تا در راستای اهداف خود از این ژانر ادبی بهرهمند، اما در جهان اسلام هیچ تدبیری در تقابل با تهاجم فرهنگی در نظر گرفته نشده است.
بیشک جریانسازی در این راستا بسیار حایز اهمیت است .پیدایش ادبیات ضدصهیونیستی بیشک یکی از مهمترین و ضروری ترین اهداف و برنامههای مسلمانان در تقابل با تهاجم دشمن است. در این راستا مشکل عمده وجود دارد. برای مقابله با ادبیات ضد اسلام غالب کشورهای ثروتمند مسلمان باید یکپارچه عمل کنند و متحد باشند. اگر در زمان گذشته پس از حمله نظامی اسراییل به مصر تمام کشورهای عرب برآشفتند و یکپارچه شدند، هم اکنون هر رویداد تلخی چون تهاجم اسراییل به نوار غزه با سکوت و بی توجهی مسلمانان عرب مواجه میشود. جدای از این، برخی از سران عرب در پشت پرده دستشان با صهیونیسم یکی است و عملاً در حمایت از رژیم اشغالگر قدس گام بر میدارند.آنان حتی در زمانهای بحرانی ایجاد تفرقه میکنند تا اقدامهای ضد صهیونیستی شکل نگیرد. دیگر اینکه ایرانی که همواره اسراییل را دشمن خود میداند و در صف جلوی مبارزه با صهیونیسم قرار دارد، هیچگونه شناختی از توانمندی ادبیات خاصه ادبیات داستانی ندارد. در ایران متأسفانه هیچگونه آگاهی و ارزیابی دقیقی از ادبیات استعماری وجود ندارد. وزارتخانه مهمیچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کاملاً از جریانهایی که ادبیات ضد اسلام بر پا میکند، بیاطلاع است. این وزارتخانه حتی توانمندی لازم برای برپایی ادبیات ضدصهیونیستی را هم ندارد. سیاستمداران نیز متأسفانه با قدرت سلاح ادبیات ناآشنا هستند، برای همین است که برای امور فرهنگی از دیرباز بودجه کافی در نظر گرفته نشده است. آنان گمان میکنند که ادبیات تنها وسیلهای برای وقت گذراندن و تفریح است. در صورتی که ادبیات توانایی ایجاد جریانهای عظیم در عالم سیاست، اقتصاد، فرهنگ، دین و... را داراست. اگر تا دیروز تمامی هزینهها صرف خرید تجهیزات و ادوات نظامی میشد امروز بخشهای عمده اهداف سیاسی از طریق ادبیات تأمین میشود.
بر این اساس تاکنون هیچگونه تدبیری در تقابل با ادبیات ضد اسلام دیده نمیشود و همین است که بتدریج چهره نادرستی از اسلام مقابل چشمان مردم جهان به وجود میآید؛ در این راستا فقط تولید آثار ادبی ضدصهیونیستی کافی نیست.
غرب از سلاح بسیار قدرتمند تبلیغاتی خود به نحو احسن استفاده میکند. برای روی پا ماندن این سلاح باید متحمل هزینه سنگین شد. جای تأسف دارد که در شرایط کنونی ظاهراً باید برای بیپولی وزارت ارشاد گلریزان کرد؛ وزارتخانهای که توانایی پرداخت جوایز ادبی خود را ندارد؛ وزارتخانهای که توانایی پرداخت حقالزحمه داوران جشنوارههایی چون کتاب سال جمهوری اسلامی و پروین اعتصامی را ندارد. وزارتخانهای که نمیتواند هزینه کارشناسان اداره کتاب را بپردازد، چگونه میتواند ادبیات ضدصهیونیستی را سر و سامان بدهد؟ در این میان جای بسی شگفتی است که گاه نویسندگان و شاعران غربی به صورت خودجوش در وادی ادبیات ضدصهیونیستی فعالیت میکنند.آنچنان که گونترگراس، نویسنده و شاعر فقید و نامآشنای آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبیات، با سرودن شعری سیاست صهیونیستها را به باد انتقاد میگیرد.
گونترگراس در قطعه شعر خود با عنوان «یک فریاد» که در صفحه اول شماره چهارشنبه روزنامههای «زود دویچه سایتونگ» و «تاگس اشپیگل» به چاپ رسیده است، بشدت از سیاستهای رژیم صهیونیستی علیه ایران انتقاد و نسبت به آن اعتراض کرده است. در شعر گونترگراس این سؤال مطرح شده که آیا سلاحهای اتمی اسراییل، صلح جهانی را به خطر نمیاندازد که ایران را در این زمینه مورد تهاجم قرار میدهند؟
نظر شما