احمد محمد اسماعیلی - پیش گفتار: اکبر عبدی یک بازیگر فطری است که گویا فقط برای بازیگری و ایفای نقشهای جور واجور از پسر بچه شیطان گرفته تا پیرزن و زن جوان، جن بامزه، لوطی بامرام، ...

 ۳۰ سال بازی کردم تا آدم‌شناس شدم

 استوار ژاندارمری دگماتیسم، کارآگاه سمج و جوان عاشق‌پیشه، زاده شده است. عبدی از انگشت شمار بازیگران سینما و تلویزیون ایران است که می‌تواند نقش نوجوان 15 ساله تا پیرمرد و پیرزن هشتاد ساله را بازی کند. او در بازیگری برای خودش حد و مرزی ندارد و سالهاست مردم را می‌خنداند و سرگرم می‌کند. پس از درخشش در تلویزیون عبدی بتدریج از اوایل دهه هفتاد  با بزرگانی مانند علی حاتمی، ناصر تقوایی، بهروز افخمی و ایرج قادری همکاری و نام خود را در ردیف بزرگان بازیگری تثبیت کرد. ویژگی مهم عبدی در بازیگری تسلطش بر گویش لهجه‌های مردم ایران به شکل هنرمندانه است و شیرینی ذاتی‌اش سبب رنگ آمیزی و جذاب شدن نقشهای او می‌شود. در دهه هشتاد با حاکم شدن جریان فیلمهای دختر و پسری عاشقانه حضور عبدی در سینما کم‌رنگتر از گذشته شد اما با بازی در نقش بایرام بولدوزر «اخراجی‌ها» دوباره درخشش را آغاز کرد و با حضور در نقش یک مادر سنتی و بامزه ایرانی در فیلم «خوابم می‌آد» رضا عطاران دومین سیمرغش را پس از فیلم «مادر» به دست آورد. پسکوچه‌های شمرون، خوابم می‌آد، بچگیتو فراموش نکن، تلفن همراه رئیس جمهور، اخراجی‌ها، افراطی‌ها ،آدم برفی ،‌ای ایران، مرد آفتابی ،روز فرشته، دلشدگان و اجاره‌نشینها از کارهای ماندگار کارنامه بازیگری‌اش هستند. با اکبر عبدی که به مدت دو دهه ستاره بی‌بدیل سینمای کمدی ایران بود و این روزها به لحاظ جسمانی حال و روز خوشی ندارد و مشغول دیالیز است - برای سلامتی‌اش دعا می‌کنیم- درباره فعالیتهایش، حضور در «خندوانه» و فیلم «قندون جهیزیه» گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که هم اینک پیش روی شماست.

 

  چه ویژگی‌هایی سبب شد در فیلم اول کارگردان جوانی مانند علی ملاقلی پور بازی کنید؟

- علی ملاقلی پور انسان بسیار دقیقی بود و هنگام کار، خوب می‌دانست چه چیزی می‌خواهد و بر کارش اشراف داشت. همان روز اول کار یقین پیدا کردم در ذهنش فیلم را دیده است و می‌داند در هر صحنه چگونه باید چیدمان داشته باشد و از کار کردن با این جوان واقعا لذت بردم. در طول کارهم احساس نکردم این اولین فیلم علی است و در بحث کارگردانی خیلی پخته عمل
 می‌کرد .

 

  در بحث فیلمنامه هم به نظر می‌رسد همه چیز درست و با دقت نوشته شده بود. برای شما فیلمنامه چه ویژگی‌هایی داشت؟

- بله، همه چیز در این فیلمنامه شخصیت محور، به درستی ترسیم شده بود.

 

  نام رسول ملاقلی پور در قبول پیشنهاد بازی در «قندون جهیزیه» برایتان مهم بود؟

- ایشان داماد عمه من بودند وعلی می‌شود نوه عمه‌ام و قرار بود در دهه هفتاد با رسول ملاقلی پور در فیلم «کمک کن» همکاری داشته باشم و قرارداد بازی هم بستم. اما به علت اینکه در فیلم دیگری بازی داشتم نتوانستم در «کمک کن» بازی کنم و بازیگر دیگری جایگزین شد. از همکاری با پسر رسول هم راضی هستم. علی در طول کار هیچ وقت نمای اضافه‌ای فیلمبرداری نمی‌کرد.

