انقلاب اسلامی ایران با رهبری امام خمینی(ره) و وحدت مردم به پیروزی رسید و با ارائه سبک جدیدی از زندگی و اداره ی جامعه، نظريه هايي همچون ليبراليسم، سکولاريسم، مدرنيسم و ...  را به چالش کشید. هر چند تأمین رفاه مادی مردم و از بین بردن تبعیض جز اهداف نهضت اسلامی ایران بود ولی قاعدتاً خون هایی که پای این نهضت عظیم ریخته شد برای دستیابی به رفاه مادی نبود. بلکه هدف اساسی احیای سلسله مبانی ارزشی بود که ریشه در باور و اعتقاد مردم داشت و سالها مورد تاخت و تاز رژیم طاغوت پهلوی قرار گرفته بود.

 این روزها و همزمان با ایام دهه ی فجر عده ای در رسانه ها و شبکه های اجتماعی سراغ آب و برق مجانی و سایر مسائلی از این دست را می گیرند فارغ از اینکه اگر تمامی اهداف ارزشی انقلاب که فلسفه ی ظهور نظام اسلامی بود در جامعه محقق می شد سطحی از رفاه مادی و معنوی در جامعه ایجاد می گردد که بسیار فراتر از آب و برق مجانی بود! پس می بایست مردم و رسانه ها سراغ ارزش های اساسی نظام را از مسئولان و متولیان امر بگیرند تا گرد و غبار آن را بزدایند و به آنچه استحقاقش را داشته و سالها برایش مجاهدت نموده اند دست یابند.

 متأسفانه عده ای به غلط می پندارند در مرور زمان ارزش ها تغییر می كنند. از این رو برای همگامی با تغییرات تكنولوژیكی و محیطی باید برخی از ارزش ها رانادیده گرفت. ولی ارزش های انقلاب اسلامی كه بر اساس مبانی نظری اسلام شكل گرفته و مبتنی برآموزه های وحیانی است در مرور زمان اصالت خود را از دست نمی دهند. از این رو ضرورت دارد برای حفظ انقلاب این ارزش ها به صورت مستمر در رفتار وذهن مردم و خصوصاً مسئولان و متولیان امور تازه گردانی شود تا بفهمند انقلاب اسلامی با چه هزینه ای ایجاد شده و خود را همواره نسبت به ارزش های آن پایبند بدانند. در همین راستا توجه به سه نکته ی مهم اهمیت فراوان دارد؛

اول: انقلاب اسلامی درپی تمایل مردم به اصلاح سبك زندگی به وجود آمد. زندگی كه در آن ارزش های اسلامی نادیده گرفته می شد و خبری از رعایت حقوق افراد و مسائل اخلاقی نبود. براین اساس در حال حاضر نیز سبك زندگی ما نیاز به بازنگری و تغییرات جدی دارد تا به مكتب توحیدی واقعی نزدیكتر شود. اختلاس، فقر، فساد، تبعیض، اشرافی گری و ... در شأن جامعه اسلامی نیست. در نظام اسلامی نباید اختلاس های چندمیلیاردی رخ دهد، نباید مردم نسبت به هم بی تفاوت باشند، زندگی ساده و بی تكلف نباید به ضد ارزش و ننگ تبدیل شود و ...لذا مردم و مسئولان می بایست در جهت حفظ حقوق متقابل یكدیگر و رعایت اخلاقیات در روابط اجتماعی تلاش كنند. مسأله ی دیگر افزایش احساس مسئولیت همگانی و دلسوزی همه افراد برای جامعه است که باعث می شود نسبت به آنچه در اطرافشان رخ می دهد بی تفاوت نباشند و در برابر ضد ارزش ها بایستند. متاسفانه در جامعه كنونی مردم ما تحمل شنیدن امر به معروف را كمتر دارند، از كنار یكدیگر می گذرند، اشتباهات هم را می بینند اما كسی جرات نمی كند به دیگری تذكر دهد زیرا از یك طرف نمی داند با چه رفتاری روبرو می شود و از طرف دیگر ترجیح می دهد كاری به كار دیگران نداشته باشد.

دوم: اگر نگاه كوتاهی به زندگی دولتمردان آن زمان مانند شهیدان رجایی، باهنر، بهشتی و... بیندازیم متوجه سادگی زندگی آنان و در عین حال توجه زیادشان به خدمت رسانی به مردم می شویم. آنها در حقیقت نماد واقعی شیفتگان خدمت و بهترین الگو برای مسئولان كنونی جامعه محسوب می شوند. آنچه امروز اهمیت دارد و هدف انقلاب مردم نیز بود آسایش در زندگی و دریافت خدمات مناسب است. در زمان حكومت پهلوی مردم از نظر اقتصادی در شرایط مناسبی نبودند؛ اختلاف طبقاتی بین آنها بسیار زیاد بود به طوری كه عده اندكی در رفاه مطلق زندگی می كردند و دیگران زیر خط فقر. بنابراین فشارهای اقتصادی یكی دیگر از منشاءهای انقلاب است. که باید مورد توجه قرار گیرد.

سوم: اكنون سرنوشت همه مردم کشور با انقلاب اسلامی ایران گره خورده است و هر كس در هر مقام و منصبی كه هست باید در حفظ و حراست آن كوشش كند. مردم و مسئولین همواره باید رفتار و كردار وشیوه زندگی خود را براساس ارزش های اصیل انقلاب كه همان مقاصد قرآن و عترت است طراوت و تازگی بخشند و به ارزشهایی كه با خون جوانان خود به دست آورده اند وفادار باشند. اگر این موارد در جامعه رعایت شود دیگر خبری از تبعیض، فساد، فقر، اختلاس و... در جامعه نبوده و به رفاه مادی و معنوی بیشتری نائل خواهیم آمد. هیچ کس بر گردن نظام حقی ندارد مگر مردم شریفی که از جان و مال خود برای احیای اسلام ناب گذشت کرده اند. پس آنانی که امروز با بهانه های مختلف سنگ مردم را بر سینه می زنند و در طرف دیگر بر بیت المال چنگ انداخته و دنبال عناوین و مناصب هستند بزرگترین خیانت را به کشور و مردم می نمایند. آن چنان که امام خمینی(ره) به عنوان مهمترین عامل پیروزی نهضت برای خود حقی قائل نبود و این چنین فرمود؛

«ماها هیچ حقی نداریم. ما باید برای شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم. نه استفاده عنوانی. خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفاده‌اش را ببرم! (گریه و ابراز احساسات شدید جمعیت و شعار درود بر خمینی) طبقه‌های بالا، آنهایی که فعالیت هیچ نداشتند و مخالفت هم ندارند، حقی ندارند، و نباید حقی داشته باشند؛ لکن اگر از حالا خدمت بکنند، صاحب حق می‌شوند. و من مأیوسم که خدمت بکنند. آنهایی که نظر انحرافی دارند، آنهایی که نظر خیانت به اسلام و این ملت دارند، آنهایی که اسلام ۱۴۰۰ ساله را کافی نمی‌دانند، آنها باید حسابشان را از ملت جدا کنند. جدا هم هست. ما از این به بعد احتیاج به شما داریم. احتیاج به همین طبقه؛ و بی‌نیاز از آن طبقات.»(صحیفه امام خمینی-جلد8)