۲۸ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۵
کد خبر: 368936

لیلا کردبچه

ما حیفیم، ما را بشناسید

چقدر طول می‌کشد تا شاعری از کشوری دیگر در ایران شناخته، و آثارش ترجمه شود؟ و اصلاً چه عواملی در معرفی و مطرح‌شدن ادبیات کشوری در کشوری دیگر دخیل‌اند؟

تا چند دهه پیش، مترجمان ایرانی و متعاقباً خوانندگان ایرانی، شانس کمی در آشناییِ زودهنگام با شاعران و نویسندگان مطرح داشتند و مثلاً اگر شاعر یا نویسنده‌ای به‌دلایل خاصی به شهرت نمی‌رسید، سال‌ها طول می‌کشید تا اسمش شنیده شود. به‌عنوان نمونه اگر در دوره‌هایی از ادبیات معاصر ما، اشتراکات سیاسی و فرهنگی میان گروهی از اهالی فرهنگ با فرهنگ کشوری چون شوروی ایجاد نمی‌شد، یقیناً شاعران و نویسندگان روس با این وسعت در ادبیات ما دیده نمی‌شدند. امّا به هرحال باید این نکته مهم را در نظر گرفت که این مترجمان و خوانندگان ایرانی بوده‌اند که علاقه به شناخت ادبیات کشورهای دیگر داشته و در پی شناخت و معرفی و ترجمه  آثار ادبی آن کشورها برآمده‌اند، نه اینکه شاعران و نویسندگان کشورهای دیگر، اصراری به ترجمه  آثارشان به زبان فارسی داشته باشند، و این دقیقاً همان اتفاقی‌ است که در حال حاضر در ایران می‌افتد و بسیار هم مورد توجه قرارگرفته و حتی در میان شاعران، تبدیل به نوعی پُز فرهنگی شده است.
در سال‌های اخیر، آثار برخی شاعران فارسی‌زبان توسط مترجمان ایرانی (و نه آلمانی، فرانسوی، آمریکایی و...) به زبان‌های آلمانی و فرانسوی و آمریکایی و... ترجمه شده و در موارد بسیار، در حوزه  فرهنگی ایران در شمارگان محدود چاپ شده و اغلب به‌مثابه هدیه به دوستان و آشنایان داده شده است. گاهی نیز این کتاب‌ها بازهم در شمارگان محدود در کشورهای دیگر به چاپ رسیده‌اند که در آن ‌صورت ممکن است وارد برخی کتابخانه‌ها و اماکن فرهنگیِ مربوط به آن کشور شوند، امّا احتمال به فروش رسیدن آن‌ها در کتابفروشی‌ها بسیار کم است. با این وجود، تمایلی فزاینده و رو به رشد در میان شاعران ایرانی به ترجمه  آثارشان به زبان‌های دیگر دیده می‌شود.
تمایل شاعران به ترجمه اشعارشان به زبان‌های دیگر و چاپ آن‌ها، بیشتر به یک فخرفروشی فرهنگی شباهت دارد، امّا تشکیل و تأسیس‌ مراکزی برای ترجمه  اشعار شاعران ایرانی به زبان‌های دیگر و انتشار آن‌ها، مقوله‌ای دیگر است.
آیا چند دهه پیش در کشور آمریکا، بنیاد و سازمانی برای ترجمه  اشعار شاعران آمریکایی به زبان‌های دیگر شکل گرفت؟ و در آن سازمان بود که تشخیص دادند «سرزمین هرز» الیوت باید به زبان فارسی ترجمه شود؟ و یک مترجم آمریکایی برای این کار، زبان فارسی یاد گرفت و این اثر را به زبان فارسی ترجمه کرد؟
به بیانِ دیگر آیا ما باید خودمان تشخیص دهیم که حیف است جهانیان ما را نشناسند و باید خودمان مثلاً اسپانیایی یاد بگیریم و شعرمان را به زبان اسپانیایی ترجمه کنیم و اسپانیایی‌زبانان را از موهبت آشنایی با اندیشه‌هایمان برخوردار کنیم؟
این‌ها صرفاً سؤالاتی هستند که با دیدن تلاش‌های قابل ‌تقدیر مترجمان ایرانی برای معرفی شعر ایران به جهان به ذهن می‌رسد و امیدواریم که شعر شاعران ایرانی آن‌قدر شایسته و بایسته باشد که با قرارگرفتن یک شعر از شاعری در یک مجموعه، در کنار ده‌ها شعر و نام دیگر، مخاطبان غیرایرانی را به پی‌گیری شعر آن شاعر ترغیب کند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.