که به بزرگترین فروشندههای آنلاین کتاب مبدل شدهاند، خبر داد و گفت: وزارت ارشاد باید جلوی این مؤسسات را بگیرد و اجازه فعالیت به آنها ندهد. اینکه چرا باید برای حمایت از بخش خصوصی فروشندگان دولتی را از عرصه رقابت حذف کرد، پرسشی است که آن را با محمود آموزگار مطرح کردیم. نتیجه گفت و گوی ما با وی را بخوانید:
دغدغههای شما برای فروش کتاب چیست؟
- متأسفانه در کشور، قوانینی که از کتابفروشیهای کوچک حمایت کند، نداریم و همه چیز به ضرر این شغل است.کتابفروشی واقعیتی است که در چرخه نشر نقش مهمی را ایفا میکند یعنی تا کتابفروشی نباشد سایر فعالیتهای حوزه نشر به نتیجهای نمیرسد.اما متأسفانه در کشور ما بویژه طی سالهای اخیر بهای لازم به کتابفروشیها داده نشده و هزینههایی به کتابفروشیها تحمیل میشود که خاص مشاغل تجاری است، به همین دلیل این شغل فرهنگی توجیه اقتصادی ندارد.
البته بتازگی شورای اسلامی سوم شهر تهران مصوبهای را با عنوان مصوبه کاربری فرهنگی به تصویب رسانده است و با پرهیز از تحمیل عوارض تجاری برای شغل مذکور این امکان را فراهم میکند با سرمایه اندک کتابفروشی ایجاد شود و این نشان میدهد، گروهی تلاش میکنند تا از هزینههای کتابفروشیها کاسته شود تا بتوانند به بقای اجتماعی خود ادامه دهند. اما ایرادی که به این مصوبه وارد است، این است که این تصمیم در بزرگترین شهر ایران گرفته میشود که برخوردارترین کلانشهر کشور است، در حالی که ضرورت تصویب چنین قانونی در مناطق کم برخوردار کشور بیشتر است .
در حوزه نشر بین الملل نیز پدیده کتابفروشیهای آنلاین موضوعی رو به رشد است به طوری که در کشورهای پیشرفته کتابفروشیها به یخ مقابل آفتاب تبدیل شده اند که روز به روز از تعداد آنها کاسته میشود و کتابفروشیهای آنلاین نظیر آمازون جای آنها را میگیرند. در ایران نیز به دلیل نبودن سیستم توزیع مشخص در حوزه کتاب براحتی شاهدیم که حرفه کتابفروشی با وجود تمامی قدمتی که دارد، در حال از دست رفتن است. با این وضعیت نباید انتظار داشت که حتی همین چند کتابفروشی باقی مانده پابرجا بماند.
به نظر شما بهتر نیست به جای ممانعت از ایجاد کتابفروشیهای آنلاین،کتابفروشیهای سنتی را ترغیب به خلاقیت و رقابت با کتابفروشیهای مذکور کنیم؟
- در شرایطی که توزیع کتاب به دلیل متناسب نبودن فعالیتهای نشر با یکدیگر دچار مشکل است، استفاده از خدمات فضای مجازی نوعی مسکن موقت محسوب میشود، اما برای بلند مدت باید تدبیری اندیشیده شود که این روشها، جایگزین تعداد محدود کتابفروشیها نشود و فعالیتهای مذکور، معیشت کتابفروشان را تهدید نکند. در حالی که ایجاد کتابفروشی مجازی از سوی بخش دولتی این تهدید را رقم خواهد زد وکتابفروشان ناگزیر به نقطهای میرسند که چارهای جز تعطیلی کتابفروشی ویا تغییر شغل نخواهند داشت.
به نظر من پشت جمع آوری کتابفروشیهای سنتی یک منطق اقتصادی آمریکایی نهفته است، زیرا منطق مذکور معتقد است وقتی مردم میتوانند در خانه هایشان عبادت کنند نیازی به ساخت عبادتگاه نیست. در حالی که واقعیت این است که زندگی اجتماعی وسابقه سنتهای مذهبی نشان میدهد، مردم نیازمند عبادتگاههای اجتماعی وحضور در عبادتگاههای مذکور هستند. کتابفروشی نیز بی شباهت به این پدیده اجتماعی نیست، چرا که در مناطقی که کتابفروشی وجود دارد احتمال جرایم ، نزاع وناهنجاریهای اجتماعی کاهش مییابد.
