقلابی و مرتجع در منطقه است .
-به نظر شما وحدت ملی در یمن می تواند مانع یشروی و زیاده خواهی های عربستان سعودی و هم پیمانانش شود؟
-به هر حال بعد از جریان کمپ دیوید در بین جهان عرب، جبهه پایداری و جبهه مقاومت بر علیه جریان سازش و کمپ دیوید شکل گرفت .در آن زمان کشورهای مشخصی حضور داشتند اما آن جریان هنوز نمرده و به حیات خود ادامه می دهد فلذا مشاهده می شود در جبهه کشورهای موسوم به جبهه پایداری و جبهه مقاومت هنوز جریان ضد صهیونیستی جدی است و تقابل آنها با جریان جبهه سازش نمایان است.به هر حال حاکمیت یمن در آن زمان نیز به نوعی با جبهه پایداری نزدیکی داشت ،در واقع کشور یمن همیشه از پتانسیل مقاومت و ضد صهیونیستی برخوردار بوده است به خصوص در حال حاضر که یک جریان مردمی در یمن فعال و در صحنه حاضر گشته و بر امور خود نظارت می کند.بنابراین به نظر می رسد در داخل جهان عرب جبهه مقاومت و جبهه پایداری بر ضد صهیونیست ها با چنین انقلاباتی قوت گرفته است و این تقابل بین مقاومت در جهان عرب با اسرائیل تقابل بسیار جدی شده است.قطعا اسرائیلی ها به دنبال سرکوب جریانات ضد صهیونیستی هستند و با هر ابزاری سعی بر سرکوب و خفه کردن جریانهای ضد اسرائیلی دارند .اما سابقه دهه های پیشین نشان می دهد جهان عرب (مردم آزادی خواه و مسلمان عرب) به هیچ وجه سازش با اسرائیل را نپذیرفته اند.در مجموع مسایل یمن را می توان در چارچوب جریان مقاومت ضد صهیونیستی می توان مورد بررسی قرار دارد و برخوردهایی که با مردم و انقلاب یمن صورت می گیرد ناشی از توجه کشورهای مرتجع منطقه و آمریکا و همیمانانش به حفظ اسرائیل است .کما اینکه مسئله داعش و این جریان را می توان در راستای چنین جریانی مورد تحلیل و بررسی قرار داد.به نظر می رسد آمریکا و هم پیمانانش در منطقه با ترفندها و تجاوزات مختلف سرگرم مشغول کردن کشورهای منطقه برای حفظ اسرائیل از کینه ونفرت های مردم مسلمان در جهان سالام هستند.به نظر بنده می توان گفت وحدت می در یمن می بایست بیش از پیش تقویت شود و مردم با همدردی ملی و دیگر مسلمانان در جای جای دنیا با ابراز همدلی و توجه به خواست به حق مردم یمن باعث معکوس شدن نقشه های سران سعودی و صهیونیست در منطقه شوند .مسلما وحدت ملی در داخل یمن به قوام سیاسی دولت آینده یمن بیشتر کمک می نماید و اثرات مستقیمی در اقتدار دولت مردمی آینده یمن خواهد داشت
-آینده تحولات عربستان در پی حمله به یمن را چگونه ارزیابی می کنید؟
-دولت عربستان و جامعه سعودی و جامعه یمن به شکل فوق العاده ای در هم تنیده هستند.عربستان حدود دو استان که در شمال یمن قرار داشت را در گذشته به خاک خود افزوده است، یعنی مردم جنوب فعلی عربستان متشکل از ساکنان یمنی می باشند .داخل عربستان هم یمنی ها به صورت گسترده ای حضور دارند .در واقع وحشتی که عربستان از تحولات یمن به آن مبتلا گشته است هراس فوق العاده ای است که در این اندیشه است که وقایع یمن مطمئنا بر مسائل سیاسی داخلی عربستان نیز تاثیر گذار می باشد از این رو سران سعودی بانگرانی وقایع یمن را دنبال کردند زیرا سران سعودی به این مسئله واقف هستند که یمنی ها در داخل جامعه سعودی قدرت فوق العاده ای دارند بنابراین در آینده نه چندان دور حضور یمنی ها یی که در داخل خاک عربستان زندگی می کنند تاثیرات فوق العاده ای را بر سیاست داخلی این کشور خواهند گذاشت .
