قدس آنلاین/ زهره کهندل: اردوهای جهادی دانشجویی بیش از یک دهه است که رونق گرفته و هر دانشجویی، شوق خدمت به مناطق محروم را در قالب این اردوها دارد. اردوهایی که به باور دانشجویان، کارخانه انسان‌سازی است. اردوهایی که در آن دانشجویان بدون یک ریال مزد، خدمت رایگان به محرومان عرضه می‌کنند.

 محرومیت ‏زدایی با همت دانشجویی

این اردوها در تعطیلات نوروزی هم طیف وسیعی از دانشجویان را برای خدمت‌رسانی به مناطق محروم می‌کشاند. با چند نفر از دانشجویانی که سابقه حضور در این اردوها را دارند، گفت‌وگو کردیم تا از تجربه‌هایشان بگویند.  علی‌اکبر قائمی‌پور، مسؤول گروه جهادی شهید چمران و دانشجوی سال آخر مهندسی آب به خبرنگار ما می‌گوید: دیدن زندگی مردم در مناطق محروم باعث می‌شود درک دانشجویان از شرایط و مشکلات کشور بالا برود، چون شرایط سخت را می‌بینند و این باعث می‌شود احساس مسؤولیت و تعهد کنند. همچنین قرار گرفتن در این شرایط، انسان‌ساز است و نگاهشان را به زندگی تغییر می‌دهد.  او ادامه می‌دهد: من از اسفند پارسال با این بچه‌ها آشنا و نمک‌گیر شدم، هر کسی یکبار به این اردوها برود دیگر نمی‌تواند نرود، حتماً نمک‌گیر می‌شود.
 باید آموزش ببینند
هر دانشجویی در هر رشته و گرایشی می‌تواند به این اردوها بیاید و محدودیتی برای حضور در آن ندارد. قائمی‌پور می‌گوید: مثلاً برای ساخت یک خانه روستایی از دانشجوی ترم ده پزشکی پای کار آمد تا دانشجوی سال اول دکترای مکانیک که می‌گفت با این بیل زدن، برای درس خواندن انگیزه می‌گیرم.
چند کارگروه در اردوهای جهادی تعریف شده است؛ یکی کارگروه کشاورزی است که دانشجویان تحصیلات تکمیلی کشاورزی، بیماری و آفت باغ‌ها و مزارع روستایی را شناسایی و درمان می‌کنند تا بهتر بار بدهند.  کارگروه عمرانی هم مسؤولیت ساخت خانه‌های روستایی و مرمت مدارس و مساجد را برعهده دارد. کارگروه دامپزشکی هم برای آموزش‌های مربوط به نگهداری دام به روستاییان ایجاد شده است. گروه روان‌شناسی و آسیب‌های اجتماعی هم برای کمک در این حوزه فعال است. همچنین گروه‌های فرهنگی و آموزشی هم بر روی ترویج احکام، قرآن و مسایل عقیدتی فعالیت می‌کند. این دانشجوی جهادی معتقد است: اشتغال‌زایی در مناطق محروم و روستایی بسیار اهمیت دارد. در بسیاری از روستاها، اقتصاد روی پاشنه دامداری و کشاوزری می‌چرخد و این دو حوزه هم در برخی از مناطق رو به نابودی است، در حالی‌که با آموزش، می‌شود بیشترین بهره‌وری اقتصادی را در آن مناطق داشت. قائمی‌پور با بیان اینکه گروه‌های اقتصادی باید طرح‌های کاربردی را به روستاها ببرند، می‌گوید: در یکی از روستاها، تلفات دام بسیاری داشتند، در حالی‌که اگر برای نگهداری دام، درست آموزش می‌دیدند، ضرر کمتری می‌دیدند.

