صنعت برق به عنوان صنعت زیربنایی و مادر نقش مهمی در توسعة اقتصادی و رفاه جوامع دارد. اهمیت برق از آن جهت است که به دلیل امکان بهکارگیری تکنولوژیهای مدرنتر و نیز ملاحظات زیستمحیطی، در تمامی زمینههای فعالیت میتواند به عنوان انرژی مناسب انتخاب شود.
با پیشرفت و توسعة تکنولوژی، کوچکسازی و افزایش بهرهوری سیستمها و تجهیزات، با برقی شدن تجهیزات همراه است به این معنی که بسیاری از فناوریهایی که از انرژی دیگری در آنها استفاده میشده، برقی میشوند و این خود دلیل محکمی است که باید به این انرژی مهم توجه جدی بشود.
با توجه به اهمیت بیشتر برق در سطح جهان و در کشورهای پیشرفته نسبت به کشورهای درحالتوسعه، پشتیبانی مناسبی از صنعت برق و رفع چالشهای آن به عمل میآید. به همین منظور مطالعات گستردهای به منظور تعیین چالشها و چگونگی رفع آنها انجام شده و یا در حال انجام است. از جملة این مطالعات «آیندهنگری» صنعت برق است. همچنین توجه لازم به مباحث مدیریت فناوری و توسعه سیستم نوآوری در صنعت برق از زمینههای مهم مطالعاتی دیگر است. توجه به محیط زیست و افزایش راندمان و بهرهوریِ فرایندهای برقی به همراه مدیریت مصرف و کاهش شدت انرژی و تلفات برق از دیگر زمینههای مهم بهشمار میآید. توجه به مشکلات بازار برق و رفع آنها در بیشتر کشورهای پیشرو در حال انجام است.
در کشور ما نیز صنعت برق دارای جایگاه ویژهای است و خوشبختانه حساسیت و اثرگذاریِ مشکلات این صنعت بر سایر بخشهای جامعه، مورد توجه مسئولان و دستاندرکاران مربوطه میباشد.
به دلایل گوناگون که مهمترین آن به دولتی بودن صنعت برق مربوط میشود، متأسفانه این صنعت در مسیر بحران قرار گرفته و علاوه برحذف نشاط کسبوکار بنگاهی از صنعت برق کشور، زمینة عدم بهرهوری و اتلاف منابع را فراهم ساخته است بهنحویکه در بعضی از شاخصها، وضعیت جهانیِ صنعت برق کشور ما شرایط نامطلوبی دارد. این در حالی است که بیشترین سرمایهگذاری در منطقه در صنعت برق، در کشور ما اتفاق افتاده است.
امیر عباس سلطانی دبیر اول کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی درگفتگو با قدس آنلاین به بررسی مهمترین چالشهای پیش روی صنعت برق وصادارت آن پرداخته است.
-در حال حاضر وضعیت صنعت برق کشور را چگونه ارزیابی می کنید و اصلی ترین نیاز صنعت برق کشور برای تجارت خارجی و صادرات آن چیست؟
یکی از مهترین مسائلی که موجب پیشرویی و شکوفایی صنعت برق می شود برخورداری از تکنولوژی به روز و مدرن در نیروگاه ها است که متاسفانه نیروگاه های کشور از تکنولوژی روز دنیا بی بهره اند .استفاده از سوخت های فسیلی در نیروگاه ها کشور و تکنولوژی بسیار قدیمی نه تنها صنعت برق را حتی در سطح داخلی مقرون به صرفه نکرده بلکه زیان ده هم شده است .بالا بودن سرانه مصرف برق خانگی و صنعتی و ارزان بودن قیمت برق و پرت بخش زیادی از برق در خطوط انتقال برق ایران مشکلاتی است که چالش فرسودگی نیروگاه های کشور را دو چندان کرده است .یقینا فرسودگی نیروگاه ها مهمترین معضلی است که گریبان صنعت برق کشور را گرفته است از این رو تنها راه حل ساختن نیروگاه هایی با توجیه اقتصادی است .نیروگاه هایی که با تکنولوژی بالا ساخته شود به طور قطع می تواند برای کشور صرفه اقتصادی در صنعت برق داشته باشد و در صادرات برق نیز بهره وری مناسبی داشته باشد .بنابراین با صراحت باید گفت عملکرد دولت در حوزه صنعت برق بستگی به نوع تکنولوژی و نوع نیروگاه هایی که در کشورساخته می شوند دارند .نوسازی شبکه برق و طراح نیروگاه هایی که مجهز به تکنولوژی روز باشند نه تنها به لحاظ اقتصادی برای کشور به صرفه است بلکه با صادر کردن آن به کشورهای حوزه خلیج فارس و سایر کشورهای اسیای میانه می توان برای کشور ارز آوری کرد ضمن اینکه به دنبال تولید و فروش برق می توان راه های جدید و بازارهای جدیدی را برای تجارت خارجی پیش روی کشور باز کرد بنابراین برق نیز می تواند به یک اقتصاد بی بدیل تبدیل شود به شرط آنکه مسائل و معضلات بسیاری که اینک در صنعت برق کشور وجود دارد حل شود.
