در گفت و گو با احمد متین فر، دکترای روانشناسی سایبری به مقوله جدیدی پرداختیم که در سومین نمایشگاه رسانههای دیجتیال انقلاب اسلامیاز آن رونمایی شد؛ کلینیک سلامت ذهن در فضای مجازی یا کلینیک ترک اعتیاد اینترنتی. کلینیکی که راه اندازی آن در زمان حال، ضرورتی انکار ناپذیر است و البته خلاهایی جدی در کشورمان دارد.
جرقه راه اندازی نخستین کلینیک ترک اعتیاد اینترنتی از کجا زده شد؟
اگر بگوییم نخستین کلینیک سلامت ذهن فضای مجازی بهتر است چون هم فرصتهای فضای مجازی را بیان میکند هم آسیبهای آن را. در مطالعات آینده پژوهانهای که داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که استفاده از فضای مجازی با رویکرد آینده هم ضرورت است و هم الزام. همچنین فضای مجازی صرفاً ابزار سرگرمیو پر کردن اوقات فراغت نیست و انتقال پیام هم در آن اتفاق میافتد. حوزه تأثیر پیام بر روی مغز انسان رخ میدهد و اثر هر پیامیروی مغز، ایجاد ذهنیت است. ذهنیت افراد هم رفتار او را میسازد. اگر این پیامها، مثبت باشد رفتارهای مثبت و هنجار از کاربر میبینیم و اگر منفی باشد، رفتارهای نابهنجار. در محتوای حوزه فضای مجازی، حوزه ادراکی آن مورد مطالعه قرار گرفت یعنی آنچه که اثر میگذارد و مغز درک میکند که فضای مجازی مجموعهای از خدمات و سرویس را همچون شبکههای اجتماعی، بازیهای رایانهای و جستجوی در فضای اینترنت را شامل میشود.
ما این خدمات را در سطح شهر تهران مورد ارزیابی و پایش قرار دادیم و دیدیم متناسب با خدماتی که در بستر فضای مجازی اتفاق میافتد، ناهنجاریهایی همچون خشونت، اضطراب، دلهره، نگرانی و میزان پنهانکاری و دروغگویی فرد برای اینکه بیشتر در این فضا بماند، دیده میشود به ویژه در بین جوانان و نوجوانان. برای مهار این رفتارهای ناهنجار دو فرآیند را پیش گرفتیم فاز پیشگیری و درمان.
فاز مطالعاتی شما از چه زمانی آغاز شد؟
از پنج سال پیش. در یکی از کشورهای آسیایی، فعالیت معلم بهداشت روان کودکان و نوجوانان را دیدم. همانطور که ما در مدارس، معلم بهداشت جسم داریم، آنها معلم بهداشتی داشتند که تعامل دانش آموزان با فضای مجازی را به صورت روزانه کنترل میکرد. مثلاً از آنها میپرسید که دیشب کدام بازی رایانهای را انجام دادی؟ چند ساعت بازی کردی؟ کی شروع به بازی کردی؟ والدینت هم بودند؟ چقدر در شبکههای فضای مجازی بودی؟ در فضای مجازی با همسالان خودت تعامل داشتی یا نه؟ آنها معتقد بودند که فضای مجازی، فضای پیچیده و ترسناکی نیست و اگر هوشمندانه با آن برخورد نشود در حوزه تعلیم و تربیت از خانواده تا مدرسه گسست اتفاق بیفتد.
آنها میخواستند گسستی در نظام آموزش و پرورش ایجاد نشود برای همین فضایی را به نام سواد رسانهای یا سواد فضای مجازی راه انداختند تا مردم را آموزش بدهند. البته ما تمام مؤلفههای سواد رسانهای که در غرب یا کشورهایی که مبانی دینی ما را ندارند، قبول نمیکنیم بلکه آنچه را مبتنی بر فرهنگ و دین مبین اسلام هست باید پذیرفت. آنها دارند این مباحث را آموزش میدهند.
ما هم کارگروهی را از پنج سال پیش تشکیل دادیم که مجموعهای از روانشناس، جامعهشناس، تحلیلگر بازی، تحلیلگر شبکههای اجتماعی مجازی، روانپزشک و پزشک تغذیه بود و درباره اثرات فضای مجازی بر روان و جسم کاربران بحث کردیم. نتیجه این شد که در کنار آموزش سواد رسانهای میتوان خدماتی مبتنی بر سلامت ذهن فضای مجازی ارایه داد.
کسانی که در این حوزه آسیب میبینند، چطور درمان میشوند؟
جنس این آسیب از نوع سرطان یا بیماریهای لاعلاج نیست. مطالعات علمی نشان میدهد میتوان آسیب دیدگان را درمان کرد و آنهایی را که تعامل عمیقی ندارند، آموزش داد تا تعاملی هوشمندانه با این فضا داشته باشند. در فاز درمان به این نتیجه رسیدیم که در کلینیک سلامت ذهن در فضای مجازی دو رویکرد وجود دارد یکی اینکه فضای مجازی باعث ارتقای ذهن افراد میشود و مراجعه کننده میتواند با استفاده از فضا، بهرهوری ذهنش را ارتقا بخشد.