 نخبگان، محرومیت زدایی کنند
علی‌اصغر علیرضایی، مسؤول بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد درباره تأثیر این اردوها بر دانشجویان و روستاییان می‌گوید: حضرت آقا در دیدار با نخبگان علمی توصیه کردند به سمت محرومیت‌زدایی بروید چون اثر تربیتی روی نخبه دارد، هم محرومیت‌ها را می‌بیند و هم روی خودشان اثرگذار است.  علیرضایی می‌گوید: با اینکه حدود چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، مناطق محروم در کشورمان کم نیست و نمی‌توان محرومیت را نادیده گرفت. اردوهای جهادی موجب شاد شدن دل محرومان در روستاها می‌شود که اگر مسؤولان نمی‌آیند، همیشه عده‌ای دانشجو پای کار هستند و در حد توانشان، مشکلات آنها را حل می‌کنند.  او با اشاره به تأثیراتی که این اردوها روی دانشجویان دارد، خاطرنشان می‌کند: معاشرت با محرومان روی قشر جوان بسیار اثرگذار است، آدم را از خودبینی و خودخواهی، دور می‌کند و باعث می‌شود بیشتر به درون خودت توجه کنی.
علیرضایی با بیان اینکه اردوهای جهادی، دانش را در دانشجویان هدفمند و اثرگذار می‌کند، ادامه می‌دهد: گاهی حتی کاری از دست ما برنمی‌آمده، ولی حضور دانشجویان در کنار مردم روستایی و مناطق محروم، دلگرم کننده بوده است. قائمی‌پور یادآور می‌شود: روستاییان از دیدن بچه‌های اردوهای جهادی خوشحال می‌شوند و برایشان ایجاد انگیزه می‌کند.  

 زلزله‌های درونی
محبوبه سپهری حسن‌نیا که حدود هفت سال در کانون جهاد فعالیت داشته، تجربیاتش از حضور در این اردوها را در چند جمله خلاصه می‌کند و می‌گوید:  دختر دانشجویی را می‌شناختم که انگیزه‌ای برای ماندن در ایران نداشت و به حجاب و احکام دینی هم پایبند نبود، ولی وقتی با بچه‌های اردوی جهادی همراه شد، تغییر کرد و چنان به نماز و حجاب و احکام دینی معتقد شد که برای ما عجیب بود، انگار زلزله‌ای درونش اتفاق افتاده بود.  او اضافه می‌کند: مثلاً دانشجوهایی که در ماه رمضان بخاطر تشنگی و گرسنگی، بیشتر ساعات روز را می‌خوابیدند، در اردوهای جهادی گاهی تا هفت، هشت ساعت آب و غذا نمی‌خوردند و کار می‌کردند اما آن شرایط سخت را تاب می‌آوردند.
سپهری می‌گوید: در یکی از اردوها، دختر دانشجویی آمده بود که بخاطر محدودیت امکانات، خیلی اذیت شد و مدام گله می‌کرد و می‌گفت دیگر حاضر نیست با این شرایط به اردوی جهادی بیاید. ما هم گفتیم که خب! دیگر اردوهای بعدی خبرش نمی‌کنیم. چند روز بعد از برگشت، تصمیم گرفتیم که اردوی دیگری برویم. به او چیزی نگفتیم. روز قبل از حرکت متوجه شده بود که قرار است اردوی جهادی برویم و به او خبر ندادیم، تمام روز را در دفتر بسیج دانشگاه نشسته بود و گریه می‌کرد که ببریمش. درهمان یک هفته که از اردو برگشت، کاملاً تغییر کرده بود. وقتی همراهمان شد، با شرایط سخت سازگار شده بود و اصلاً حرفی از کمبود امکانات نمی‌زد، واقعاً جای تعجب بود که چطور ممکن است یک نفر این‌طور تغییر کند.
این دانشجوی بسیجی تعریف می‌کند: در یکی از اردوهای جهادی در روستایی از پسر هفت ساله روستایی پرسیدم دوست داری در آینده چکاره شوی؟ گفت دوست دارم به روستاها بروم و به مردمی که نیازمند هستند کمک کنم، مثل شما به بچه‌های روستایی درس بدهم و کشورم را آباد کنم. این حرفش برای من بسیار امیدوار کننده و انگیزه‌بخش بود.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.