قدس آنلاین/ مجیدمردانیان : سیزدهمین دوره تصویر سال در خانه هنرمندان به تصویر کشیده شد. کمتر فعالیت هنری در بخش خصوصی داشته‌ایم که بتواند این همه سال دوام بیاورد. اما از آنجایی که سیف‏الله صمدیان، همه‌‎کاره تصویر سال، روابط‌عمومی بسیار خوبی دارد، هیچ مشکلی نتوانسته او را از پا در بیاورد.

یک جشنواره موازی در خانه هنرمندان

 ارتباط با اسپانسرهای خوب در دنیای هنر و هنرمند، از وجوه تمایز این استاد دانشگاه است که او را قادر کرده تا جشن تصویر سال را هر سال راه بیندازد. جشنی که در میان عکاسان، کاریکاتوریست‌ها و فیلمسازان جایگاه خوبی به دست آورده است.
5تالار خانه هنرمندان میزبان آثار عکاسان، کاریکاتوریست‌ها و فیلمسازان باتجربه و جوان هستند. اکثر آثار از عکاسان با تجربه و مشغول به کار در مطبوعات است. آنهایی هم که در مطبوعات نیستند، از راه‌های دیگر با آنها ارتباط دارند. بر این اساس اغلب عکاسان با اینکه در بخش‌های مستند عکاسی کرده‌اند، با این حال رد پای خبر در کار آنها دیده می‌شود. این مسأله بدی نیست؛ اما اینکه گونه‌های دیگر عکاسی در فضای کنونی دنیای تجسمی‌ مورد غفلت قرار می‌گیرد، خیلی جالب به نظر نمی‌رسد.

 رویکرد جشن تصویر چیست؟
درست نمی‌دانم این جشن و جشنواره‌ها برای چه اهدافی برپا می‌شود. آیا برای هدایت عکاسان است؟ برای بررسی و مرور رویدادهای سال است؟ برای معرفی نسل جدید هنرمندان عکاس برپا می‌شود؟ برای بیلان کاری است؟ برای این است که بگوییم ما می‌توانیم چنین جشن‌هایی داشته باشیم؟ یا به این خاطر است که ...
واقعاً برای من جالب است که همین یک ماه پیش، جشنواره بزرگ هنرهای تجسمی‌ با همکاری وزارت ارشاد برگزار شد و اتفاقاً اغلب همین عکاسان در آنجا آثار ارائه کرده بودند. حالا سؤال این است که چه اتفاقی در این یک ماه افتاده که نیاز به برپایی چنین جشنواره‌ای با همان سبک و سیاق باشد؟ آیا مسؤولان این جشن از آن جشن خبر نداشته‌اند؟ جالب‌تر اینکه در جشنواره مطبوعات که 3ماه پیش برگزار شد، شاهد حضور برخی آثار ارائه شده در سالن عکس جشنواره بودیم.
روی سخن این است که با اینکه می‌دانیم جشن تصویر سال به مراتب با کلاس‌تر از اغلب جشن‌های دیگر هنرهای تجسمی‌ است، چه رویکردی را دنبال می‌کند. واقعیت این است که تفاوت خاصی در آثار 5 سال پیش و امسال ندیدم. جز اضافه کردن بخش جوانان زیر 25 سال، که آن هم کسانی که در مطبوعات چند سالی در حال کار هستند، مورد دندان‎گیری را شاهد نیستیم.

