جشنواره‌های ادبی و رسالتی فراموش‌شده

یکی از پدیده‌های ادبی معاصر «جشنواره‌های ادبی» است؛ پدیده‌ای که بویژه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در دهه‌های هفتاد و هشتاد رونق فراوانی گرفت و محصول آن نیز معرفی نسل‌های شاخصی از شاعران در حد و اندازه‌های مختلف و مخصوص به خود بود و برخی شاعران نام‌آور امروز که از خراسان به ادبیات کشور معرفی شده‌اند و سبب افتخار این خطۀ شاعرپرور هستند، در دهه‌های اخیر از همین جشنواره‌ها رشد ادبی خود را آغاز کرده‌اند.  
از زمانی که کنگره‌های شعر دفاع مقدس در دهۀ شصت آغاز شد و نسل شاخصی از شاعران جوان آن روزگار و شاعران شناخته‌ شده و پیشکسوت روزگار ما را به شعر معاصر معرفی کرد تا جشنواره‌هایی که در دهۀ هشتاد محل بروز و ظهور شاعران جوانی شد که اکنون آن‌ها نیز سهمی در ادبیات معاصر ایران دارند، همه و همه اتفاق‌های خوشایندی بودند که متأسفانه سال‌هاست دیگر شاهد رخ ‌دادن اتفاقاتی از آن دست نیستیم.
از همان زمان رونق‌گرفتن جشنواره‌های ادبی نیز این پدیده به دو شکل برگزار می‌شد؛ یکی جشنواره‌های مناسبتی و دیگری جشنواره‌های به ‌اصطلاح با موضوع آزاد. البته هر کدام از این انواع نیز خود به انواع دیگری تقسیم می‌شدند و شکل‌های گوناگون داشتند. ضمن اینکه باید تأکید کرد، مقصود ما در این نوشتار، بحث دربارۀ کیفیت برگزاری نیست، بلکه هدف این است که دربارۀ فایده یا فایده‌هایی که برگزاری جشنواره‌های ادبی برای ارتقای ادبیات امروز ایران دارند، سخن گفته شود.
مسؤولان فرهنگی که یکی از وظایفشان برگزاری جشنواره‌های ادبی است، وقتی به‌فکر برگزاری جشنواره می‌افتند، تنها گزینه‌ای که پیش روی خود می‌بینند، این است که در یکی از مناسبت‌های ملی یا مذهبی فراخوان بدهند و شماری از شاعران را دور هم جمع کنند و در نهایت به یکی‌ دو شاعر برگزیده کارت هدیه‌ای بدهند و قضیه را به خیر و خوشی فیصله بدهند و رزومه اداری خود را تقویت کنند. محصول چنین نگاهی از سوی مسؤولان و شاعران همراه‌کنندۀ آن‌ها همین جشنواره‌های مناسبتی بی‌خاصیتی است که در این دوران رکود ادبیات شاهد آن‌ها هستیم.
اکنون باید ببینیم که این گونه جشنواره‌های مناسبتی بی‌خاصیت چه تفاوتی با جشنواره‌های مناسبتی مفید در دهه‌های گذشته دارند. امروزه وقتی مسؤولان می‌خواهند جشنوارۀ مناسبتی برگزار کنند، موضوع مناسبت را از روی تقویم پیدا می‌کنند و بدون مشورت با شاعران باتجربه و متخصص در این زمینه، موضوعی را برای جشنواره در نظر می‌گیرند و فراخوان می‌دهند؛ فراخوانی که وقتی آن را می‌خوانی، گاه در حدی است که شاعران را به سرودن شعر در موضوعی مثل «آبخیزداری در مناطق نیمه‌بیابانی» دعوت می‌کند تا آثارشان را در جشنواره شرکت دهند. البته مثال را این گونه در نظر بگیرید که گفته‌اند «در مثل مناقشه نیست» و خودتان هر موضوع ریز و درشتی را جایگزین آن کنید. این در حالی است که وقتی در دهۀ شصت جشنوارۀ موضوعی برگزار می‌شد، موضوعی به گستردگی «دفاع مقدس» یا موضوعات دیگری از این دست در نظر می‌گرفتند تا هم از رسالت شعر متعهد انقلابی دور نشوند و هم دایرۀ خلاقیت شاعران علاقه‌مند به شرکت در جشنواره را تا حد یک نقطه محدود نکرده باشند.
امروزه فراوان می‌بینیم که جشنواره‌هایی در بزرگداشت یک شخص یا یک موضوع بسیار محدود برگزار می‌شود که البته آن شخص یا آن موضوع بسیار محترم و ارزشمند هستند، اما سنخیتی با ادبیات ندارند و در نتیجه شاعران اهل جشنواره مجبور به شعرسازی می‌شوند و شعرهایی ساخته و خوانده و برگزیده می‌شود که به جای کمک به رشد ادبیات، سبب ابتذال آن می‌شود. در حالی که وقتی کنگره‌های شعر دفاع مقدس برگزار می‌شد، هر شاعری که به‌نوعی رسالت انقلابی یا اسلامی یا ملی در خود احساس می‌کرد، می‌توانست با سروده‌های پیشین خود در کنگره شرکت کند و یکی از شاعران نسلی باشد که قرار است به ادبیات معاصر معرفی شوند.
از جشنواره‌های موضوعی که بگذریم، شاید مهم‌ترین جشنواره‌هایی که در یکی‌دو دهۀ گذشته در عرصۀ ادبیات ایران برگزار شد و خدمت بزرگی در قالب معرفی نسلی از شاعران جوان به ادبیات معاصر ایران کرد، جشنواره‌های بزرگ کشوری بود که با موضوع آزاد برگزار می‌شد و چون محدودیتی برای شرکت در آن وجود نداشت، شمار زیادی از شاعران جوان شهرستانی در آن‌ها شرکت می‌کردند و شعر می‌خواندند و شناخته می‌شدند و به جرگۀ شاعران نامی امروز می‌پیوستند. هنوز یادمان نرفته است که جشنواره‌هایی مثل «شب‌های شهریور» چه شاعران خوبی را به مخاطبان شعر معاصر معرفی کرد.
البته در سال‌های اخیر جشنواره‌هایی مثل «شعر جوان سوره» و «شعر فجر» گویا با همین هدف برگزار می‌شوند که البته رونق و فایدۀ مد نظر را ندارند. جشنوارۀ «شعر جوان سوره» گاه محدود به موضوعات و سلیقه‌های خاص ادبی می‌شود و «شعر فجر» نیز نمی‌تواند خود را از تنگنای سیاسی‌بازی‌ها و سیاستگذاری‌های بی‌ثبات ادبی خارج کند؛ در نتیجه این دو جشنواره نیز نتوانسته‌اند کارایی‌های لازم را داشته باشند.
به‌نظر می‌رسد، اگر مسؤولان دوباره نگاهی به گذشته داشته باشند و با ارزیابی فعالیت‌های خود در این زمینه و مقایسۀ آن‌ها با فعالیت‌های موفق دهه‌های پیشین، به‌فکر اصلاح روند موجود باشند، می‌توان بدون افزودن جشنواره‌های جدید و فقط با ارتقای کیفی جشنواره‌هایی مثل «سوره» و «فجر» و دیگر اجتماعات ادبی از این دست، یکی از رسالت‌های فراموش‌شدۀ جشنواره‌های ادبی را که همانا کشف و معرفی استعدادهای جدید و ناشناختۀ ادبی است، احیا کنند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.