قدس آنلاین: حمیدرضا خواجه‌محمدی دانش‌آموخته گرافیک از دانشگاه هنر تهران است و نشان افتخار و مدرک درجه یک هنر(معادل دکترا) در رشته گرافیک را از شورای ارزشیابی هنرمندان کشور دریافت کرده است.

نویسنده و تصویرگر در بانک همدیگر را می‏ بینند

برگزاری بیش از یکصد نمایشگاه نقاشی آبرنگ در داخل و خارج از کشور، تصویرگری بیش از سی کتاب کودکان و نوجوانان و شاگردان کودک و نوجوانش با کسب شصت مدال طلا، نقره، برنز و دیپلم افتخار در مسابقات جهانی نقاشی کودکان در کشورهای مختلف جهان از جمله کانادا، سوئد، روسیه، فرانسه، آمریکا، چین و... از جمله افتخارات اوست.
او که علاوه بر مسؤولیت آموزش نقاشی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان، در دانشگاه‌های شهید بهشتی، علم و صنعت، دانشگاه آزاد و دانشگاه هنر تهران تدریس می‌کند، در این گفت‌وگو از تصویرگری سخن گفته است.

 برای شروع می‌خواهیم از مفهومی با نام تصویرگری ایرانی شروع کنیم! برخی معتقدند تصویرگری در ایران با آن چیزی که در کل دنیا هست و مفهوم آن را در برمی‌گیرد تفاوت دارد. نظرتان چیست؟
«متفاوت» بودن در هنر یک ارزش محسوب می‌شود، ایران در نیم قرن گذشته به لحاظ داشتن سابقه طولانی هنر تصویرگری از جایگاه نسبتاً خوبی در جهان برخوردار بوده و در عرصه تصویرگری کتاب چهره‌های ماندگاری نظیر فرشید مثقالی، علی‌اکبر صادقی، مرتضی ممیز و بسیاری دیگر بر قله تصویرگری جهان قرار دارند. امروزه عوامل متعددی در تأثیرگذاری موفقیت یک تصویرگر نقش دارد از جمله نویسنده یا شاعر و متنی که قرار است تصویرگر آن‌را به تصویر بکشد، همچنین عوامل دخیل در ارایه خوب و دلچسب کودکانه یک کتاب، مجله پکیج‌های رایانه‌ای، چند رسانه‌ای و... .
متأسفانه در یک دهه اخیر این هنر مهم و تأثیرگذار در تعلیم و تربیت کودکان ایرانی رو به افول گذاشته است و فاصله‌اش را از دنیای امروز تصویرگری جهان روز بروز بیشتر می‌کند و این تفاوت با کمرنگ شدن این هنر محسوس‌تر می‌شود. علی‌رغم پیشرفت خوب و قابل قبول تصویرگری ایران در سطح جهان امروز متأسفانه در این حوزه با مسائل و تنگناها و مشکلات بسیاری روبه‌رو هستیم و متأسفانه بازار تصویرگری کتاب به دست کسانی است که شناخت و درایت کافی به این فن ندارند و هنرمندان مسؤولیت‌پذیر را نمی‌شناسند.
 ما با سال‌های پرافتخار تصویرگری‌مان خیلی فاصله نگرفته‌ایم و علل و عوامل عقب‌ماندگی توسط کارشناسان خبره می‌بایست بررسی شود.
تصویرگری حرفه‌ای کاملاً فرهنگ‌ساز است و در پیشبرد اهداف فرهنگی و خدمت به خانواده‌ها در جهت مسائل تعلیم و تربیت فرزندانشان و اعتلای هنر این سرزمین نقشی اساسی دارد ولی آیا سرمایه‌گذاری لازم صورت پذیرفته است؟

 به نظر شما اکنون اصلی‌ترین مشکل تصویرگری در کشوری مانند ایران با تمامی ویژگی‌های خاص خودش در هنر چیست؟
نبودن سیستم تعاملی اصلی‌ترین مشکل تصویرگری در شرایط فعلی است، حرفه‌هایی که در زمره ارتباطات فرهنگی‌اند، نیازمند یک حرکت جمعی و کارگروهی است. در حرفه تصویرگری ایران متأسفانه تصویرگر فقط به خلوت و تنهایی خود فکر می‌کند در صورتی‌که تصویرگری به یک تیم وابسته است که بر طبق قرارداد، تمامی عوامل
دست‏اندرکار همدل و همزبان کارشان را باید خوب و متعهدانه انجام دهند، در سیستم تعاونی‌وار و ایجاد پیوند ارگانیک بین افراد دست اندرکار همه در چرخه تولید کتاب سهیم‌اند و چون از سر علاقه و عشق به مسائل فرهنگی و دغدغه‌های والای انسانی کار بصورت گروهی صورت می‌پذیرد نتیجه و حاصل کار چنانچه خوب به فرجام برسد رضایت قلبی و باطنی را نیز بهمراه دارد. در تصویرگری، انزوا و جدایی برای تصویرساز چیر‌گی نمی‌آورد. بطور کلی خصیصه فعال سیستم تعاونی در درجه اول نثار کردن است نه گرفتن. مسأله دیگری که مشکل تصویرگری امروز ماست، پایین بودن دستمزد تصویرگران است و در قیاس با خیلی از کشورهای جهان ناچیز است. از این رو تصویرگری برای تصویرگر رشته‌ای مطمئن محسوب نمی‌شود و جنبه حاشیه‌ای دارد.

 قبول دارید که سفارشی کارکردن بسیاری از هنرمندان باعث شده که تصویرگر از سفارش دهنده تأثیر بگیرد؟
در روش سیستم و تعاونی کارکردن تا حدودی این مشکل در شرایط فعلی کشورمان رفع می‌شود. پیشنهاد می‌کنم بجای واژه سفارش دهنده و سفارش گیرنده از واژگان پیمانکار و کارفرما که در تمامی قراردادهای هنری در ارتباط با پروژه‌ها در سطح جهان استفاده می‌شود استفاده کنیم. معمولاً در قراردادها به تعهدات طرفین اشاره می‌شود، مسائلی از قبیل بیمه، مالیات، دیرکرد، حق تألیف نویسنده، حق تصویرگر در چاپ‌های بعدی کتاب، نوع مواد و مصالح و تکنیک، نحوه حفاظت فنی اثر، رفع نواقص احتمالی اثر، نحوه کسورات، ارائه مدارک و اسناد، مشخص شدن مرجع رسیدگی در صورت بروز اختلافات و نقش اتحادیه‌ها و سندیکاهای ناشران، نویسندگان، تصویرگران در حمایت قانونی اعضایشان و...
به گمان بنده تصویرگر در ارتباط با پیشنهاد کارفرما متعهد می‌شود که براساس متن و موضوعی کار کند که می‌بایست در درجه اول با آن موضوع ارتباط برقرار کند و موضوع را دوست داشته باشد، به آن موضوع عشق بورزد و با آن بیگانه نباشد، همین عشق و احساس خوب نسبت به متن، نزدیکی و یگانگی بین نویسنده و شاعر و تصویرگر بوجود می‌آورد که نهایتاً ناشر هم از این همدلی منتفع خواهد شد. متأسفانه در ایران موارد زیادی دیده شده که نویسنده یا شاعر با تصویرگر برای موضوعشان که قرار است به بهترین نحو ممکن بدست کودکان برسد اصلاً همدیگر را نمی‌بینند مگر در بانک یا اتاق کارپردازی و... که این خود از معضلات حرفه‌ای ماست.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.