 

  برای شروع فیلمبرداری چه نوع تمریناتی انجام دادید؟

- پیش از شروع فیلمبرداری جلسات دور خوانی متعددی برگزار شد و در شروع فیلمبرداری روزانه یک چک نهایی انجام می‌دادیم و چون فیلمنامه با دقت نوشته شده بود کوچکترین تغییری در دیالوگها انجام نمی‌شد.

 

  آیا برای ایفای نقش این پیرمرد بازنشسته «قندون جهیزیه» سراغ تیپ سازی هم رفتید؟

- نه، من از خودم چیزی به نقش اضافه نکردم. من در اختیار نظرات کارگردان فیلم بودم.

 

   آیا شما از اول اطمینان داشتید ماحصل کار خوب خواهد شد؟

- بله، پس از 30 سال بازیگری با دیدن و حرف زدن با کارگردان می‌فهمم که این کاره هست یا نیست. حالا پس از این همه مدت کار و فعالیت آدم شناس شده‌ام!

 

  به واسطه شخصیت محور بودن  «قندون جهیزیه» بازی بازیگران نقشهای مقابل تاثیر زیادی در جهت ارایه بازی بهتر دارند. کار باصابر ابر در این فیلم چگونه بود؟

- با صابر ابر در فیلم «خوابزده» و فیلم «آشغال‌های دوست‌‌داشتنی» سابقه همبازی شدن را داشتم. صابر ابر بازیگر درجه یکی است و همکاری خوبی با هم داشتیم.

 

  آیا وجوه کمدی فیلم «قندون جهیزیه» بیشتر از جهات رئالیستی آن است؟

-  نه، علی ملاقلی پور این قصد را نداشت که کارش کمدی صرف باشد لحن فیلم، لحنی جدی است و یک کمدی موقعیت درست و کامل در ساختار فیلم دیده می‌شود. بنابراین خبری از ادا اصول و کمدی سطحی کلامی در این فیلم نیست. مواقعی پیش آمد که من احساس می‌کردم با گفتن کلمه‌ای نقش و موقعیت شیرین‌تر
می شود، اما علی ملاقلی پور مخالفت می‌کرد.

 

   تنهایی این مرد بازنشسته چه  ویژگی‌هایی به شخصیتش می‌داد؟

-  در اجتماع آدمهای این نوعی زیاد داریم. آدمهایی که به دنبال ارتباط با دیگران هستند و علی خوب شخصیت این آدم را ترسیم کرده بود.

 

  وجوه اجتماعی در ساختار فیلم که به زندگی آدمهای طبقه متوسط به پایین می‌پردازد چقدر برایتان مهم بود؟

- پرداخت علی درست بود و تخیلی این آدمها را ننوشته بود، بلکه با شناخت نسبت به حضورشان در درام فیلم توجه داشت و گویا با این آدمها زندگی کرده است.

 

  آیا نقش این ظرفیت را نداشت که از لهجه خاصی هم در گویش استفاده کنید؟

- من چند لهجه پشنهاد دادم که علی گفت خوب و شیرین است، اما  قبول نکرد و اولویت اصلی‌ام استفاده از  لهجه یزدی بود.

 

   در فیلم «سفر بخیر» از لهجه یزدی استفاده کرده بودید؟

- بله و قبول نکرد، من برای گویش این آدم از لهجه‌ای استفاده کنم و تمایلی نداشت که مخاطب با شنیدن لهجه بخندد. به هرحال این شیوه سلیقه و دیدگاه علی ملا قلی پور بود.

 

  اکنون که فیلم را در اکران می‌بینید آیا عقیده دارید استفاده از لهجه درست بود؟

- نه، اگر از لهجه استفاده می‌کردم یکدستی بازی‌ها از بین می‌رفت و نقش ساز مخالف کوک می‌کرد و از کلیت فیلم بیرون می‌زد.

 

  به نظر شما به چه دلیل ارزشهای «قندون جهیزیه» حتی برای نمایش در جشنواره فیلم فجر انتخاب نشد؟

- این را باید از مدیران جشنواره پرسید. معتقدم «قندون جهیزیه» به لحاظ کیفیت از خیلی از فیلمهای حاضر در جشنواره بالاتر بود.

