قدس آنلاین/ محبوبه علی پور : اوایل اسفند سال جاری قرار است پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با همکاری دانشگاه کیوتو ژاپن نخستین کنفرانس و کارگاه بین المللی مستند نگاری تحلیلی درحوزه میراث فرهنگی را برگزار ‌می کند.

 گنجینه‌های پراکنده و سیاست‌های چندگانه

پرسش این است که دانش  مستندنگاری چه جایگاهی  در صیانت از میراث فرهنگی کشور ما دارد؟

 ضرورت مستندنگاری میراث معنوی و مادی
محسن حق گو، مسؤول بخش مستندنگاری مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک به خبرنگار ما می‌گوید:  به طور کلی ثبت و مستند نگاری در حوزه صیانت از میراث مادی و معنوی کشور در زمینه میراث منقول و غیرمنقول و غیر ملموس، انجام می‌شود. این مسؤولیت در سطح ملی بر عهده سازمان‌هایی نظیر میراث فرهنگی و سازمان کتابخانه و استاد ملی و ادارات تابعه آن است، اگرچه در ادوار گذشته گاه این امر با وقفه هایی نیز رو‌به‌رو بوده است. البته سایر سازمان‌های متولی آثار فرهنگی نیز فعالیت هایی در این حوزه داشته اند، از جمله در مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک تلاش‌های قابل تأملی در این زمینه صورت گرفته است که می‌توان به ایجاد بانک اطلاعات آثار و نفایس موجود در گنجینه موزه و کتابخانه اشاره کرد. این اقدام‌ها در قالب ثبت و گردآوری اطلاعات فرهنگی و مستندنگاری در جهت ارایه خدمات به پژوهشگران اجرا شده است.

ضعف در ایجاد بانک‌های اطلاعاتی
مسؤول بخش مستند نگاری مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک معتقد است، یکی از نکات مغفول که ما در زمینه مستندنگاری درکشور با آن مواجه هستیم، ضعف در ایجاد بانک‌های اطلاعاتی با لایه‌های دسترسی همگانی است، به طوری که با وجود غنای فرهنگی و هنری و در اختیار داشتن مواریث مادی و معنوی بسیار ارزشمند، همچنان درزمینه گردآوری، ثبت، صیانت و نشر داده‌های پیرامونی آن‌ها بسیار با رخوت و تأخیر عمل می‌کنیم.
حق‌گو می‌افزاید: بسیاری از پژوهشگران  نیز تنها از طریق داده‌های ارایه شده در معدود منابع مکتوب با آثار ارتباط برقرار می‌کنند، در حالی که باید  این رابطه به آثار نزدیک تر شده و تمام مجموعه ها را در بر بگیرد.  زیراچه بسیار پژوهش هایی که ناقص ارایه می‌شود، تنها به این دلیل که پژوهشگران حتی اطلاعی از وجود آثار مرتبط با پژوهش خود ندارند. حتی در صورت آگاهی از وجود آثار، دسترسی به اطلاعات آن معمولاً فرایندی مشکل و گاه ناشدنی است، در حالی که اگر بخواهیم کشور در زمینه فرهنگی به سمت تولید دانش و محتوا حرکت کند، باید روند تولید و ارایه اطلاعات در مراکز فرهنگی را تسهیل  کرد.
حق‌گو  در ادامه به وضعیت مستند نگاری در مجموعه ملک اشاره کرده و ادامه می‌دهد: در حال حاضر نزدیک به 25 هزار اثر در بانک اطلاعات مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک ثبت شده است. این روند که از دو سال پیش به صورت آزمایشی آغاز شده بود، از نیمه دوم سال 1393 به صورت رسمی آغاز و تا ثبت کامل آثار ادامه خواهد یافت.

 پشت درهای بسته
ازحلقه‌های مفقوده  در رونق مستند نگاری درحوزه میراث فرهنگی،  تعامل بین مراکز فرهنگی و  مجموعه‌های دانشگاهی و این نهادها با یکدیگر است .
حق‌گو دراین باره می‌گوید: آغاز چنین راهی مشخص شدن یک نهاد در سطح ملی به عنوان متولی این امر است. اگرچه سازمان میراث فرهنگی کشور دارای ادارات متعددی در این زمینه  است، اما تلاش و توجه این بخش ها بیشتر معطوف به فعالیت‌های درون سازمانی است. حال آنکه بخش مهمی از اموال فرهنگی منقول در اختیار سایر مؤسسه‌ها و سازمان‌های ملی، دولتی و یا خصوصی است  و آن‌ها مالک بخش زیادی از آثار تاریخی و فرهنگی کشور هستند.  همچنین هریک از این مؤسسه‌ها با توجه به میزان آگاهی از اهمیت این مقوله در حفظ و معرفی آثار، سیاست‌های داخلی، نیروی انسانی و اولویت‌های سازمانی اقدام به ثبت و مستندسازی این آثار می‌کنند.  چنانکه برخی تنها به این موضوع رویکرد دارایی و اموالی داشته و برخی حفاظت فنی و معرفی، آموزش و پژوهش پیرامون آثار را نیز واجد ارزش می‌دانند. از این رو در این حوزه با شیوه و دامنه عملکرد متفاوتی مواجه هستیم. برخی پیشتاز و جریان سازند، برخی دنباله رو و برخی واپسگرا. گروهی نیز علاقه‌مند به ورود به این مقوله هستند، اما از نیروی متخصص و مدیریت منابع مالی در این زمینه بی بهره اند و برخی با وجود در اختیار داشتن منابع نسبت به این پدیده بی تفاوتند و یا آن را مغایر با منافع سازمانی خود می‌دانند. بخصوص که یک واهمه کلی و گنگ نسبت به انتشار و دسترسی عمومی به اطلاعات اموال در بین برخی سازمان ها و مؤسسه‌ها حاکم است.

