به گفته عزیزی، ادبیات انقلاب اسلامی چنانکه از عنوانش پیداست،حداقل باید دو ویژگی عمده داشته باشد: 1. انقلابی باشد 2. اسلامی باشد. یعنی هویت آن بر مبنای دگرگون کردن وضع موجود برای رسیدن به آرمان و جامعه مطلوب باشد. به همین دلیل اینگونه ادبیات، در نفس خود، ادبیات اعتراض، تخریبگر و برهمزننده وضع موجود زمان خویش است.
داستانهای انقلاب
آرمان گراست
وی در گفت و گو با «ایبنا» با بیان اینکه ادبیات انقلاب اسلامی ادبیاتی است که میخواهد آرمانهای مردمش را مطرح کند، افزود: این ادبیات میخواهد روی ذهن و فکر آنها تأثیر بگذارد آنها را آگاه و متحول کند. دست بهدست، متحد و همدل و همصدا بکند. این اتفاقی است که در انقلاب اسلامی ایران روی داد. این حرکت پس از پیروزی انقلاب مشروطه تا اندازهای محدود و در دهه سی تا چهل توسط رژیم شاهنشاهی سرکوب شد، اما با نهضت
امام خمینی در سال 1342 احیا و دوباره مردم را به مقاومت وادار کرد و به صحنه کشاند. این مقاومتها سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی به اوج خود رسید.
عزیزی افزود: ادبیات انقلاب اسلامی پس از پیروزی به ادبیات مقاومت تبدیل شد. مقاومت در برابر ضدانقلاب و بعدها با شروع جنگ تحمیلی به ادبیات حماسیـ معروف به ادبیات دفاع مقدس - تبدیل شد، ادبیاتی که مردم و رزمندگان را به مقاومت و پیروزی در برابر دشمن وادار میکرد.
وی تأکید کرد: این ادبیات اکنون همپای انقلاب و گسترش نهضت اسلامی، بیرون از مرزها هم میخواهد به یاری نهضتهای اسلامی و مقاومت در برابر ستمگران منطقه و جهان بشتابد اما به نظر میرسد ما به اندازهای که از نظر سیاسی توانستهایم به توسعه انقلاب اسلامی کمک کنیم، در زمینه ادبیات انقلاب موفق نبودهایم. آثار شاخص کمتری در حوزه ادبیات داستانی انقلاب اسلامی به نسبت ادبیات دفاع مقدس نوشته شده است و داستانهای نوشته شده، چندان قابلیت عرضه در جهان را ندارد.
وی خاطر نشان کرد: رمانهای انقلاب اسلامی نتوانستهاند همتراز «شهر سوخته» سطحی جهانی داشته باشند. کتابهایی چون «فرهاد»،
«آه باشین»، «شاه بیشین»، «اسماعیل»، «گرگسالی»، «رازهای سرزمین من»، سهگانه «روی جاده نمناک، مسافران مه و هیچ هیچ شدن» و حتی «قیدار» تا حدودی تصویرگر روزهای انقلاب هستند، اما باز هم تبو تاب انقلاب را بازگو نکردهاند. هنوز به نسبت عظمت انقلاب از این ظرفیت استفاده نشده یا اگر بهرهای برده شده، آثار خوب بدرستی به جامعه معرفی نشدهاست.
وی با بیان اینکه زندهیاد امیرحسین فردی، جشنواره داستان انقلاب را بنیانگذاشت، گفت: اگر بتوان فارغ از دغدغهها و نگاههای قشر معدودی از جامعه به این داستانها پرداخت و نویسندگان گروههای فکری گوناگون بتوانند در این حوزه قلم بزنند، میتوان امیدوار بود اتفاق خوبی در حال رخ دادن در حوزه «داستان انقلاب» است.
گلایه دبیر اسبق جایزه قلم زرین از بیتوجهی نسبت به ادبیات انقلاب
کامران پارسینژاد گفت: آنچه از سوی مسؤولان نصیب ادبیات انقلاب شده، تنها بیاعتنایی بوده است و هیچ راهکاری برای اینکه این گونه ادبی مبدل به یک جریان شود، ارایه نشده است.
کامران پارسینژاد در پاسخ به این پرسش «مهر» که آینده ادبیات انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکند، اظهار داشت: به باور من و با تداوم روند بی توجهی فعلی مسؤولان، ادبیات انقلاب اسلامی رشد مطلوب خود را نخواهد داشت و اگر هم نویسندگانی پیدا شوند، تنها با میل شخصی خود و آن هم به بهانه یک جشنواره و حضور در آن اثری خواهند نوشت.
این نویسنده تصریح کرد: ادبیات انقلاب در سالهای گذشته تلاش زیادی کرد تا ضرورت بروز و حمایت از خود را به وجود بیاورد، اما آنچه از سوی مسؤولان نصیبش شد، تنها بیاعتنایی بوده است و هیچ راهکاری برای اینکه این گونه ادبی مبدل به یک جریان شود، ارایه نشد.
دبیر اسبق جایزه قلم زرین ادامه داد: ادبیات انقلاب اسلامی در این سالها هرگز فرصت این را نداشته که به بررسی رویدادهای بزرگ تاریخ خود بپردازد. در عین حال میبینیم که در غرب جدیترین رویدادهای ادبی درباره یک پدیده سیاسی یا اجتماعی ۱۵ سال بعد از آن رویداد نوشته میشود. با این حساب برای ما الان نوشتن از انقلاب اسلامی دیر هم شده است و الان نیز با وجود نیاز شدیدی که برای فعالیت در این زمینه داریم، کمتر اتفاقی در این حوزه رخ میدهد.
پارسینژاد با تأکید بر اینکه ایجاد جریان فکری و پشتوانه سازی برای ادبیات انقلاب اسلامی نیاز به سرمایهگذاری جدی دارد، گفت: این ادبیات برای بارور شدن نیاز به سرمایهگذاری دارد.
وی تصریح کرد: متأسفم که باید بگویم، نهادهای فرهنگی در حال حاضر برای سرمایهگذاری در ادبیات انقلاب هیچ تمایلی از خود نشان نمیدهند.
در حالی که اگر تنها یک سوم سرمایهگذاری سینما در ادبیات ما انجام میشد، مطمئن باشید، اتفاقهای بهتری را شاهد بودیم، اما این اتفاق در نهایت رخ نداده است.
نظر شما