درباره خرید کالای ایرانی این روزها بیش از هر زمان دیگر در رسانهها بحث میشود، اما چه عواملی سبب میشود ما برخی از کالاهای ایرانی را بر خارجی آن ترجیح دهیم و برعکس؟ یکی از اهداف اقتصاد مقاومتی نیز به همین موضوع تولید داخلی مربوط میشود.
بسیاری از ما تصور میکنیم، آنچه سبب افزایش تولید خواهد شد، بیشتر به متغیرهای کلان ارتباط دارند (که البته تا حدود بسیار زیادی صحیح است) و به جنبههای بسیار دقیق بازاری آن کمتر توجه داریم. در علم بازاریابی اصطلاحی به نام جایگاهیابی (positioning) است که به مخاطب و ذهنیت او توجه میکند. در واقع یکی از عللی که سبب میشود ما محصولات چرم ایران – یا برنج ایرانی- را بر محصولات مشابه خارجی ترجیح دهیم، اما یخچال خارجی را به داخلی آن برتری میدهیم، به ذهنیت ما در استفادههای گذشته از آن کالاها برمیگردد. به طور مسلم این ذهنیت تنها به کیفیت کالا مربوط نمیشود، بلکه قیمت، خدمات پس از فروش، برخورد فروشندگان یا نصابها و بستهبندی در ذهنیت ما تأثیرگذار هستند.
شاید بارها به مواردی برخورده باشیم که خودروی داخلی صفر به مشتری تحویل داده شده است، اما دنده عقب نداشته و یا همراه با نقص عمدهای به مشتری واگذار شده است. این موضوع وقتی از سوی رسانهها که به نوعی حامی حقوق مصرف کننده قلمداد میشوند، در اختیار عموم قرار میگیرند، دیگر تنها به تغییر ذهنیت خریدار آن خودرو خلاصه نمیشود، بلکه ذهنیت همگان را نسبت به خودروی ایرانی خراب میکند. از آن بدتر زمانی است که خدمات پس از فروش آن خودروساز رفتاری خارج از عرف را با آن خریدار دارد. نمونههای بسیاری برای همه ما در این زمینهها اتفاق افتاده است.
چه بسیاری کالای نو، از کارخانه یا فروشگاه همراه با ضمانت چند سالهای خریدهایم، اما وقتی تعمیرکار برای تعمیر همین کالای نو در محل حاضر میشود، مبالغ عجیب و غریبی از ما طلب میکند. شاید به همین دلیل است که به طور عملی تمام شهروندان میدانند که ضمانتهای کالاهای ایرانی چیزی جز یک برگ کاغذ نیست و هیچ ضمانتی برای پایبندی به این ضمانتنامهها وجود ندارد. در چنین شرایطی این ذهنیت به خریدار منتقل میشود که فروشنده به دنبال فروختن کالاهایش به هر صورتی است، نه رضایت مشتری. بنابراین خریدار امروز، خریدار فردا نخواهد بود. ضمن آنکه دلخوری خود را به دیگران نیز منتقل میکند و دیگر تولید امروز زمینهای برای تولید فردا نخواهد بود.
متأسفانه تولیدکنندگان ایرانی که به مشتری توجه و اهمیت بدهند، بسیار کم هستند. البته در سالهای اخیر برخی از تولید کنندگان دریافتند، برای حضور بلندمدت در بازار نیاز به مشتری مداری دارند تا ذهنیت مشتریان خود را نسبت به کالای خود ترغیب کنند. ایجاد ذهنیت مثبت در مشتری مهمترین عامل ثبات فروش در بلندمدت است. آنچه مردم خودشان درک کنند، مؤثرتر از هر نظر، علم، عقیده و یا تبلیغ در تصمیمگیریشان است.
برخی از برندهای معتبر جهانی بزرگترین عامل موفقیت خود را ارتباط مؤثر و مداوم با مشتری عنوان میکنند. در کنار تلاشهایی که دولتمردان برای تحقق اقتصاد مقاومتی و افزایش تولیدات داخلی انجام میدهند، بنگاههای تولیدی نیز باید به ذایقه مخاطب توجه بیشتری بکنند و بتوانند با مشتری یا کسی که به هر نحوی از کالا و خدمات آنان استفاده میکند، ارتباط برقرار کنند و موجبات رضایتمندی را برای آنها به دست آورند. نمیتوان تصور کرد تولیدات بخش خصوصی در کشور افزایش داشتهباشد و رفاه مصرف کننده در آن دیده نشده باشد.
۱۹ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۲
کد خبر: 365625
مسعود زینلی
نظر شما