این سریال که مقاطع تاریخی معاصر ایران را در قالب زندگی دختری به نام کیمیا به تصویر میکشد و بر همین اساس دورههای مختلف زندگی شخصیتهای داستان را به نمایش درمیآورد بهانه خوبی شده تا گریم بازیگرانش نیز محل بحثهای بسیاری شود و حتماً شما هم این روزها پیامهایی را که در شبکههای اجتماعی با محوریت گریم این سریال دست به دست میشود، دیدهاید.
گریم و چهرهپردازی یکی از مؤلفههای مهم در شخصیتسازی است و کمک قابل توجهی در باورپذیری نقش و تأثیر آن روی مخاطب دارد؛ به ویژه اگر یک فیلم یا سریال داستانش را در بستر تاریخ و یا با تکیه بر تغییرات مختلف در طول داستان روایت کند قطعاً نقش گریم بازیگران تاثیر غیرقابلانکاری در پیشبرد داستان و باورپذیری آن دارد.
نگاهی گذرا به آثار ماندگار سینمای جهان و ایران نشان میدهد که بخش اعظمی از موفقیت و اثرگذاری یک فیلم در نتیجه ظرافتهای چهرهپردازی به دست میآید که میتواند نقش را باورپذیرتر و واقعیتر به مخاطب نشان دهد و هرجا که کاستیهایی در این نوع ظرافتکاری به وجود آمده به کیفیت فیلم هم ضربه زده است.
آثاری که در سینمای ایران به واسطه گریم خوب بازیگرانش سالها در اذهان مخاطبانشان نقش بستهاند، کم نیستند. فیلمهایی نظیر مادر، دزد عروسکها، آدم برفی، یک تکه نان، ملک سلیمان، فرزند صبح، لامپ صد، ساکن طبقه وسط تنها چند نمونه از آثاری هستند که با گریمهای فوق العاده بازیگرانش توانستند ماندگار شوند. همچنین در سریالهایی همچون امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، مختارنامه، پایتخت و سریالهای شبکه نمایش خانگی همچون شاهگوش، ابله، شهرزاد و ... چهرهپردازی یکی از مهمترین مؤلفههای این مجموعههاست اما در بسیاری از سریالهای دیگر تلویزیون شاهد چنین توجهی نیستیم. سریالهایی که در بازههای زمانی مختلفی روایت میشود اما گریم بازیگرانش گاه بسیار ضعیف و غیرقابل باور است.
اصل گفت و گو درست نبود
یکی از دلایل مطرح شدن بحث گریم، انتشار گفت و گویی از مدیر چهرهپردازی سریال بود که انگشت اتهام را به سمت بازیگر اصلی سریال نشانه رفته بود و گفته بود این بازیگر دربرابر مواد خاص گریم مقاومت میکرده است و در برابر بازیگر اصلی سریال، این اتهام را رد کرد. این گفت و گو مباحث تازهای را مطرح کرد. اینکه حدود اختیارات بازیگری که در طول تصویربرداری باید گریمهای سنگین روی صورتش داشته باشد، چه میزان است و نظارت روی این مسأله برعهده چه کسی است.
سؤالی که برای خیلیها پیش آمد این بود که فیلمنامه را قبل از آغاز فیلمبرداری یک سریال یا فیلم میخواند به ابعاد مختلف آن نقش واقف نیست؟ آیا یک بازیگر میتواند روی بحث گریم و چهرهپردازی و حدود آن تأثیر بگذارد یا خیر؟ اینها مسائلی است که این روزها به ویژه در سینما تبدیل به معضلی بزرگ برای کارگردانان و چهره پردازان شده است و اینکه بسیاری از بازیگران مطرح اجازه گریمهای سنگین را روی صورتشان نمیدهند در حالی که موفق ترین بازیگران جهان در عرصه ساخت یک فیلم خود را به مجموعه تولید میسپارند؛ مثال بارز آن در سینمای ایران پرویز پرستویی است که برای بازی در فیلم بید مجنون ماهها همچون نابینایان زندگی کرد که بتواند خود را به نقش نزدیک کند و کم نیستند بازیگرانی که خود را به گریمور میسپارند و ترسی از گریمهای سنگین ندارد.البته نمی توان منکر این شد که تعامل میان بازیگر و گریمور می تواند به بهتر شدن نتیجه کار کمک کند ولی در نهایت بازیگر باید تابع نظرات کارگردان باشد و قطعاً این اتفاق هم در کیمیا افتاده و ماحصل کار نتیجه نظر کارگردان مجموعه بوده است.
جواد افشار کارگردان کیمیا در گفت و گویی کوتاه با خبرنگار ما در واکنش به مباحث مطرح شده درباره این مجموعه تلویزیونی، مباحث مطرح شده درباره گریم در این سریال و نظرات گریمور را برآمده از سوءتفاهمی دانست که دامن زدن به آن نیز نتیجه مثبتی در پی ندارد و تأکید کرد مسؤول چهرهپردازی سریال، اصل مصاحبه را تکذیب کرده است.
جدا از اینکه این گفت و گوها و مباحث تاچه حد دقیق و درست منتقل شده است، توجه مردم به موضوع گریم در سریالهای تلویزیونی به خودی خود نکته مثبتی است که اهمیت و حساسیت کار چهرهپردازان را در سینما و تلویزیون را بیشتر کرده است و در مجموع به نفع سینما و سیماست و اگر این بحثها به دانش و تکنیک روز منجرشود، میتوان از جنبههای منفی و حساسیتآفرین آن به نفع جنبههای مثبتش گذشت.
نظر شما