آقای مجید مهران، دیپلمات قدیمی در کتاب خاطرات خود می‌نویسد: «آب آشامیدنی مردم تهران که با بشکه‌های روی گاری اسبی در خانه‌ها حمل می‌شد، ...

درود بر مدیران شرافتمند  وزارت بهداشت

سطلی یک ریال به فروش می‌رفت، مسیرش از چاه فاضلاب منزل یک یهودی در چهارراه عزیزخان می‌گذشت و این آب شرب کام تشنه مردم تهران را سیراب می‌کرد.» در میان زندانیان توده‌ای که در سال‌های 1328 و 1329 در زندان موقت شهربانی و محل کنونی موزه عبرت محبوس بودند، چند مهندس ساختمان و دکتر و پزشک بودند. آنان متوجه شدند، آب تهران از زیر زندان می‌گذرد و فاضلاب زندان در آن نشت می‌کند. آنان در اطلاعیه‌ای این موضوع را اعلام کردند. ماجرای آب معدنی دماوند و اظهارات تکان دهنده دکتر رسول دیناروند، معاون شرافتمند و دلسوز وزارت بهداشت و درمان درباره دروغ بودن ادعاهای مسؤولان آب معدنی دماوند مرا به یاد این نکته انداخت که تاریخ تکرار می‌شود! دکتر دیناروند با شرافت و شهامت افشا کرده است که آب‌های تولیدی این شرکت مملو از میکروب «سودوموناس» و میکروب «ایکولا» است. منشأ تولید این آب به فاضلاب ایران آغشته است و به همین دلیل پروانه تولید آب معدنی تعلیق شد. دکتر دیناروند این شهامت را داشته که نام مشخص شرکتی را که آب معدنی‌اش آغشته به فاضلاب انسانی بود، اعلام کند، اما درباره دو مورد رب گوجه فرنگی که در سطل‌های کثیف و مستعمل، روز روشن در شهر مشهد حمل می‌شده و بر اثر سرنگون شدن بشکه‌های آهنی زنگ زده، رب گوجه فرنگی‌ها وسط آسفالت خیابان ریخته و عکاس با شرفی از این منظره عکس گرفته است، هیچ روشنگری نشد. لابد اداره‌ای استدلال می‌کند آبروی کارآفرین نباید برود! باید دید کارآفرین یعنی چه؟! آیا هر کس که کاری می‌کند، کارآفرین است؟ در این مملکت زمانی روی نظر و خواست اجانب صدها هزار هکتار مزرعه خشخاش وجود داشت که در عمل آوری گیاه مرگ و تبدیل آن به تریاک و شیره کارهای زیادی ایجاد می‌کرد و عایدات هنگفتی هم داشت، اما از زمان صفویه تا اواسط قرن بیستم ریشه غیرت و پایداری در مردم را می‌سوزاند و نسلی ضعیف و نحیف و بیچاره تربیت می‌کرد. یک روز آمدند و به هر ترتیب جلوی آن را تا حدودی گرفتند. آیا هر گونه تولیدی، کارآفرینی است؟

تولیدی که کثیف و آلوده و آغشته به میکروب باشد، چه بهتر که از بین برود. در سال‌های قبل آب معدنی آبعلی در جاده هراز تأسیس شد و تا سال 1334 که در تهران لوله کشی آب به انجام رسید، خارجی‌ها هم برای آشامیدن و هم برای شستن دست و صورت و دهان از آب معدنی استفاده می‌کردند. قیمت آن هر بطری 5 ریال بود. حالا آمده‌اند آب آلوده به فاضلاب انسانی را در بطری می‌کنند، قیمت را از 100 تومان و 300 تومان اولیه به 1000 تومان و بالاتر رسانده‌اند. گوششان به حرف حساب هم بدهکار نیست و مسلم بدانید اگر وزیر بهداشت شرافتمند و دلسوز کنونی، دکتر قاضی‌زاده هاشمی پشت سر معاونش نمی‌ایستاد، موضوع را ماستمالی می‌کردند. در یک فیلم مستند خارجی می‌دیدم در انگلستان شرکت بزرگ مرغ سوخاری «کلنل ساندرز» برای افتتاح فروشگاه‌های خود در یک شهر کوچک انگلستان چه مراحل دشواری را از جلب رضایت اعضای انجمن شهر، دور بودن فروشگاه از خیابان‌های اصلی، بازرسی دایم بازرسان شرکت از هر فروشگاه و چشایی تولید و رسیدگی به وضع بهداشتی کارکنان باید بگذراند و هر فروشگاه باید چه نمراتی بگیرد که بتواند فعالیت کند. در ایران هر ساندویچ فروشی برای افزایش سود خود سس ساندویچ تهیه می‌کند. باور کنید، در خیابان بالا شهر دیدم کاهو و گوجه فرنگی را در آبی می‌شویند که از نهر کنار خیابان برداشته بودند! من نمی‌دانم آیا بازرسان پیوسته از مغازه‌های عرضه موادغذایی، قصابی‌ها، چلوکبابی‌ها، طباخی‌ها، لبنیاتی‌ها بازدید می‌کنند یا نه؟ در هر صورت درود به شرافت دکتر دیناروند و سازمان غذا و دارو ...  ای کاش سراغ یکایک کارخانه‌های تولید آب و آب معدنی و موادغذایی می‌رفتند و صاحبان آنان را به وظایفشان آشنا می‌کردند.

برای ختم مقال، سالها یکی از مظهرهای قنات آب آشامیدنی تهران پشت سفارت انگلیس و یکی هم در کوچه طبس ابتدای خیابان فردوسی بود. اسبها و قاطرهایی که گاریچی‌های آب آن‌ها را کنار قنات متوقف می‌کردند، گاهی ادرار می‌کردند و داخل قنات می‌ریخت و مدتها آب تهران بو و طعم پیشاب اسب را داشت! مثل اینکه تاریخ تکرار می‌شود!

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.