به هر حال به نظربنده دولت سعودی به یک بن بست استراتژیک رسیده است و نمی تواند تصمیمات راهبردی و استراتزیک مطلوب و قابل قبولی را اتخاذ نماید و رفتاری که در طی روزهای گذشته توام با بی صبری و از سر لجاجت و عجولانه به نمایش گذاشت نشان دهنده پایین بودن توان اداره مدیریت استراتژیک سران سعودی در تصمیم گیری های منطقه ای و بین المللی است کما اینکه وقتی سلطان قابوس پادشاه عمان شیوه سعودی ها را نپسندیده و توصیه می کند دست از چنین رفتارهایی بردارند نشان دهنده این است که سعودی ها وارد وادی خطرناک و بی ثباتی شده اند که آثار منطقه ای برجای خواهد گذاشت و کل جزیره العرب تحت تاثیر مسائل یمن قرار می گیرد.به نظر بنده این مسائل بسیار جدی و راهبردی منطقه ،جهان عرب و غرب آسیا می باشد.
-با توجه به اینکه در اخبار احتمال حمله زمینی از سوی عربستان به یمن داده می شود به نظر شما احتمال وقوع چنین حمله ای تا چه میزان بوده و تبعات آن چیست؟
-حمله زمینی عربستان به یمن برای سران سعودی تبعات خاصی خواهد داشت از طرفی چون حمله هوایی تعیین کننده نمی باشد و دستاوردی برای حمله کننده ندارد سعودی ها به این مسئله واقف هستند که عملیات زمینی بسیار خطرناک است و نمی توان به طور کامل عواقب آن را پیش بینی کرد لذا به نظر بنده سران سعودی در حمله زمینی به یمن در تردید کامل به سر می برند و نمی توانند به راحتی برای انجام عملیات زمینی تصمیم بگیرند.عملیات زمینی در واقع مدیریت جنگ را غیر قابل کنترل می کند و از کنترل سعودی ها خارج خواهد شد .عملیات هوایی را هر زمان که بخواهند می توانند قطع کنند اما عملیات زمین به گونه ای است که قطع و پایان عملیات در اختیار سران سعودی نیست و ریسک بسیار بالایی می طلبد .
-پیش بینی شما از آینده جنگ عربستان علیه یمن چیست؟
-به هر حال بعد از مرگ ملک عبدالله ،پادشاه سعودی و سیاست گذارن آل سعود وارد مرحله افراطی تری نسبت به قبل شده اند که عجولانه و بدون تدبیر با مسائل منطقه برخورد کرده اند که مسلما در طولانی مدت از کنترل اوضاع برنیامده و نمی توانند مسائل سیاسی و تدابیر اتخاذ شده را مدیریت نمایند .متاسفانه آل سعود با اتکا به منابع مالی و امکاناتی که در اختیار دارد به هر کاری دست می زند و تنها اتکای آل سعود هم به مسائل مالی خود است غافل از اینکه مسائل منطقه بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که سران عربستان سعودی به آن می اندیشند . در یمن اراده فکری و عمومی شکل گرفته است که مسائل مادی و نظامی عربستان نمی تواند بر اراده فکری و عزم ملی مردم یمن غلبه نماید .لذا به نظر بنده به سرعت سران سعودی در روزهای آتی متوجه این مسئله می شوند که به راحتی نمی توانند مسائل یمن را کنترل و مدیریت نمایند و زمانی خواهد رسید که برای مدیریت منطقه دست به دامن دیگر کشورها بلند خواهند کرد.
نظر شما