 

  آیا زمان اکران فیلم زمان مناسبی است؟

- نه، در حق فیلم ظلم شد و با اکران یک فیلم جدید برخی از سالنهای نمایش دهنده «قندون جهیزیه» از آن گرفته شده است. به هرحال فیلم محمد(ص) یک پروژه عظیم و پر خرجی  است  و اغلب سالنهای درجه یک به این فیلم اختصاص داده شده و بقیه فیلمها در حاشیه قرار گرفته اند و زحمات عوامل سایر فیلمها با این رویه نادیده گرفته می‌شود، زیرا فرصت اکران برابری وجود ندارد.  

 

  در رقابت بین کمدین‌ها در برنامه خندوانه به عنوان مدعو و مسؤول قرعه کشی حضور داشتید. آیا علاقه نداشتید با سایر کمدین‌ها رقابت می‌کردید؟

- رامبد جوان تمایلی به این کار نداشت.

 

  آیا اگر شرکت می‌کردید اول می‌شدید؟

- نه، مشخص نبود که اول می‌شدم.

 

  به نظر شما یک کمدین باید «آن» لازم را برای کمدین شدن داشته باشد؟

- اگر این «آن» وجود نداشته باشد کمدین کارش جلب توجه نمی‌کند. غریزه کمدین بودن در شخص از بدو تولد وجود دارد و اگر کسی نداشته باشد هر چقدر هم تلاش کند در کارش موفق نمی‌شود.

 

  به چه دلیل با فواصل طولانی در برنامه «خندوانه» حضور پیدا می‌کنید؟

- با رامبد جوان قرار گذاشتیم که با این فواصل در بخش کمدین خندوانه حضور داشته باشم تا حضورم برای مخاطب خسته‌کننده نشود.

 

  به نظر شما در بین این 16 کمدینی که در بخش مسابقه بهترین کمدین فعالیت می‌کنند، کار کدامشان بهتر و شاخص‌تر است؟

- همه‌شان خوبند. اما کار مهران غفوریان و نادر سلیمانی را بیشتر دوست دارم. به هر حال یک مسابقه مفرح بین کمدین‌ها هست و برد و باخت و اول و آخر شدن چندان مطرح نیست. مهران غفوریان یک کمدین مادر زاد است و ذاتش شیرین و بامزه است و احتیاجی ندارد کار خارق‌العاده‌ای انجام بدهد تا موجب خنده مخاطبان بشود.  مهران حرف یومیه اش را بزند موجب خنده مردم می‌شود.

 

  آیا مهران غفوریان بازیگر بهتری است یا کارگردانی قوی‌تر؟

- در هر دو عرصه موفق است. یک بازیگر خوب می‌تواند کارگردان درجه یکی هم باشد؛ زیرا می‌داند چگونه بازی درست از بازیگرانش بگیرد.

 

  از میان کمدین‌های خانم کار کدام یک از کمدین‌ها را بیشتر می‌پسندید؟

- شقایق دهقان، بهنوش بختیاری و مرجانه گلچین از جمله بانوان کمدین برجسته و خوب سینما و تلویزیون هستند .

 

  با داود میرباقری دو سال پیش سابقه همکاری در سریال «شاهگوش» را داشتید. حضور در کارهای شبکه  نمایش  خانگی چه جذابیت‌هایی دارد؟

- برخی سریالهای شبکه نمایش خانگی کارهای موفقی بودند. سریال «شاهگوش» هم کار خوبی بود و نقشم جذابیت داشت. داود میر باقری می‌گفت دوست دارم این نقش کله پز را کسی بازی کند که برای مخاطب جذاب باشد و او را ترغیب به دنبال کردن قسمتهای بعدی سریال کند.

 

  سالهاست استادانه نقشهای زن پوش را در فیلمهایی مانند آدم برفی، خوابم می‌آید و خوابزده بازی می‌کنید. بازی در این نقشها برایتان چه ویژگی‌های دارد؟

-  این نوع نقشها متفاوت هستند و جای کار زیادی دارد و در فیلم «خوابزده» در دو نقش پیرزن بازی  کردم  که خواهر هستند. یک خواهر متشخص‌تر و پولدار‌تر و دیگر عام‌تر که لهجه‌ای هم دارد. در فیلمهای دیگر هم زنانی را بازی کردم که مختصات خاص خودشان را داشتند.

