قدس آنلاین/کیوان سرافرازی: با رکود ساختمان سازی، نان بسیاری از فخاران و مالکان کارخانه های آجرپزی هم آجر شده است.گفت و گوی ما با مرتضی منبع چی، رئیس اتحادیه صنف فخاران استان تهران با نگاهی به وضعیت این شغل صورت گرفته که تقدیمتان می‌کنیم.

 فخاران « انرژی» خشت زدن ندارند

 آقای منبع چی! چرا به صنف شما «فخاران» می‌گویند؟
در گذشته آجرپزی صنعت بزرگی بوده و رونق جدی داشته است. در 70 سال پیش پختی که بر روی آجر انجام می‌دادند و در نتیجه آن خشت خام به آجر تبدیل می‌شد، جزو یک صنعت بوده است. گرچه ممکن است امروز این موضوع دیگر نمود چندانی نداشته باشد، ولی در آن زمان کار بزرگی بوده است، به هر حال اطلاق واژه فخار به دلیل پختی است که بر روی این محصول انجام می‌شود .

 اتحادیه فخاران از چه زمانی شکل گرفته است ؟
این اتحادیه در سال 1325 تأسیس شده و حدود 300 کارخانه زیر پوشش این اتحادیه بوده است. روز نخست فعالیت اتحادیه، در تمام کشور 72 هزار کارخانه وجود داشت که همگی سنتی و غیرسنتی بودند. اشتغال در استان تهران نیز حدود 30 هزار نفر بوده که در حال حاضر به 300 نفر رسیده است و در حال حاضر از300 کارخانه‌ای که در استان تهران وجود دارد، حدود 30 تا 40 کارخانه کار می‌کنند، آن هم با یک پنجم تولید.

 کارخانه‌های صنعتی و مدرن امروزی هم زیر پوشش اتحادیه شما فعالیت می‌کنند؟
نه، آجرپزهای مدرن‌تر برای خود «انجمن» دارند. در استان تهران 40 کارخانه آجر ماشینی وجود دارد که تعداد آن‌ها در حال حاضر به پنج یا 6 کارخانه فعال رسیده و زیر نظر انجمن صنفی آجر ماشینی فعالیت می‌کنند.

