روشنگری و مناظره با جریان های منحرف و کژ اندیش در کنار سیاست ورزی عالمانه از شهید بهشتی شخصیتی برجسته ساخته بود؛ همین مساله منجر به شهادت وی توسط دشمنان انقلاب اسلامی شد.

 "بهشتی‌ها" علیه "بهشتی"

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، محسن رحیمی:

هفتم تیر یادآور شهادت شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی و هفتاد دو تن از اعضای حزب جمهوری اسلامی به دست منافقان کور دل است. روشنگری و مناظره با جریان های منحرف و کژ اندیش در کنار سیاست ورزی عالمانه از شهید بهشتی شخصیتی برجسته ساخته بود؛ همین مساله منجر به شهادت وی توسط دشمنان انقلاب اسلامی شد.

یکی از مساله هایی که از همان روز پیروزی انقلاب اسلامی، رخ عیان نمود، ظهور و بروز فتنه های مختلفی همچون فتنه تجزیه طلبان و قوم گرایان‌، فتنه جریان های التقاطی همچون فرقان و منافقان، فتنه پس مانده‌های رژیم ستمشاهی و سلطنت طلبان، فتنه لیبرال‌های وابسته به غرب و چپ گرایان وابسته به شرق ، فتنه برخی هوادران ظاهری انقلاب و حتی برخی چهره های به ظاهر موجه درون نظام است.

در این میان از بزرگترین فتنه هایی که انقلاب اسلامی با آن مواجه شد، مربوط به سال 1388 بود. رخدادی که در آن برخی از خواص پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388در برابر نظام صف آرایی کردند. متاسفانه از افراد نزدیک به نامزد متمرد به نتایج انتخابات که به دفاع از جریان فتنه پرداختند؛ «علیرضا بهشتی» و «محمدرضا بهشتی» فرزندان شهید بهشتی بودند. در واقع پسران بهشتی به نوعی رو در روی آرمان هایی قرار گرفت که بهشتی پدر جان خود را برای دفاع از آن از دست داد. در حالی که شهید بهشتی در مقابل خطوط و جریان های منحرف و کژاندیش ایستادگی کرد و همین امر منجر به آن شد که مورد تاخت و تاز دشنام‌ها و افتراهای دشمنان نظام اسلامی قرار گیرد اما پسرانش در جریانی قرار گرفتند که دشمنان نظام از آن حمایت کردند.

در واقع پسران شهید بهشتی با آن که به دلیل قرابت نسبی با شهید بهشتی دارای «سرمایه نمادین» بودند اما نشان دادند فاقد سیاست ورزی و پختگی در عرصه سیاسی و اجتماعی هستند. رویارویی با آرمان های اصیل انقلاب نشان از ناپختگی و تذبذب فکری پسران در تصمیم های مهم سیاسی دارد.

در این گزارش به شمه ای از رویارویی پسران با آرمان های پدر می پردازیم.
***قانون گرایی و التزام به آن
یکی از ویژگی های مهم شهید بهشتی حرکت در مسیر قانون و التزام به آن بود. از این رو یکی از راهکارهایی که در موضع گیری های شهید بهشتی نسبت به حوادث و اتفاقات زمانش شاهد بودیم، مراجعه به قانون و فصل الخطاب دانستن آن بود. برای نمونه شهید بهشتی در یکی از سخنرانی‌های خود با موضوع «نقش تشکیلات در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران» در سال 1361 گفت: همه کسانی که به قانون اساسی رای داده‌اند. باید ملتزم باشند که این قانون اساسی را به عنوان مبنای هر گونه حرکت و وحدت بشناسند و مورد احترام و عمل قرار دهند. در جامعه‌ای که به قانون اساسی مصوبه آن ملت بی‌اعتنایی شود، این خطر وجود دارد که مجددا استبدادها و دیکتاتوری‌ها در شکل‌های جدید و با ظاهرهای زیبای فریبنده در افق ایران آزاد شده رخ بنماید و آزادی، استقلال و مردمی بودن این نظام را به خطر افکند.(1)
با این حال پسران وی در فتنه سال 88 رویکرد و رفتارشان درست برعکس پدر و بر خلاف قانون بود. در فتنه سال 88 ، تمکین نکردن در برابر راهکارهای قانونی و پیگیری خواست ها از طریق ابزار فشار به جای ابزارهای قانونی، به فتنه ای بزرگ منجر شد. در حالی که در همان فتنه انتظار می رفت کسانی که زمانی در صف انقلاب قرار داشته و حتی خود را به نوعی به شهید بهشتی و راه او منتسب می کردند حداقل به همین توصیه های دلسوزانه وی عمل می کردند تا جلوی فتنه به راحتی گرفته شود.

