یافت آباد
نمایش «یافت آباد» به نویسندگی و کارگردانی سیدمحمد مساوات و بازی احسان بهلولى، نوشین کریمى، محمد علىمحمدى، رومینا مؤمنى، تینو صالحى، لیندا کیانى، حمیدرضا محمدى و پوریا رحیمىسام تا 26اردیبهشت در سالن استاد سمندریان مجموعه تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه است.
کارگردان این نمایش میگوید: «یافتآباد» یک نمایشنامه رئالیستی است که زمان آن به همین روزهای ما نزدیک است و ماجرای آن در یک خانه روایت میشود.
بیوههای غمگین سالار جنگ
نمایش «بیوههای غمگین سالار جنگ» نوشته محمدامیر یاراحمدی به کارگردانی شهابالدین حسینپور و بازی گلاب آدینه، شیرین بینا، مونا فرجاد، حمید رحیمی، محمد صدیقیمهر و حمیده مستعان تا 26اردیبهشت در سالن استاد سمندریان مجموعه تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفته است.
این نمایش داستان خانه، خاندان و سرنوشت سه زن بیوه محمد تقیخان سالار جنگ را روایت میکند که پس از مرگ همسر، با پیشکار دغلباز، ریاکار و چپاولگر او مواجه میشوند...
انگشتری ژنرال ماسیاس
نمایش «انگشتری ژنرال ماسیاس» نوشته ژوزفینا نیکلی، ترجمه همایون نوراحمر به کارگردانی مهدی پاشایی و بازی شیوا خسرومهر، کوروش خزایی اصل، محیا علیزاده، مهدی پاشایی و مهدی زمینپرداز تا 25اردیبهشت در سالن ارغنون به روی صحنه است.
این اثر ماجرای ژنرال بلندپایه ارتش است که اسیر انقلابیون شده و قرار میشود بهجای اعدام شدن با انقلابیون معامله کند. به این ترتیب قرار میشود دو نفر از انقلابیون که قصد کسب اطلاعاتی را دارند به منزل ژنرال ماسیاس رفته و با ارائه انگشتری از جانب وی از همسر ژنرال کمک بگیرند و او به آنها پناه دهد. راکوئل همسر ژنرال ماسیاس زنی بشدت آرمانگرا و طرفدار ارتش فدرال است و اعتقاداتی دارد که بخاطر آن جنگ و کشتار را مجاز میشمارد. از همینجا چالش بین این زن و انقلابیون آغاز میشود که پایان خوشی نخواهد داشت.
زندگی پوستهای شکلاتی
نمایش «زندگی پوستهای شکلاتی» به نویسندگی و کارگردانی نازنین والاجم با بازی رضا بهرامی، مریم میرعابدی و فرزین محدث تا 24اردیبهشت در تماشاخانه هامون به روی صحنه است.
فضای این نمایش تحتتأثیر فضای جنگ است. سلطه نظامی و افکار شبهنازی پس از جنگ دوم جهانی در روزمرگیها و در روند یک درمان روانی. درمان روانی که به شیوه گروه درمانی تجربه میشود. مرد مجری، برنامه تلویزیونی خود را با آشفتگیها و خطوط قرمز اجرایی بر صحنه میبرد و نامه یک زن را میخواند که میخواهد با مردی طلاساز ازدواج کند.
زن از احترام به مردگان و ترس از قضاوت دیگران میگوید و بههم خوردن ازدواج دومش را با مردطلاساز به گردن هر کسی جز خودش میاندازد. افسر اتریشی، اولین همسر زن بوده و بدلیل رفتن بر روی مین به جای یک افسر نازی آلمانی مرده است. او پس از مرگ عاشق بهشت و رهایی آنجا شده است و حاضر نیست به زمین برگردد. برای همین خودش را از ماجرای ازدواج زن کنار میکشد.
زن همچنان بدلیل بههم خوردن ازدواجش با طلاساز، در فکر انتقام از اطرافیانش است و خود را مقصر نمیداند. تنها کسی که به فکر فرار از این وضعیت میافتد، مرد مجری است که او هم بخاطر داستان زندگی خودش تن به گروه درمانی داده و در این درمانگاه اسیر شده است. زن تحت شرایطی حاضر میشود به بازی خودش پایان دهد... و بار دیگر چرخه گروه درمانی بدلیل حضور و انتقام مرد مجری از همسرش به راه میافتد.
کله پوکها
نمایش «کله پوکها» نوشته نیل سایمون، ترجمه شهرام زرگر به کارگردانی هومن رهنمون و بازی محمدحسین میربابا، محمداقبال رجبی، سمیه الیاسی، حسن بصیری، محمد طایفه، عباس کربلایی، هدیه درویشی، مسعود شیرخانی، فریده فکری، امیرحسین فاتحی، هنگامه قدیمی، نوا ابوالقاسم، مهتاب کیوانجو، محمدرضا مفتحی، پیام سپاهیفرد، مونا حیدری، آرزو دانایی، صائب کریمی، یارا رودبار و عماد آقارفیعی تا 25اردیبهشت در سالن اصلی تالار محراب به روی صحنه است.
«کله پوکها» یکی از آثار شاخص نیل سایمون، نویسنده معاصر آمریکایی در حوزه طنز اجتماعی است که برای نخستین بار در دهه70 منتشر شد. سایمون برخلاف دیگر آثارش فضای این نمایشنامه را غیرآمریکایی شکل داده است.
ماجرای این نمایشنامه در روستایی دور افتاده در کشور اوکراین بهنام «کولينچيکف» میگذرد، در سال1890 ميلادی، لئون تولچينسکی، معلّم 30ساله به این دهکده وارد میشود و در مییابد که اهالی دچار نفرینی شده و کارهای خلاف عقل و وارونه انجام میدهند یا به عبارتی کلهپوک شدهاند.
نظر شما