 مهم‌ترین مشکلی که صنف شما در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم می‌کند، چیست؟
بزرگ‌ترین ضربه‌ای که این صنف متحمل شده، افزایش تعرفه گاز در سال 89  است .تعرفه گاز این کارخانه‌ها از هر مترمکعب 18 تومان و هشت ریال به 105 تومان رسیده است، یعنی بیش از پنج برابر شده است. حال آنکه محصول این کارخانه‌ها به دلیل رکود بازار و رکود بخش ساختمان، طی دو سال گذشته حدود 15 تا 20 درصد زیر قیمت به فروش می‌رسد، آن هم با شرایط هفت تا هشت ماهه. ما برای حل این مشکل به ارگان‌های گوناگون مراجعه کرده‌ایم، اما هیچ کدام اقدامی برای راه‌اندازی دوباره این کارخانه‌ها انجام نداده اند.
 پیش از آنکه مسأله بحران انرژی در این صنعت به وجود بیاید، این صنف با چه مشکلاتی مواجه بود؟
این فرایند پیش از این سنتی بوده و امروز نیز همچنان تا حدودی سنتی است. متأسفانه حرفه ما به گونه‌ای بوده است که نتوانسته‌ایم به روز شویم. یعنی خیلی‌ها با سرمایه‌های سنگین و خصوصی این کار را انجام دادند، اما دولت هیچ گونه حمایتی از آن‌ها انجام نداده است. اگر این محصول دیگر جایی در صنعت ساختمان ندارد، باید تکلیف تمامی کسانی که در عرصه‌های گوناگون این صنعت فعالیت می‌کنند، مشخص شود، اما متأسفانه مسؤولان نسبت به این موضوع بی‌توجه‌ هستند.
امروزه تعدادی از این کارخانه‌ها که فعالیت نمی‌کنند به صورت مخروبه در داخل یا اطراف شهرها قرار گرفته اند که این موضوع خود به یک معضل تبدیل شده است. اگر تصمیم قاطعی برای این مسأله صورت نپذیرد، تمام کسانی که 60 -50 سال در این شغل استخوان خرد کرده و با این حرفه زندگی کرده‌اند، دیگر نخواهند توانست منافعی از آن ببرند.
کارمندی که در جایی استخدام می‌شود، پس از 30 سال بازنشسته می‌شود و پولی را از دولت دریافت می‌کند، ولی مدیران این کارخانه‌ها که در 60 -50 سال قبل این کارخانه‌ها را در حاشیه شهرها احداث کرده‌اند، امروز با گسترش شهرها، کارخانه‌هایشان در داخل شهر بلاتکلیف است. درخصوص این مشکلات می‌توان براحتی تصمیم‌گیری کرد، ولی متأسفانه حسن نیتی در این خصوص وجود ندارد.ما برای حل مشکلات خود پیشقدم شده‌ایم و طرح های گوناگونی را هم تعریف کرده‌ایم، حتی طرح جایگزین مصالحی را به عنوان سبک سازی و جایگزین آجر تعریف کرده‌ایم، اما مسؤولان تنها به حرف اکتفا کرده‌اند و جواب ما در بروکراسی اداری گم شده است، در صورتی که اگر در کشور مسأله اشتغال معنا داشته باشد و همین کارگران مشغول به کار شوند و تسهیلاتی برای کارفرمایان قایل شود، دوباره این کار را رونق خواهد گرفت و شما می‌توانید تصور کنید که چقدر کار ایجاد خواهد شد. در تمام دنیا حرف اول را در نمای ساختمان سازی، آجر می‌زند، اما به دلایل گوناگون امروز در کشور به نام سبک سازی از بلوکه استفاده می‌کنند و فردی که این ساختمان را خریداری می‌کند،امروز نمی‌تواند در اتاق خود بدون دغدغه با خانواده خود گفت و گو کند. حتی نمی‌تواند از یک پیچ در ساختمان استفاده کند، یا یک جالباسی نصب کند. شما اگر بخواهید یک جالباسی از بازار حسن آباد تهران بخرید، می‌گویند، ساختمان‌ها بلوکه‌ای شده و دیگر کسی جالباسی نمی‌خرد. در صورتی که آجر، عایق حرارتی پوششی است. البته ممکن است ترکیبات آن متفاوت باشد و لازم است اصول کار آن به روز شود .در عین حال نمی‌توان همچنان به سبک 50 سال قبل کار کرد و ساخت آجر هم باید به روز شود، اما چگونه باید به روز شد؟ یک کارفرما که امور خود را نمی‌تواند بگذراند، چگونه می‌تواند یک دستگاه برای کارخانه اش خریداری کند، بنابر این دولت باید وارد این فرآیند شود. اگر قرار است این صنف باقی بماند، باید از این صنف حمایت و با اتحادیه‌های آن‌ها گفت‌و‌گو کند و از آن‌ها طرح بخواهد.

 اکنون وضعیت دستمزدها چگونه است؟
شورای عالی کار هر ساله نرخ دستمزد را برای همان سال تصویب می‌کند. ما با گروه‌ها و انجمن‌های کارگری به توافق می‌رسیم و دستمزد کارمزدی ساعت کار آن‌ها را پیدا می‌کنیم و سپس آن‌ها به ازای هر 1000 قالب خشت، دستمزد دریافت می‌کنند، یعنی مثلاً اگر نرخ خشت  سه هزار تومان باشد. اگر دو کارگر در هر روز پنج هزار قالب تولید کنند، می‌شود 150 هزار تومان و اگر این مقدار را به دو نفر تقسیم کنید، سهم هر کارگر 75 هزار تومان و در هر ماه حدود دو میلیون تومان می‌شود. یعنی دستمزد این عده وقتی کار می‌کردند، خیلی بیشتر از شغل‌های دیگر بود.

 اکنون برای کارفرماها این گونه کارکردن صرفه اقتصادی دارد؟
اصلاً. همه آن‌ها ورشکسته‌ شده اند. آن‌ها مشکلات بسیاری را طی دو سال اخیر پیدا کرده‌اند و در خیلی از کارخانه‌ها بسته شده است. مشکل اساسی، «انرژی» برق و گاز است. ما به وام نیاز نداریم. دولت می‌تواند با اعطای یارانه انرژی، به بهبود وضع ما کمک کند و دوباره کارخانه‌ها به راه می‌افتد. صنفی که می‌تواند برای حداقل یک میلیون تا یک میلیون و 200 هزار نفر اشتغال ایجاد کند، صنعت و صنف بزرگی است. این میزان اشتغال با حاشیه‌های آن شاید به چهار میلیون نفر برسد، اما متأسفانه دید تولید نداشته‌ایم و در این بین واسطه گری کار راحت‌تری شده، به نحوی که اگر من امروز به دنبال واسطه گری بروم، 10 برابر تولید پول پارو می‌کنم.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.