شهید بهشتی در زمینه التزام به قانون، در جایی دیگر تصریح می کند: مملکت ما باید به سوی حاکمیت قانون جلو برود و زیر بنای قوانین ما هم قانون اساسی است و آنچه امام روی آن تاکید کرده اند این است که این ها نهادهایی قانونی هستند و کارها را باید همین ها انجام بدهند و چنانچه سراغ راه حل های خارج از قوانین رفتند ، این نمی تواند ما را به جایی برساند . مخصوصا نقش شورای نگهبان در این مقطع از زمان نقش حساسی است.

رفتار غیر قانونی پسران شهید بهشتی در همراهی و مشاوره با سران فتنه 88 نشان از پایبند نبودن به قانون و نهادهای اجرایی و نظارتی داشت. برای نمونه سایت کلمه به عنوان ارگان رسانه‌ای جریان فتنه، 18 فروردین 1392 خبری را مبنی بر دیدار فرزندان شهید بهشتی با فرزندان موسوی(یکی از سران فتنه) منتشر و در آن مدعی شده بود که خانواده شهید بهشتی در این دیدار تصریح کرده‌اند که امروز بیش از هر زمان دیگر حقانیت راهی که طی شده حتی برای آنان که تاکنون تردید داشته‌اند آشکار شده است. در واقع علیرضا بهشتی در حالی از حقانیت فتنه گران سخن گفته که یکی از تاکیدات شهید بهشتی التزام عملی به قانون و احترام به آن است.

*** تضعیف نهادهای قانونی

ایجاد بدعت هایی خطرناک و تضعیف نهادهای قانونی و به ویژه تشکیل کمیته ای موسوم به صیانت از آرا گویای رفتاری برخلاف خط و مشی سازوکارهای قانونی بود. علیرضا بهشتی، عضو شورای راهبردی ستاد انتخاباتی موسوی فروردین 1388 و نزدیک به دوماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم، درباره کمیته صیانت از آرا گفته بود: تشکیل کمیته صیانت از آرا و اخلاق انتخاباتی نه تنها بر خلاف قانون نیست بلکه در حمایت از قانون است.

در واقع این کمیته به نوعی نهادهای نظارتی همچون شورای نگهبان را زیر سوال می برد. این در حالی است که تقویت نهادهای انقلابی و سازوکارهای قانونی همواره مورد تاکید شهید بهشتی بود. برای نمونه زمانی که بنی صدر ، رئیس جمهور وقت، به جای پذیرش واقعیت های قانونی، مدام بر طبل خود محوری می کوبید و تفسیر های خود از قانون را ملاک و معیار عمل قرار داده و فراتر از آن را نمی پذیرفت، شهید بهشتی برای خاموش شدن آتش فتنه ، محوریت قانون و نیز بندهایی که می تواند به رفع این فتنه گری ها کمک کند را گوشزد و بر نقش شورای نگهبان تاکید کرده و می گوید: در قانون اساسی وظایف و اختیارات رئیس جمهور مشخص شده است و هر جا توضیح و تفصیلی لازم باشد ، باید از طریق قوانین مفصل مصوب مجلس شورای اسلامی نقاط مجمل آن روشن شود و هر جا از نظر انطباق با قانون اساسی با ابهام روبرو شدند باید شورای نگهبان نظر دهد و در این رابطه نه برداشت و نظر رئیس جمهور ملاک و معیار است و نه دیگران. بنابراین رئیس جمهور باید تسلیم مصوبات مجلس و قوانینی که مجلس شورای اسلامی تصویب می کند باشد و هر جا در فهم و برداشت قانون اساسی نظراتشان با مجلس مغایر باشد ، طبق قانون اساسی رای شورای نگهبان قطعی است و دیگر نباید ایشان یا مجلس روی رای خود پافشاری کنند.(2)

***احترام به احساسات مذهبی مردم و دوری از شایعه پراکنی

مظلوم نمایی یکی از شگردهایی است که به طور معمول در فتنه آفرینی ها مورد استفاده فتنه گران قرار می گیرد که در فتنه سال 88  نیز توسط فتنه گران از این شگرد بهره برده شد. عناصر شکست‌خورده در انتخابات، به‌ دنبال حوادث تاسف‌ بار ناشی از اردوکشی خیابانی، به بهانه پیگیری امور زندانیان انتخابات، کمیته‌ای غیرقانونی را تشکیل دادند تا به فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی روی آورده و به سیاه‌نمایی علیه انقلاب پرداختند. علیرضا بهشتی از نفرات اصلی این کمیته یا به نوعی از مؤسسان و دست‌اندرکاران آن و نماینده موسوی بود. این کمیته در تهیه و ارائه لیست ساختگی 72 نفر کشته شده در انتخابات (کشته‌سازی) برای تحریک و به بازی‌گرفتن احساسات مذهبی ملت ایران کوشید.