 نقش سازمان‌های راهبر
وی ادامه می‌دهد: به این ترتیب نقش یک سازمان راهبر که در این زمینه تصمیم‌سازی نکرده و ضمن آگاهی بخشی، همراهی سایر مراکز و مؤسسه‌ها را جلب کند، ضروری است. اما نکته مهم در این زمینه این است که چنین راهبری از طریق رویکرد دستوری ممکن نخواهد شد. بنابراین سازمانی که متولی این امر است، ابتدا باید از فعالیت‌های صورت گرفته در این حوزه آگاهی یافته  و سپس نظر مؤسسه‌ها و کارشناسان را برای به اشتراک‌گذاری تجربیات جلب  کند . در نهایت  با تشکیل کارگروهی از نمایندگان مراکز اصلی، نسبت به تدوین یک سند و راهبرد جامع ملی که هم آینده نگرانه بوده و هم برای همه قابل پذیرش و  اجرا باشد، اقدام کرد.  زیرا با ورود سازمان‌های بزرگ به این حوزه می‌توان امیدوار بود بتدریج مؤسسه‌ها و سازمان‌های کوچک تر نیز به این جریان بپیوندند. همچنین  در این  میان آموزش و اشاعه تخصص‌های لازم برای دستیابی به کیفیت مناسب و اهداف طرح، نقش کلیدی و بنیادین خواهد داشت. تأکید می‌کنم،  در مقوله ثبت و مستندنگاری آثار، امروزه دیگر این تنها پژوهشگران نیستند که باید برای دستیابی به اطلاعات به این مؤسسه‌ها مراجعه کنند، بلکه این مؤسسه‌ها هستند که باید این پرسش اساسی را برای خود مطرح کنند که «ما چه خدماتی می‌توانیم ارایه دهیم؟»

 ثبت ماندگار مواریث فرهنگی
چندسالی است که شاهد نمایش فیلم‌های مستندی در حوزه میراث فرهنگی هستیم.   براستی  اثرگذارترین شیوه مستند سازی برای جلب اقبال عمومی به میراث فرهنگی  چیست؟
 حق گو  می‌گوید: برای جلب اقبال عمومی در ابتدا باید  آگاهی و دسترسی عمومی به این مجموعه ها وجود داشته باشد، درحالی که اکنون حتی دسترسی دانشجویان، پژوهشگران و بسیاری از کارشناسان به مستندات آثار در برخی مؤسسه‌ها با مشکل و محدودیت‌هایی همراه است. از این رو در اولین گام باید قوانین داخلی مؤسسه‌های متولی اموال فرهنگی اصلاح شود و فرایند دسترسی به مستندات آثار تسهیل  شود .
او در مورد گونه‌های مستندنگاری معتقد است که هر روشی در این زمینه کارکردهای خود را داراست و آنچه نحوه مستندنگاری را تعیین می‌کند، کارکردهای مورد نیاز است. با این وجود شیوه هایی که نتایج آن برای عموم قابل انتشار و قابل فهم باشد، مطمئناً بیشتر نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. جامعه تشنه دانستن است، از این رو هر روشی که برای مستندسازی آثار استفاده می‌شود، باید همراه با ثبت همزمان تصویر و اطلاعات باشد. امروزه شیوه‌های نوینی مانند سه بعدی سازی آثار را می‌توان یک شیوه پر کاربرد و  جذاب برای معرفی آثار دانست.

 همسویی اقتصاد و فرهنگ
شواهد حکایت از غفلت متولیان از مستند نگاری دارد. چقدر از این مسأله به کمبود اعتبارات مربوط می‌شود؟
حق گو تأکید می‌کند: تجربه نشان داده است، گرچه انجام بهینه هر فعالیتی نیازمند حمایت‌های اقتصادی و اختصاص یافتن بودجه کافی است، اما در صیانت از دستاوردهای فرهنگی مهم‌ترین اصل برنامه ریزی  و وجود  تفکرات ساختاری علاقه‌مند به این مقوله است. به طوری که اگر مسؤولان اقبالی به این حوزه داشته باشند و مسأله مستندسازی جدی گرفته شود، فعالیت‌های اولیه را در این زمینه می‌توان سامان داد.
وی درباره نقش نگاه تجاری به مستندسازی نیز می‌گوید: واقعیت این است که بالندگی هنری و فرهنگی همواره با حمایت مالی و اقتصادی صورت گرفته است. امروز نیز توسعه هنر و فعالیت‌های فرهنگی از حمایت مالی بی نیاز نیست و اقتصاد فرهنگ در این زمینه بسیار تأثیرگذار است. این توجه اقتصادی در صورت اجرای صحیح می‌تواند به یک معادله برد- برد چند سویه برای سرمایه گذار، مؤسسه‌های متولی آثار و جامعه مخاطبان و فرهنگ‌ملی تبدیل شود. معمولاً فرایندهای مستندنگاری آثار، فرایندهای تخصص و ابزار محور است که هزینه‌های بالایی خواهد داشت که بهره برداری تجاری همزمان با معرفی آثار می‌تواند هزینه‌های این فرایند را تأمین کند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.