 این‌همه عکس سیاه و سفید، چرا؟
ارائه آثار سیاه و سفید که این روزها برای ارائه در جشنواره‌های بین‌المللی، آرزوی کوچکی است که زمزمه آن را میان عکاسان می‌شنوم. معضلی که نه تنها در جامعه عکاسی به چشم می‌خورد، بلکه این اپیدمی ‌در بخش فیلم هم به تازگی فراگیر شده است. شرکت برای گرفتن جوایزی مثل « ورلد پرس فتو» که آینده اسمی‌عکاسان را نسبتاً تضمین می‌کند، فرآیندی خطرناک است که متأسفانه نبودن استراتژی در عکاسی ایران، آن را نادیده گرفته است. به همین دلیل است که در این بعد از قضیه، احساس خوبی به آینده عکاسی ایران ندارم. سیاه نگر نیستم، اما به دلیل ارتباطی که با بدنه این هنرمندان دارم، مرا وامی‌دارد که دغدغه‌ای به آن داشته باشم. تالار پاییز، عکس‌های عکاسان سینما را میزبان است. قبلاً و در جایی دیگر گفته‌ام که عکاسی سینما و تئاتر را نمی‌شود جدی گرفت. مگر اینکه یک نگاه نو بر آن حاکم باشد. قانون‌های نانوشته و نوشته شده بر عکاسی پشت صحنه فیلم‌ها، عکاسان را تا مدتی به سمت جبر قوانین ساده این نوع عکاسی می‌کشاند. البته در این میان هستند عکاسانی که پس از سال‌ها تجربه و گذشتن از چارچوب‌های رایج، به سمت تک فریم‌های خوب می‌روند. ساعد نیک ذات از آن جمله عکاسانی است که به دلیل پشتوانه عکاسی مستند، توانسته کمی‌ راه خود را کج کند و به قاب‌های جدیدتر برسد. عکس‌های پشت صحنه نیک ذات به خوبی گرایش مستندسازی او را نمایان می‌کند. انتخاب لحظه خوب، نور مناسب در بهترین جای کادر، نگاه‌های گنگ در فضایی وهم آلود این قاب را سینمایی‌تر از بقیه عکس‌ها کرده است. البته از عکس سروش جوادیان هم باید تقدیر کرد که یک کادر شسته رفته و با معنا را روی دیوار نشانده است. بازیگری که روی 2قطعه سنگ در افق غروب نشسته و بوم صدایی که درون کادر آمده تا صدای او را از آسمان ضبط کند. این عکس خوبی می‌تواند باشد.
اما در تالار تابستان، عکس‌های سیاسی از مذاکرات و رفت و آمد مقامات دولت یازدهم را که در نمایشگاه مطبوعات نمایش داده بودند، می‌بینیم. عکس‌هایی که بارها و بارها در سایت‌های خبری و در روزنامه‌ها دید‌ه‌ایم. البته چند فریم جدید در آثار بود که اتفاقاً همان چند فریم از غرق شدن این بخش جلوگیری کرده است. عکس‌های خوب سعید صادقی، عکاس خوش سابقه جنگ از مجروح شیمیایی، عکس تلفیقی محمد فرنود از جان کری همراه با عصایی که در مذاکرات همراه او بود و کنار عکس جوانی با عصا در تهران و در مقابل دیوار مرگ بر آمریکا، جذابیت تصویری ایجاد کرده است. تک عکس سیدمحمد حسینی از اردوغان، رییس‎جمهور ترکیه در پنجره هواپیما، از قاب‌های خیلی بهتر مجموعه عکس به شمار می‌رود.

 مستندهای اجتماعی خوب
اما در تالار تابستان شاهد عکس‌های مستند اجتماعی هستیم.  امیرعلی جوادیان عکاس کهنه‌‎کار جنگ و اجتماع، همچنان بر کارهای ساده نوشته خود پافشاری می‌کند و سبک کاری‌اش را عوض نکرده است. همچنان بین مردم و اقوام مختلف ایرانی می‌رود و به ثبت افکار خود می‌پردازد. او را می‌توان از عکاسان پایبند به تفکرات سنتی در عکاسی دانست. اما نسل جوانتر مثل رامونا میریان که از موضوع ممنوعه ازدواج در سیستان و بلوچستان عکاسی کرده، می‌توانند راه این استاد را ادامه دهند. البته به شیوه و نگاهی
به‏روزتر و متفکرانه‎‌تر از پیش. از عکس‌های خوب این مجموعه، نعل کردن اسب در اصطبل فاطمه حسینی است. فضای گرد و غباری که اسب ایجاد کرده، نور بسیار مناسبی که روی اسب ریخته، نگاه بسیار به جای اسب روی نعلبند، حرکت،‌ هارمونی و هیجان در صحنه، همه چیز را برای خلق یک تک فریم خوب مهیا کرده که خانم حسینی به موقع حضور خود را اثبات کرده است. تالار بهار بخش کاریکاتور را به خود اختصاص داده است. موضوعات آزاد سیاسی و اجتماعی، تقریباً اغلب آثار به این موضوعات گرایش دارند. عابرانی که دیش ماهواره را از قسمت
« ال ان بی»‏گرفته اند و کتاب‌هایی که در هوا معلق هستند، آیلان، کودک سوری بر لب ساحل، آلودگی هوا، تمسخر داعش، کاریکاتوری از احمدی نژاد در برنامه خندوانه، الهی قمشه ای و شکلک قلب با دست و ... از مجموعه آثار کاریکاتورهای این تالار است. باز هم همان تکرار که لبخندی روی لبانمان می‌نشاند و باید گفت؛ ای ..... بد نیست. تسلط کاریکاتوریست‌های ایرانی به ابزار جدید تکنولوژی، بهانه ای برای خلق آثار جدی‌تر را نمی‌گذارد. کاریکاتور ایران حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و این را می‌توان از موقعیت خوب جهانی آن فهمید.
جایی که با هر فراخوان، ده‌ها تن از کاریکاتوریست‌های جهان برایش آثار می‌فرستند. منظور من موازی‏کاری‌هایی است که آزاردهنده به نظر می‌رسند. خانه کاریکاتور ایران به عنوان متولی کاریکاتور ایران و مجلات فاخر کارتون، به نظر خوب کار می‌کند؛ یعنی نیازی نیست به خاطر جشنواره و سر و صدای آن به موازی کاری بپردازیم.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.