در زمان شهید بهشتی نیز فتنه گران برای مظلوم نمایی و تحت تاثیر قرار دادن فضای عمومی جامعه ، از این شگرد استفاده کرده و شایعه شکنجه در زندان ها را مطرح کردند که شهید بهشتی نسبت به آن اینگونه واکنش نشان دادند: ملت ما به خوبی می یابد که چگونه با حیثیت و آبروی این انقلاب و این ملت بازی شده است. بی شک باید با روشن کردن و آگاه کردن همه مردم ایران و مردم جهان آثار بسیار نامطلوب این شایعه زدوده شود و در موقع خود ، خود این شایعه پراکنی مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد.(3)

***دوری از تنش های سیاسی
شهید بهشتی بر این باور بود که برای رسیدن به پیشرفت و توسعه کشور ناگزیر باید از تنش های زیانبار دوری گزید.  وی در همین زمینه مصاحبه‌ای با خبرنگاران می گوید: پیشرفت انقلاب بیش از هر چیز به جوی احتیاج دارد که در این جنجال های سیاسی نباشد چون جنجال های سیاسی و تشنج های ناموزون، آسیب زیانباری را به همراه دارد که مانع کارکردن است. (4)

همچنین شهید بهشتی در زمینه مقابله با فتنه ها درمصاحبه با خبرنگاران می گوید : به طور کلی تلاش بسیاری از گروه های شناخته شده ، بر این است که بحران، تشنج و بی ثباتی به وجود آورند . در صورتی که امروز از واجب ترین واجبات اجتماعی ما داشتن ثبات اجتماعی است. خوشبختانه در بیشتر موارد این تلاش های آنها به ثمر نمی رسد و این عده معدود در بین اجتماعات منزوی هستند . مساله این است که دشمنان ما می خواهند جامعه امروز ما متشنج باشد . ملت ما هم مصمم است مانع این تشنج شود.(5)

برخلاف تاکیدهای مکرر شهید بهشتی در زمینه حفظ ثبات و دوری از تنش آفرینی های سیاسی، فتنه 88 موجب شد تا انتخابات پرشور و تاریخی ملت ایران به حاشیه رانده شود. از طرفی دیگر امنیت ملی را سلب کرده و چندین ماه ناامنی و آشوب را در کشور دامن بزند. در این میان نقش پسران شهید بهشتی به عنوان نزدیکان نامزد شکست خورده انتخابات و همراهی با او، رویکردی متناقض را با توصیه ها و مشی پدرشان نشان می دهد.

***مبارزه با جریان های معاند

عدم مرزبندی سران فتنه با ضدانقلاب منجر به آن شد که حتی گروهک تروریستی منافقین نیز از جریان سبز حمایت کند. گروهکی که  عامل شهادت، شهید بهشتی و 72 تن بود اما علیرضا بهشتی به عنوان مشاور موسوی و از نزدیکان جریان فتنه در صفی قرار گرفته بود که قاتلان پدرش نیز از آن حمایت می کردند.

***سخن آخر

عبرت آموزی از تاریخ و بهره گرفتن از درس های آن می تواند به مثابه تابلوی راهنمایی باشد که مسیر درست و صواب را برای آیندگان روشن سازد. رفتار و سلوک درست در ساحت سیاست ورزی نشانگر بلوغ یا ناپختگی اشخاص است. شهید بهشتی پای در سر آرمان های انقلاب نهاد و همواره در مسیر اصلی نظام جمهوری اسلامی حرکت کرد. حرکت در مدار اخلاق و قانون از بهشتی اسوه ای انقلابی ساخته بود که به مثابه الگویی برای نسل انقلاب طی نزدیک به چهار دهه انقلاب اسلامی است. با بررسی اجمالی رویکرد شهید بهشتی و پسرانش که در برابر آرمان وی رفتار کردند، می توان نتیجه گرفت که شهید بهشتی خود را برای نظام و انقلاب اسلامی هزینه کرد اما پسرانش نظام و انقلاب را برای خود هزینه کردند.


1- سخنرانی شهید بهشتی پیرامون نقش تشکیلات در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران، تارنمای مرکز اسناد انقلاب اسلامی
2- روزنامه کیهان ، 21 خرداد 1360،  برگرفته از پرتال جامع علوم انسانی
3- بهشتی سید مظلوم امت ، نشر بنیادشهید ، 1361،ص699
4- منبع پیشین، ص 583
5- منبع پیشین، ص774

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.