قدس آنلاین_مصطفی لعل شاطری: در دنیای امروز پیشرفت جوامع بستگی به نظام مدیریت آن‌ها داشته و مدیریت‌ها طبق جهان‌بینی آن جوامع تدوین شده است.

بایسته های مدیران در کلام حضرت علی (ع) (۴)

به گزارش قدس آنلاین، هر مدیریتی شناخت‌ خاصی از جهان دارد و مدیریت را براساس آن شناخت تنظیم می‌کند. از آنجا که انسان موجودی الهی و اجتماعی است‏ برای اداره امور جامعه نیازمند افرادی است که دارای علم‏ و هنر مدیریت و برنامه‏ریزی، رهبری و نظارت بر فعالیت ‏های مختلف برای شکوفا شدن استعدادهای او در جهت رشد و کمال باشد. این علم و هنر در متعالی‏ ترین‏ شکل آن در سیره نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه هدی (ع) و بویژه امام علی (ع) تجلی یافته است؛ چنانکه دارا بودن تقوا یکی از امور مهم محسوب می گردد.

تقوا عبارت از فرمان ­برداری از اوامر حق ­تعالی و اجتناب از نواهی او می باشد. تقوا دارای ظاهری است که همانا تقوای جوارح و اعضای بدن است که با انجام طاعات ظاهری و خودداری از معاصی آشکار، تحقق می ­یابد. تقوای باطنی نیز همانا تقوای دل­هاست و با خالی کردن دل از خصلت­ های زشت و آراستن آن به اخلاق پسندیده پدید می­آید. بی شک تقوا سبب می­شود تا مدیر «وجدان کاری» داشته باشد و تلاش کند تا مسؤولیت خویش را به خوبی انجام دهد و نیز در امانتی که به او سپرده ­اند خیانت روا ندارد. تقوا مدیر را از تکبر در برابر مردم بازمی­ دارد و سبب می­شود تا «مردم ­داری» را سرلوحه ­ی کار خود قرار دهد و در همه­ ی برنامه­ریزی ­ها و عمل­کردها و موضع­ گیری ­ها تنها خداوند را در نظر گیرد و منافع فردی و جناحی خود را بر مصلحت مسلمین ترجیح ندهد. بسیاری از اختلافاتی که ریشه در هوای نفس، نخوت، غرور و منفعت ­طلبی ­ها دارد در پرتو تقوا از بین می­ رود و وحدت و همدلی جایگزین اختلافات می­شود.

حضرت علی (ع) هنگامی که کسی را برای امارتی می ­فرستاد یک نامه به عنوان عهدنامه برای خود او می­نوشت و نامه ­ای دیگر هم خطاب به مردم نوشته و ایشان را از امارت کارگزار خود مطلع می­کرد. در یکی از این نامه ­ها و به هنگام انتصاب عبدالله­ بن عباس به کارگزاری بصره خطاب به مردم چنین می­ نویسد: «ای مردم بصره! همانا عبدالله ­بن عباس را به­ جای خود، بر شما گماردم. پس سخن او را شنیده و دستورش را فرمان برید؛ تا زمانی که او از خدا و رسولش اطاعت و پیروی می­کند. اگر در میان شما بدعتی ایجاد کرد، یا از مسیر حق منحرف شد، بدانید که من او را از حکومت عزل خواهم کرد. اما امیدوارم که او را مردی عفیف و باتقوا و پارسا بیابم، وی را به ولایت بر شما نگمارم، جز این­که گمان می­کنم شایسته­ ی این کار است. خداوند ما و شما را بیامرزد».

در عمل کارگزاران امام علی (ع) نمونه­ های تقوا، عبادت و پاکدامنی بودند. در تاریخ گزیده است که ربیع ­بن خثیم کوفی، از جانب حضرت علی (ع) والی قزوین بود. مرحوم قاضی نورالله شوشتری می­نویسد: که در تاریخ ابن اعثم کوفی مسطور است آخرین نایبی که از نواب امیرالمؤمنین علی (ع) در وقت عزیمت او به شام، رسید بیع­ بن خثیم بود که از ولایت ری با چهار هزار مرد مسلّح آماده به خدمت حضرت آمد و چون به ملازمت حضرت امیر (ع) رسید، آن حضرت مردمان را به رفتن به جانب شام و جنگ کردن با معاویه تحریص می­نمود و از حضرت رضا (ع) روایت شده است که فرمود: ما را از آمدن به خراسان به­ غیر زیارت خواجه ربیع فایده ­­ای نرسید. همچنین ذهبی در تذکره الحفاظ او را جزو حفاظ ذکر کرده است.

علاوه بر این نقل شده است که او بیان می داشته است: اگر بوی نامطبوع گناهان می­ وزید، هیچ­ گاه نمی­ توانست کسی در کنار کسی بنشیند. او کاغذی در مقابل خود می­گذاشت و آن­چه می­گفت؛ می­نوشت و بعداً گفته­ های خود را بررسی می­کرد. او مدت بیست سال صحبت نمی­کرد تا این­که امام حسین (ع) شهید شد. بعد از این­که خبر شهادت حضرت را شنید، یک کلمه گفت: آه! انجام دادند و سپس گفت: «اللّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الأَرضِ عالِمَ الغَیبِ وَ الشَّهادَة أَنتَ تَحکُمُ بَینَ عِبادَکَ فِی ما کانُوا فِیهِ یَختَلِفُون: خداوندا، ای آن­که افریننده­ ی آسمان ­ها و زمین تویی و آگاه از اسرار نهان و آشکار هستی؛ تو در میان بندگان در آن­چه اختلاف داشتند، داوری می­کنی» (سوره زمر: آیه 46) و بعد تا زمان مرگ سکوت کرد. بر این اساس خواجه ربیع تنها نمونه ­ای از کارگزاران پارسا و باتقوای امام علی (ع) است. بیشتر کارگزاران منصوب آن حضرت نیز چون او اهل عبادت و متقی و پرهیزگار بودند.

منابع:

1-ذهبی، تذکره الحفاظ، ج 1: 57.

2-فیض کاشانی، منهاج النجات: 15.

 3-شوشتری، مجالس المومنین، ج 1: 297.

4-محدث قمی، سفینه البحار، ج 1: 506.

5-ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 7: 93.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.