قدس آنلاین/ صبا کریمی: پرونده سی‌وچهارمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر با فراز و نشیب‌های بسیاری بالاخره بسته شد. رویدادی که حاوی اتفاقات مهمی ‌بود. رویدادی که دست‌کم باعث شد سؤالات بسیاری را پیش‌روی ما قرار دهد و پاسخگویی به آن می‌تواند کمک شایان توجهی هم به اهالی سینما و هم به مخاطبان آن کند.

 افزایش سیاه‏ نمایی  و کاهش سینمای سرگرم‏ کننده

جشنواره فجر امسال از چند منظر قابل بررسی است، نحوه برگزاری این ضیافت در سینمای رسانه و سینماهای مردمی، جدول برنامه‌های نمایش و نشست فیلم‌ها در سینمای رسانه، بررسی فیلم‌هایی که از منظر هیأت انتخاب به رقابت در این دوره جشنواره راه پیدا کردند و صد البته نحوه گزینش این آثار در بخش کاندیدای سیمرغ.

 اهالی رسانه، اقلیت کاخ جشنواره
واقعیت این است که امسال به نسبت سال‌های گذشته اوضاع سینمای رسانه تأسف‌بار بود. با توجه به کاهش قابل توجهی از سهمیه اهالی رسانه برای ورود به کاخ جشنواره حداقل انتظار می‌رفت اگر همه همکاران رسانه‌ای خود را در این فضا نبینیم اما دست‌کم با محیطی آرام و حرفه‌ای برای تماشای فیلم‌ها روبه‌رو باشیم که نه تنها با چنین صحنه‌ای مواجه نبودیم بلکه امسال حضور افراد غیررسانه‌ای در برج میلاد به مراتب بیشتر از سال‌های گذشته بود. از این که بگذریم برنامه‌ریزی جدول جشنواره، به قدری عجیب و ناشیانه بود که به نظر می‌رسید شاید اصلاً به آن فکر هم نشده است.
عوامل اجرایی جشنواره امسال حداقل می‌توانستند به تجربیات سال‌های گذشته رجوع کنند و با برنامه‌ریزی اشتباه در جدول زمان بندی بسیاری از فرصت‌های زمانی جشنواره را نسوزانند که در نهایت چیزی جز خستگی مفرط برای عکاسان و خبرنگاران به همراه نداشت.
 
 فقط سیگار و شیشه!
از بخش سینما حقیقت و سینمای هنر و تجربه که بگذریم، مضمون فیلم‌هایی که در بخش سودای سیمرغ و نگاه نو به نمایش درآمدند، به جز چند مورد، همه درباره خیانت و طلاق، اعتیاد و قتل بود. به چند مورد از این فیلم‌ها اشاره می‌کنیم؛ فیلم‌های «ابد و یک روز»، «خماری» و «لاک قرمز» مشخصاً درباره اعتیاد بود و «پل خواب» هم با توجه به اعتیاد نقش اولش، فضایی جنایی هم داشت. فیلم‌های «نقطه کور»، «نیمه شب اتفاق افتاد»، «هفت ماهگی»، «امکان مینا»، «عادت نمی‌کنیم»، «خشم و هیاهو»، «لانتوری» هم در فضایی از خیانت و شک و طلاق می‌گذشت. «دختر»، «آبنبات چوبی»، «متولد 56»، «مالاریا»، «آخرین بار کی سحر رو دیدی؟» هم به مشکلات خانوادگی و اجتماعی جوانان می‌پرداخت.
نکته‌ای که در اغلب فیلم‌ها بسیار جلب توجه می‌کرد استفاده مفرط از سیگار و مواد مخدر توسط شخصیت‌های فیلم‌ها بود که امسال نقش زن‌ها هم در این مورد برابر با مردها بود.
این در حالی است که پیش‌تر معاون ارزشیابی سینما گفته بود بیشترین ممیزی فیلم‌ها مربوط به صحنه‌های سیگار کشیدن بوده است!
از بین آثار این دوره از جشنواره فیلم «بادیگارد» به امنیت ملی، «جشن تولد» به اوضاع سوریه، «ایستاده در غبار» به زندگی یکی از شهدا، «سیانور» داستانی درباره انقلاب و منافقین و «دلبری» درباره جانبازان جنگ است که می‌توان از بین این‌ها «بادیگارد» را یک سرو گردن بالاتراز فیلم‌های جشنواره و «ایستاده در غبار» را فصل تازه‌ای در سینمای مستند داستانی در ژانر دفاع مقدس قلمداد کرد.

 تنوع ژانر؛ فقر جشنواره امسال
یکی از نکاتی که ذکر آن الزامی‌ به نظر می‌رسد شناخت دقیق سینما از منظر فیلمسازان و سینماگران است. می‌توان گفت دو دسته فیلمساز داریم؛ دسته اول که فیلم‌ها را براساس دغدغه‌های شخصی خود می‌سازند و مخاطب اساساً برایشان بی‌معناست.
دسته دوم هم فیلمسازانی هستند که مخاطب را می‌شناسند و براساس سلیقه و نیازمندی‌های او برایش فیلم می‌سازند. یکی از آسیب‌های جشنواره امسال و شاید کلیت سینمای ایران بی‌توجهی به سینمای بدنه و گیشه است. شاید بسیاری از فیلمسازان یادشان رفته که رسالت سینما در وهله اول سرگرمی ‌است.  
نکته‌ای که از نظر هیأت انتخاب دور مانده توجه به تنوع ژانرها و الزام به حضور ژانرهای مختلف در جشنواره است.
وقتی اکثر فیلم‌هایی که توسط هیأت انتخاب به بخش مسابقه  راه پیدا می‌کنند، حول محور معضلات اجتماعی و با نگاهی تلخ و اغلب بدون ارائه راهکار هستند، فیلمساز هم ناخواسته و برای خوشایند جشنواره‌ها به این سمت و سو گرایش پیدا می‌کند. این را براحتی می‌توان از جدول جشنواره امسال دریافت.
 عدم حضور فیلم‌هایی با مضامین کمدی به جز یک مورد (بارکد)، فیلم‌های با محوریت خانواده ایرانی و زندگی پرامید و با نشاط دلیلی بر اثبات این موضوع است.  البته نباید از ذکر این نکته غافل شد که فیلم‌هایی با مضامین کمدی و ژانرهای دیگر هم برای حضور در جشنواره اعلام آمادگی کردند که به دلایلی توسط هیأت انتخاب این امکان برایشان میسر نشد.
  سخن پایانی؛ نمره جشنواره
امسال نسبت به سال‌های گذشته جشنواره عملکرد موفقی نداشت. شاید علت اصلی را باید در مدیریت آن جست‌وجو کرد. در هیچ جشنواره‌ای در سراسر دنیا رسم نیست یک جشنواره هر سال یک دبیر داشته باشد. در واقع دبیری که برای یک جشنواره انتخاب می‌شود باید طی یک دوره حداقل 5 ساله برای آن رخداد برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری کند نه این که هرسال یک دبیر با یک نگاه جدید و البته کاملاً سلیقه‌ای جشنواره را به چالش‌های شخصی بکشد. انتخاب دبیر جشنواره شاید کلیدی‌ترین موضوع این رویداد هنری و مهم سینمای ایران است که باید به آن توجه بیشتری شود و حالا که دبیر جشنواره امسال برای برگزاری جشنواره آینده نیز حکم گرفته است، باید دید از تجربه ناموفق برگزاری جشنواره سی و چهارم درس خواهد گرفت یا نه.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.