بنابراین اگر هدف از ایجاد کتابفروشی آنلاین صرفاً خدمات رسانی وپر کردن خلأهاست، باید بکوشیم وضعیت بهتری را برای مردم ایجادکنیم وتمام عناصر موجود در چرخه نشر را به حساب آوریم نه اینکه با یک تصمیم گیری حرکت بخشی از چرخه را مختل کنیم.
من با تکنولوژی و فناوری مشکلی ندارم وعلاقهمند به استفاده از آن برای رفع مشکلات هستم. اما قابل پیش بینی است اگر در شهرستانی یک یا دو کتابفروشی وجود دارد، هنگامی که مردم کتابهای مورد نیازشان را از طریق آنلاین خریداری کنند ،کتابفروشیها در این بازی قدرت طرد خواهند شد، در حالی که اگر قرار است تغییری در حوزه نشر ایجاد شود شایسته است تمام عناصر نشر بویژه کتابفروشیها نیز دیده شوند و به کسبشان رونق بخشیده شود.
به تعطیلی کتابفروشیها وتغییر شغل آنها اشاره کردید، آیا آماری از تعداد کتابفروشیهای تعطیل شده دارید؟
- من آمار دقیقی از این کتابفروشیها ندارم، اما تعطیلی وتغییر شغل برخی از آنها کاملاً مشهود است که متأسفانه به دلیل مجموعه فرهنگی موجود ذایقه دیگری را اتخاذ میکنند و دیگر با کتابفروشیهای کوچک و مملو از کتاب نمیتوانند کار کنند .هم اکنون کتابفروشیهایی با اجارههای بالا در شمال شهر تهران در حال احداث است که از رونق بیشتری برخوردارند که البته این تغییر به دلیل تمرکز بیشتر افراد کتابخوان در مناطق مذکور و اهمیت حذف رفت و آمدهای درون شهری است. اما در سایر مناطق نظیر منطقه دانشگاه تهران کتابفروشان با افت فروش کتاب مواجه اند واین نشان میدهد مسیر وحرکتی که در حال طی شدن میباشد، روند حذف کتابفروشیهای سنتی را آغاز کرده است .
تعریف شما از کتابفروشی حرفهای چیست؟
- حرفهای بودن در کتابفروشی با سایر عناصر نشر متفاوت است. کتابفروش حرفهای کسی است که اطلاعات زیادی در حوزههای مختلف کتاب (رمان، تاریخ، فلسفه، روانشناسی، ادبیات و کتابهای عمومی) داشته باشد و با علاقه بتواند تازههای کتاب را به مشتریان معرفی و آنها را در انتخاب کتاب مناسب راهنمایی کند. متأسفانه هم اکنون برخی از کتابفروشان ما کارت پستال فروش، برخی ناشر کتابفروش ،برخی ناشر وتعدادی اندک نیز کتابفروش حرفهای هستند.
به طور حتم نمیتوان در مقابل موج فناوری مقاومت کرد؛ اگر کتابفروشیهای کشور بخواهند به فناوریهای جدید نظیر آنلاین فروشی دست یابند، شما چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
- کتابفروشیها میتوانند در فضاهای مجازی صفحاتی ایجاد کنند که البته هم اکنون نیز تعدادی از کتابفروشیهای تهران این صفحهها را ایجاد کرده و اخبار و اطلاعات مرتبط با تازههای کتاب، میزان تقاضا،پرفروش ترین کتاب و...را منعکس میکنند که این شیوه مناسبی است ولطمهای به بقای کتابفروشیها نمیزند.
به اعتقاد من نباید به کتابفروشی به عنوان یک شغل نگاه کرد، چرا که کتابفروشیها به تلطیف فضاهای شهری کمک میکنند، موجب افزایش خرد جمعی میشوند و میزان جرایم وآسیبهای اجتماعی را کاهش میدهند؛ بنابراین با توجه به فوایدی که برای جامعه دارند حتی اگر ناگزیر به استفاده از پدیدههای مدرن میشویم باید به گونهای عمل شود که به داشتههای ما آسیبی نرساند و بقای کتابفروشیهای سنتی را تهدید نکند.
نظر شما