 

  به نظر شما چرا مردم این روزها کمتر به سینما می‌روند؟

- اگر فیلم خوب ساخته شود و قصه‌ها تکراری نباشند و بازیگران متنوع کار کنند و خودشان را مدام تکرار نکنند، به طور حتم مردم از فیلمها استقبال می‌کنند. هیچ فروش و نفروختن بدون دلیل و منطق نیست.

 

  دوباره با مسعود ده نمکی در فیلم جدیدش «رسوایی 2» همکاری دارید. در فیلم «رسوایی 1 » نقش روحانی را به شایستگی ایفا کردید. این تجربه برایتان چه ویژگی‌هایی داشت؟

- با ده نمکی برای کامل کردن پازل شخصیتی این روحانی همفکری کردیم. به طور مثال برای استفاده از لهجه، لهجه اصفهانی، مشهدی و یزدی، کاشانی را اتود زدم و بعد دیدیم با استفاده از لهجه آذری  این آدم ساده‌تر و قابل باورتر می‌شود. یادم می‌آید سرصحنه فیلمبرداری «رسوایی» ده نمکی گفته بود بچه‌های گروه به صد متری من نزدیک نشوند، زیرا ممکن است با گفتن مسأله من را به خنده بیندازند و از نقشم دور شوم. بازی در این نقش کار دشواری بود، زیرا ممکن بود با کوچکترین لغزشی نقش به سمت لودگی و هجو وهزل برود.

 

  آیا پس از تجربه موفق بازی در فیلم  «ای ایران»  تقوایی در نقش «گروهبان مکوندی»، مایل هستید دوباره با تقوایی کار کنید؟

- بله، بشدت مایل هستم و در ملاقاتی که با آقای تقوایی داشتم به من قول دادند اگر فیلم ساختند برایم نقشی در فیلم داشته باشند. حیف است تقوایی کارنمی کند و در مقابل خیلی‌ها سالی یک فیلم می‌سازند که هیچ  توانایی و استعدادخاصی در فیلمسازی ندارند.

 

  نخستین کاری که از شما بخوبی دیده شد سریال کودکانه «بازم مدرسه‌ام دیر شد» است. چه حس و حالی از این سریال دارید؟

- سریال «بازم مدرسه‌ام دیر شد» که در سالهای ابتدایی دهه شصت ساخته شده است برایم خاطره انگیز و جذاب است. موقعی که این مجموعه تلویزیونی پخش  شد  نظر خیلی‌ها را به خودش جلب  کرد به عنوان مثال استاد تقوایی به من گفتند موقعی که این سریال پخش می‌شد آن را نگاه می‌کردند و خیلی خوشحال شدم، زیرا فکر می‌کردم این مجموعه یک کار معمولی است و فقط بچه‌ها می‌نشینند و آن را نگاه می‌کنند. بعد متوجه شدم بزرگترها و خیلی از هنرمندان هم این کار را تماشا می‌کردند. خیلی‌ها بر این باور بودند موقعی که این مجموعه را بازی کردم پانزده – شانزده ساله بوده‌ام، در حالی که سی سال
 داشتم.

 

  این مجموعه در عین سادگی، خیلی زیر پوستی و به دور از اغراق پیامهای آموزشی زیادی را به کودکان منتقل می‌کرد؟

- بله! هر چقدر بی‌پیرایه و رو راست با مردم برخورد کنید بهتر نتیجه می‌گیرید. بخصوص بچه‌ها که  با پیچیدگی و گزافه گویی ارتباط برقرار نمی‌کنند.

 

   آیا  دخترتان به بازیگری هم علاقه‌مند است؟

- استعداد خوبی در بازیگری دارد، اما متأسفانه یا خوشبختانه علاقه زیادی به بازیگری ندارد. دو فیلم یکی «برای همه»  ساخته محمد آهنگرانی و «جابه‌جا»  با هم همبازی بودیم.

