یکی از دلایل اصلی تداوم سلطنت آلسعود برای مدتی طولانی در عربستان، تلاش تحسینبرانگیز این خاندان برای حفظ ظاهر در همه عرصهها بوده است. آنها در حالی که در فساد، عیاشی و فحشا غرق شده بودند، اما همواره سعی داشتند اداره اماکن مقدس مسلمانان جهان را با قویترین مدیریت ممکن پیش ببرند. افکار عمومی مسلمانان برای آنها اهمیت ویژهای داشت. برای ادامه تسلط بر منابع عظیم نفتی و غارت آن، آنها نیاز به یک وجهه مقدس داشتند تا بتوانند در صورت مواجهه با هر خطر و مشکلی، حمایت کشورها و ملتهای مسلمان را با خود داشته باشند. در عرصه دیپلماسی آلسعود همواره با بهرهمندی از دیپلماتهای باتجربه و قهار که در حفظ این رویه کار کشته بودند، ظاهر را حفظ میکرد. این سیاست یکی به نعل و یکی به میخ، توانست برای چندین دهه آلسعود را در رأس هدایت جهان عرب حفظ کند.
در تمام این مدت آنها از یکسو روابط گرمی با دشمنان قسم خورده مسلمانان جهان، یعنی صهیونیستها و حامیانشان داشتند و از سوی دیگر با پنهان کردن این روابط توانسته بودند به عنوان لیدر نخست جهان عرب و نیز خادمان حرمین شریف مسلمانان، مدعی زعامت بیش از یک میلیارد مسلمان در دنیای امروز هم باشند. این موقعیت در دهههای متمادی و با لطایف الحیل کسب شده بود؛ اما پس از به قدرت رسیدن پادشاه جدید و واگذاری عملی قدرت در این پادشاهی به فرزندان جوان وی، میراثداران نورسیده تاج و تخت در کمال ناپختگی پرده دریهایی کردند که یک عمر تلاش نیاکان آنها را برای حفظ ظواهر قدرت و تقدس بخشیدن به جایگاه خویش بر باد داد.
سیاستمداران مغرور و جوان آلسعود برخلاف گذشتگان خود درصدد برآمدند تا آنچه را که آنان با فریب و بازیهای پیچیده سیاسی حفظ و فراهم کرده بودند با زور پول و نظامیگری نگهداشته و گسترش دهند. غافل از آنکه اگر این مسیر برای آلسعود باز بود، بیشک پشتیبانان آنها چنین میکردند. آلسعود همزمان در 3جبهه وارد جنگی علنی شد؛ یمن، عراق و سوریه. ارتش عربستان توان ادامه این رویه را نداشت و امید جوانهای بیتجربه این خاندان به متحدانی بود که در دههها به لطایف الحیل گرد عربستان جمع شده بودند. بیپروایی نسل جدید آل سعود در همراهی آشکار با صهیونیستها و مخالفت آشکار با جبهه مقاومت و تروریست خواندن دشمنان صهیونیستها و نیز افشای نوکری آنها در نزد دشمنان مسلمین به سرعت جایگاه آنان را نزد نسل جوان مسلمانان جهان متزلزل کرد. حالا فقط با پول امکان یارگیری بود، اما تحمیل چندین جنگ بیهوده و هزینههای سنگین باجهای پی در پی خزانه را خالی کرده بود. در همین حال کشورهای عربی همسایه عربستان در جنوب خلیجفارس که همیشه زیر بیرق آل سعود بودند، با ریاض در ادامه این روند مشکلات جدی پیدا کردند. قطر که از دیرباز راه خود را میرفت و عمان نیز تافته جدا بافته بود. کویتیها نیز کمابیش مستقل بودند و در آخرین مرحله اماراتیها نیز عربستان را حامی تروریسم خواندند و در چگونگی ادامه جنگ یمن به شدت با آنها دچار تنش شدند. بقیه کشورهای عربی نیز متوجه رفتار وقیح ریاض شده و آشکارا از آن فاصله میگرفتند. لبنان، تونس و مصر نمونه اخیر این رفتارند. حالا آلسعود مانده است و متحدانی چون بحرین و جیبوتی و... باید دید آنها تا چه زمان بنا دارند به این رویه خطرناک خود که هر لحظه بیشتر به فروپاشی نزدیکشان میکند، ادامه دهند.
۱۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۵
کد خبر: 357633
نظر شما