تربیت و تعلیم از اصلی ترین برنامههای انبیای الهی است. همان گونه که از آیه دو سوره جمعه «آنها را رشد و پرورش داده و كتاب آسمانى و حكمت به آنان بیاموزد»، فهمیده میشود، تربیت مقدم بر تعلیم و آموزش است.
اگر بخواهيم کشوری سالم و صالح داشته باشيم، به طوري که در آن افراد به وظايف خود عمل کنند، عنصر تربيت در دانشگاه نقش والایی را ایفا میکند. دانشجويان نيازهای روحی، عاطفی و روانی زیادی داشته و به استادانی به عنوان الگویی شایسته، حامی و پشتیبانی قوی و هدایتگری دلسوز نیاز دارند. وظیفه استاد به عنوان یکی از ارکان اصلی دانشگاه منحصر به تعلیم و آموزش دانشجو نبوده، بلکه استاد در رشد و شکل گیری شخصیت دانشجویان، ایجاد خودباوری، اعتماد به نفس آنها و نشان دادن مشی و راه زندگی به آنها، نقش برجسته ای دارد. خواهي و نخواهي استادان بر دانشجويان اثر تربيتي دارند.
در فرهنگ شرقی، نقش استاد همچون مرادی برای دانشجو بوده و در تعامل و ارتباط صمیمانه و عاشقانه بین آنها، روح به دانشی که انتقال میدهند، دمیده و توانایی در آنها ایجاد کرده تا نسلی عالم، محقق، متعهد و با فرهنگ تربیت شوند.
بسیاری از افراد بزرگ، موفقیت خود را مدیون استادانی میدانند که الهام بخش تلاشهای آنها و منشأ رشد و ارتقای آنها بوده اند. نمونه والایی برای رابطه بین استاد و دانشجو و شاگرد پروری، رابطه بین آیتالله شاهآبادی (ره) و امام خمینی (ره) بود که همیشه امام از استاد خود به نیکی یاد میکردند و آنچه باعث این امر بود، انتقال انسانیت و کمالات بود که از طریق کتاب نمیتوان القا کرد.
رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با استادان دانشگاه ها در سال 1386بیان کرده اند: «ارزش و اعتبار استاد، همان گونه كه در حوزه هاي علميه نيز رايج است، به شاگردان برجسته اي است كه با اهتمام و تلاش آن استاد، تربيت مي شوند و لازم است استادان و نخبگان دانشگاه ها، به اين مهم، توجه بيشتري كنند.» اما در حال حاضر نقش ارزنده استادان در دانشگاههای ما کم رنگ شده و فقط به یک انتقال دهنده علم و دانشی خشک و بی روح تبدیل شده است.
این مشکل باعث گلایه و اعتراض فراوان دانشجویان شده و در یادگیری آنها بسیار اثر دارد. حتی نبود ارتباط خوب بین دانشگاه و جامعه (صنعت) به این دلیل است که دانش آموختگان دانشگاه یعنی رئیسان، مهندسان و مدیران مراکز خدماتی، اجرایی، اقتصادی و صنعتی کشور، خاطرات و تجارب خوشی از زمان تحصیل خود نداشته و ارتباط صمیمانه ای با استاد خود نداشتهاند، به همین دلیل در زمان مدیریت خود نیز اگر با مشکلی روبهرو شوند، تمایلی به حل آن در مراکز علمی نداشته و حتی اعتمادی به افراد دانشگاهی ندارند.
در نهايت بايد به اين نكته پرداخته شود كه رابطه صمیمانه و محبت آمیز با استادان، گمشده دانشجویان است تا با برطرف کردن دغدغههای عاطفی خود در محیط دانشگاه، بتوانند به اهداف متعالی خود رسیده و در آینده، کشوری با فرهنگ والای اسلامی و پیشرفته بسازند.
نظر شما