 

 برای انتخاب پیشنهادهای بازیگری با شما مشورت می‌کند؟

- دخترم پزشکی می‌خواند و بتازگی  ازدواج کرده است. در همه مسایل زندگی و تصمیم‌ها را به خود المیرا واگذار کرده‌ام و آن‌قدر دختر با شعور و با فکری است که با من برای بازیگری مشورت می‌کند و با مشورت کردن تصمیم نهایی را خودش می‌گیرد. با جوان‌ها باید این‌گونه رفتار کرد و زیاد به آنها سخت نگرفت و به انتخابهایشان احترام گذاشت. جوانهای این دوره و زمانه با جوانهای سالهای قبل فرق می‌کنند. فکر می‌کنم حتی اگر پدر و مادرها در مورد مسأله‌ای نظرشان بر حق و درست باشد، چون کلیشه‌ای رفتار و برخورد می‌کنند، نمی‌توانند با اعمال نظر نتیجه دلخواهشان را در ارتباط با بچه‌ها به دست بیاورند. پدر و مادر وظیفه دارند راه‌ها و عواقبی که در پیمودن هر راهی وجود دارد را به بچه‌ها بگویند و بچه‌ها را در انتخاب کردن آزاد بگذارند.

 

  آیا نقشهایی که به لحاظ فیزیکی و سن و سال با شما تفاوتهای زیادی دارد برایتان جذاب است؟

- نه تنها من، که برخی از همکاران بازیگرم هم این نوع نقشها را خوب انجام می‌دهند و همیشه گرایش داشته‌ام این نوع نقشها را بازی کنم. مانند آدمی که جوکی را برای دیگران  تعریف و تلاش می‌کند نوع گفتنش برای خودم هم جذاب باشد. من هم بازی ارایه می‌کنم  که برای خودم دارای جذابیت باشد. در همین راستا همیشه بازی انجام می‌دهم که برای خود من هم راضی کننده باشد و بازی‌ام شبیه بازی‌های گذشته‌ام در سایر فیلمها و مجموعه‌های تلویزیونی نباشد. محال است مردم با نقشی ارتباط برقرار کنند که خود بازیگر به آن علاقه‌ای نداشته و همین طوری نقش را شانسی بازی کرده باشد.

 

  آیا برای ایفای نقش به دنبال پیدا کردن شخصیت واقعی آن هم می‌روید؟

- بله، بدون پیدا کردن ما به ازای واقعی نقشهای معاصر، بازی بازیگر کامل نمی‌شود. بازیگری به باور من یعنی ادا درآوردن. موقعی که کارگردان به من می‌گوید نقش بنا را بازی کن، من که بنا نیستم. اما باید بتوانم ادای بنای واقعی را در کارم در بیاورم  تا نقش ضمن قابل باور بودن برای خودم، برای تماشاگر هم قابل باور باشد. نوع راه رفتن، کار کردن و گویش یک بنا باید با دقت درحین  بازی به نقش تزریق شود.

 

  آیا همیشه کارگردانها دست شما را برای بداهه کاری باز می‌گذارند؟

- نه، برخی‌ها چنین کاری را انجام نمی‌دهند، چون اعتماد به نفس لازم را در هنگام کار ندارند و یا اگر هم داشته باشند علاقه دارند فقط نظر و سلیقه آنها در کار اعمال شود به بازیگران اجازه چنین خلاقیتهایی نمی‌دهند. داود میرباقری و زنده‌یاد علی حاتمی فرم کارشان به گونه‌ای بود که بازیگر خیلی نمی‌توانست نقش را تغییر بدهد و نمی‌شد دیالوگهای نوشته شده را تغییر داد. در فیلم «رسوایی» هم با توجه به ویژگی نقش روحانی حتی یک دیالوگ فیلمنامه را حین بازی عوض نکردم.

 

  شیوه کاری علی حاتمی در زمینه هدایت بازیگران چگونه  بود؟

- حاتمی روش کاری‌اش این گونه بود که چند ساعت پیش از شروع فیلمبرداری در هر روز دیالوگها را می‌نوشت و بخوبی توانایی‌های بازیگرش را می‌شناخت و دیالوگها را با توجه به توانایی‌های بازیگران می‌نوشت و بنابراین نمی‌شد دیالوگهایش را دستکاری کرد. یادم می‌آید  سرصحنه «دلشدگان» گفتم چون این نوازنده تنبک آدم بی‌سواد و شاگرد چلویی است بهتر است محاوره‌ای‌تر گویش این نقش را انجام بدهم و برخی مواقع دیالوگها را غلط و اشتباه بگویم تا شخصیت ملموس و واقعی‌تر به نظر برسد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.