در این راستا، بازیهای شناختی طراحی و تولید شده که متناسب با سن و جنس کاربران بهرهوری مغز آنان بالا برود. برخی هم مراجعه درمانی داشتند مثلاً پسر نوجوانی که دومین سال ترک تحصیلش را میگذراند به خاطر اینکه روزی 17 ساعت بازی کلش آف کلنز انجام میداد. او منفعلانه وارد این فضای جذاب و
هیجانانگیز شده بود و نتوانسته هیجاناتش را کنترل کند و به صورت معتادگونه اسیر این فضا شده و یک بیمار بود.
در کلینیک چه روندی را برای معاینه مراجعان دارید، مثلاً همین نمونه که گفتید، یک بیمار است؟
کلینیک سه قسمت اصلی دارد. اولی بخش پذیرش افراد است که متناسب با سن و جنس آنها درباره شاخصههای سلامت ذهن در فضای مجازی به آنها توضیح داده میشود. در قسمت معاینه، میزان گرایش افراد به شبکههای مجازی، بازیهای موبایلی و حتی حوزه ضد اخلاقی تعیین میشود.
برگههای معاینه هم به صورت رایانهای، پُر و نتیجه آن بر اساس پاسخها همانجا داده میشود. ما در این مسیر مطالعاتی متوجه شدیم که دو اتفاق در حال رخ دادن است، یکی اینکه کاربر آسیب خودش را از فضای فیزیکی به فضای مجازی میبرد مثلاً یکی در فضای حقیقی تنهاست و برای پر کردن این خلأ به فضای مجازی میرود و آسیب را به این فضا میبرد.
رویکرد دیگر اینکه طرف در فضای حقیقی، فرد سالمی است و در فضای مجازی آسیب میبیند و این آسیب را به فضای حقیقی میآورد.
خطرناکتر اینکه فردی در فضای فیزیکی آسیب داشته، در فضای مجازی هم آسیب ببیند و تلاقی این دو آسیب باعث اعتیاد به اینترنت میشود.
افراد بعد از معاینه وارد فاز تشخیص و تجویز میشوند. در این دو فاز، روانکاوی میکنیم. اگر در مرحله روانکاوی به نتیجه نرسیم، آنجاست که به دارو متوسل میشویم. متأسفانه هنوز بیمارستان ترک اعتیاد اینترنتی نداریم و اگر یکی به اینترنت معتاد باشد برای درمان باید به کشورهای چین، ژاپن، آمریکا و آلمان برود چون آن کشورها بیمارستان ترک اعتیاد اینترنتی دارند.
سابقه این بیمارستانها به چه زمانی برمیگردد؟
در کشور چین بیشتر از ده بیمارستان ترک اعتیاد اینترنتی وجود دارد و معتادان نت آنجا درمان میشوند. در ژاپن، آمریکا، آلمان و سوئد هم از کلینیک و درمانگاه فراتر رفته و بیمارستان تأسیس شده که نیاز به بستری بیماران دارد. البته شرایط ما با این کشورها خیلی متفاوت هست. غنای فرهنگی ما به عنوان روش و منش راهبردی، مؤثر بوده است.
فاز تکمیلی مطالعات شما چیست؟
بناست این کلینیک را توسعه دهیم و به شهرهای دیگر هم ببریم حتی درمانگاه مخصوص این ماجرا باید تأسیس شود تا بتوان جلوی آسیبهای فضای مجازی را گرفت.
اشارهای به ضرورت توسعه کلینیکها و راه اندازی درمانگاه و بیمارستان ترک اعتیاد اینترنتی داشتید، آیا ما درمانگرهای کارآمد برای این موضوع داریم؟
پرسش بسیار مهمی را مطرح کردید. اینکه هنوز نتوانستهایم در این 5 سال درمانگاه را تاسیس کنیم به دلیل فقدان نیروی انسانی متخصص در این فضا بود. حوزههای روانشناسانه و جامعهشناسانه مبتنی بر فضای مجازی، خاص خودش است. تربیت نیروی متخصص، چالش اساسی پیش روی ماست.
بایستی رشته روانشناسی سایبری
راهاندازی شود. وقتی از ژاپن برگشتم ادبیات روانشناسی سایبری در برخی از حوزههای رفتاری و کرداری در کشور ما بسیار متفاوت با آنجا بود و به این نتیجه رسیدم که رفتار در فضای مجازی میتواند 180 درجه با رفتار در فضای فیزیکی متفاوت باشد و متخصص خودش را میخواهد.
یعنی هنوز ضرورت این ماجرا برای متولیان روشن نشده است؟ وقتی نوجوانی 17 ساعت بازی میکند و از زندگی عادی خودش دور میشود، نیاز به درمانش واضح است...
ببینید اهمیت فضای مجازی هنوز برای برنامهریزان راهبردی کشورمان روشن نشده است. ورود ما هم به دلیل تأکیدات مقام معظم رهبری بوده است. یک چالش عمده در کشورمان، نبود فهم مشترک از فضای مجازی است. بعضی گمان میکنند که مجاز یعنی غیرواقعی و الکی، که در آن اتفاقی نمیافتد؛ در حالیکه کلیه اتفاقات در فضای مجازی، واقعی است.
وقتی فهم مشترک نباشد، دوستانی که در حوزه تصمیمسازی هستند میگویند این حوزه بحرانی نشده است که شما میخواهید کلینیک بزنید ولی تحقیقات ما در سطح آموزش و پرورش نشان داده که بیشتر رفتارهای ناهنجار نوجوانان متأثر از فضای مجازی است.
ما تصمیم گرفتیم که این کار را آغاز کنیم چون ضرورت بود و این مسیر را
با قوت و قدرت ادامه میدهیم.
نظر شما