به یاد روزهای پرشکوه دفاع مقدس میافتم و اشتیاق وصف ناشدنی «فهمیده»هایی که با توسل به انواع شگردها در تلاش برای حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل بودند. و این افسوس بزرگ که چرا نوجوانان ما اکنون با شهید «فهمیده»ها فاصلهها دارند؟ مگر ما پدران این نوجوانان، هم دوران و همرزمان همان «فهمیده»ها نیستیم؟ چرا نتوانسته ایم فرزندانمان را اندکی شبیه آنچه بچههای آن دوران بودند، تربیت کنیم؟ در حالی که امروز هجمه دشمنان، بسیار وسیعتر و خطرناکتر از پیش، ریشه و بنیان دین و مذهب، باورها و فرهنگ ما را هدف گرفته است.
این روز همچنین روز پدافند غیرعامل نام گرفته، اما آیا بچههای ما با معنای این واژه آشنایی دارند و میتوانند آماده مقابله با دشمنان باشند؟ پیوسته از کاستیهای دولتمردان و مسؤولان میگوییم، اما از انصاف نگذریم، در این بخش کوتاهی صورت نگرفته، بخصوص اینکه در کتابهای درسی نوجوانان، مباحث بسیاری در راستای ارتقای علم و آگاهی و تقویت خصلتهای انسانی، مسایل اخلاقی و اجتماعی گنجانده شده است، اما به نظر میرسد آنچه در جامعه نوجوانان ما بازتاب دارد، پیامد کمرنگ شدن نقش خانواده هاست. اینکه امروز میبینیم فرزندان ما بیشتر وقت خود را در بازیهای رایانهای و گشتزنیهای خطرناک در فضای مجازی تلف میکنند، به ما والدین و بیتفاوتی نسبت به آینده آنها که آیندهسازان این مرزو بوم هستند، برمیگردد.
براستی با این رویه ای که در پیش گرفته ایم آینده کشور چه میشود؟ مگر همین جوانان و نوجوانان امروز نیستند که فردا هدایت امور را در دست میگیرند؟ ما که فرزندان انقلاب و جبهه و جنگ بودیم و درس ایثار، خلوص و ازخودگذشتگی را در محضر بزرگمردان تاریخ آموختیم هنوز تا رساندن جامعه به نقطه مطلوب فرسنگ ها فاصله داریم.
کاش کمی بیشتر نسبت به تربیت فرزندانمان حساسیت و جدیت به خرج میدادیم و از این میدان جنگ و هجمه دشمنان نیز سربلند بیرون میآمدیم.
نظر شما