-دولتی بودن صنعت برق تا چه میزان بر عدم رشد و شکوفایی صنعت برق تاثیر گذاشته است ؟
-متاسفانه یکی از مهمترین مسائلی که در صنعت برق وجود دارد و سالها گریبان این صنعت که می توانسته ارز آور باشد را گرفته عدم مدیریت صحیح در این حوزه و دولتی بودن آن است. متاسفانه عدم صرفه جویی و حاتم بخشی هایی که در این بخش دیده می شود هزینه های گزافی را بر دست دولت در صنعت برق گذاشته است. عدم ایجاد انگیزه در بخش خصوصی هم یکی از معایب و معضلات دولتی بودن صنعت برق است .متاسفانه هر گاه که بخش خصوصی حاضر به ورود و سرمایه گذاری در این صنعت شده با سنگ اندازی های بسیار و مانع تراشی های متعدد بخش دولتی آن چنان مشکل آفرین شده اند که بخش خصوصی عطایش را به لقایش بخشیده است .رقابت دولتی و فکر سنتی درصنعت برق مانع مهمی در برابر پیشرفت صنعت برق شده به نحوی که از ورود هر گونه تفکر جدید ؛تکنولوژی به روز و ورود جوانان و متخصصین با ظرفیت بالا و نخبگان به این بخش جلوگیری شود.سی درصد پرت در شبکه برق کشور بیانگر این واقعیت است که نه تنها برق در داخل صرفه اقتصادی ندارد بلکه زیان ده بوده و مهمترین دلیل آن آفت دولتی بودنی است که تفکرات سنتی را در برابر و رو در روی تفکرات جدید قرار داده است .متاسفانه تا زمانی که بخش دولتی به بخش خصوصی جایی برای حضور و رقابت ندهد و تا زمانی که بخش خصوصی را به عنوان رقیب خود ببیند رقیبی که درصدد امتیاز گیری از بخش دولتی است و چنین می اندیشد که بخش خصوصی آمده تا این صنعت را از دست دولت بیرون بیاورد نمی توان به آینده صنعت برق چه در سطح داخلی و صادرات خارجی امیدوار شد . در حالی که در کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیا دولتها فقط نظارت می کنند و مالیات می گیرند اما در ایران چیزی به نام شبه دولتی چنان این حوزه را محاصره کرده که عملا راهی پیش پای بخش خصوصی باز نیست بهتر است که بگوییم دولت بخش خصوصی و اصل 44 قانون اساسی را دور زده است و اصل 44 همچنان مهجور و غریب مانده است.
-به نظر شما صادرات گاز به صرفه تر است یا صادرات برق؟
-بی شک صادرات گاز و برق به چندین دلیل موجه و روشن قابل قیاس نیست .صادرات گاز نسبت به برق هم توجیه اقتصادی بیشتری داشته و هم مشتری بیشتری در دنیا دارد حتی در کشورهای صنعتی و کشورهای اروپایی می توانیم بزرگترین صادر کننده و تولید کننده گاز باشیم .این مهم محقق نمی شود مگر با به نتیجه رسیدن فازهای پارس جنوبی در این صورت از نظر اشتغال و ارز آوری می توانیم در دنیا حرف اول را بزنیم . قطر با تولید و فروش نه درصد از گاز دنیا که بعضا از میادین مشترک ما بهره برداری می شود خود را به عنوان یک قدرت اقتصادی در بازار جهانی مطرح کرده است در حالی که گازهای ما یا به غارت می رود یا شاهد هدر رفت آن هستیم .یقینا تا هنگامی که میادین نفتی ایران مورد تاخت و تاز قرار گرفته و ما از گازی که د راختیار داریم درست استفاده نمی کنیم به این صنعت هم برای اشتغال زایی و ارز آوری نمی توان چندان دل خوش بود غیر از اینکه هدر رفت گاز منجر به الودگی محیط زیست و جامعه شده است. از این رو مدیریت مطلوب و بهره برداری از پارس جنوبی تنها عاملی است که می تواند صنعت گاز را شکوفا کرده زیرا در حال حاضر با توجه به اینکه صنعت برق بسیار هزینه براست لازم است تا همه تلاش خود را صرف شکوفایی و بهره برداری صحیح از گاز نماییم .
- بخش خصوصی معتقد هستند گازی که برای صنعت برق تحویل می گیرند به لحاظ قیمت باید با گازی که به صنایع پتروشیمی داده می شود یکی باشد این مساله قابل توجیه است؟
-متاسفانه اینکه دولت بخش خصوصی را رقیب خود می داند و از ورود بخش خصوصی به صنعت گاز و برق جلوگیری می کند جای بحث فراوانی دارد.دولت باید بداند برای توسعه صنعت گاز و برق راهی جز سرمایه گذاری خارجی و داخلی و ورود بخش خصوصی ندارد .مسلما برای رشد و شکوفایی صنعت برق و گاز باید درشرکت ها و پیمانکاران داخلی ایجاد انگیزه کرد و با اندیشیدن تدابیر و تمهیدات مختلف و ارزان دادن گاز به آنها برای رونق درصنعت برق هم بخش خصوصی و هم صنعت برق تقویت شود تا شاهد اشتغال زایی در کشور باشیم و مشکلاتی که از ناحیه عدم اشتغال در حوزه اقتصادی و اجتماعی ایجاد شده جلوگیری شود. متاسفانه تا زمانی که دولت پیش پای بخش خصوصی سنگ اندازی کند این وضعیت همچنان تداوم یافته و بخش خصوصی رغبتی برای ورود و سرمایه گذاری در صنعت آب ، برق و گاز ندارد .تا زمانی که معایب و معضلات صنعت برق که اعم از وجود نیروگاه های مستهلک و قدیمی ، عدم استفاده از ظرفیت ها و توانمندیهای بخش خصوصی و مدیریت مطلوب همچنان برقرار باشد جایی برای عرض اندام در دنیا نداریم و فروش برق منفعت و سود آوری نداشته و باید به حداقل ها راضی باشیم در نتیجه نمی توان ارز آوری و به صرفه بودن را در صنعت برق تصور کرد.
نظر شما