ترکیه روزی با اعلام قطع روابط با رژیم صهیونیستی، از سرگیری مجدد آن را به رفع حصر غزه منوط کرد، اما امروز که با مشکلات داخلی و خارجی دست و پنجه نرم می‌‌کند، مصلحت و منافع ملی را در آن می‌بیند که با عدول از برخی خواسته‌های خود، روابط را از سر گیرد.

بازتاب عادی سازی روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، حدود 2 هفته قبل نخست وزیر ترکیه پس از انجام مذاکراتی بین مقامات این کشور و رژیم صهیونیستی خبر عادی سازی روابط بین ترکیه و رژیم صهیونیستی را اعلام کرد.

روابط ترکیه با رژیم صهیونیستی از سال 2010 و به دنبال حمله کماندوهای اسراییلی به کشتی آزادی که حامل کمکهای برای مردم غزه بود متشنج و سپس از طرف ترکیه قطع روابط کامل تا زمان تحقق درخواستهای این کشور (عذر خواهی به خاطر حمله به کشتی و کشته شدن شهروندان ترک، دریافت غرامت، و رفع کامل محاصره غزه) انجام گرفت.

اینکه چرا در آن زمان این کشور اقدام به چنین کاری کرد محتاج مقاله دیگری است، اما چرا امروز این روابط بدون تحقق پیدا کردن شرط اصلی ترکیه یعنی رفع محاصره غزه دوباره احیاء می شود موضوعی است که در ذیل به آن خواهیم پرداخت.

شاید بتوان ادعا کرد که ترکیه در زمان شروع  بیداری اسلامی و یا به عبارتی بهار عربی مصلحت را در آن دید که خود را پیشتاز مبارزه با رژیم صهیونیستی نشان دهد تا در بین مردم این کشورها وجه اسلامی آن تقویت شود و بتواند رهبری کشورهای اسلامی را برعهده گیرد، اما پس از فروکش کردن موجی که ایجاد شده بود و به بیراه رفتن بسیاری از انقلابها و به نتیجه نرسیدن تلاش‌های این کشور برای جلوگیری از سقوط محمد مرسی در مصر و به سقوط کشاندن نظام بشار اسد در سوریه و از طرفی تیرگی روابط بین ترکیه و روسیه که ضربه شدیدی به اقتصاد این کشور وارد کرد و حمایت آمریکایی‌ها از کردهای سوریه که خطری برای مرزهای ترکیه به شمار می‌روند، دولت ترکیه مصلحت را بر آن دید تا ضمن عقب نشینی از یکی از اصلی‌ترین خواسته‌هایش یعنی رفع محاصره غزه، با رژیم صهیونیستی بر سر میز مذاکره بنشیند و با داد و ستد امتیازاتی، از سرگیری روابط را دوباره اعلام کند. این توافق هم در درون سرزمین‌های اشغالی و هم خارج آن عکس العمل‌های متضادی را برا نگیخت که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌شود.

خانم «جیهان فوزی» نویسنده مصری در روزنامه الوطن مصر[1] در این خصوص طی مقاله‌ای با عنوان «پشت پرده مصالحه ترکیه و اسراییل» می‌نویسد: سیاست و منافع، اخلاق نمی‌شناسد و هنگامی که سخن از منافع و مصالح باشد وعده‌ها و سخنانی که به زبان می‌آید به کناری خواهد رفت. به همین خاطر به سادگی می‌توان گفت که هر دوطرف این قضیه مصلحت را در برقراری روابط دیدند و به قول ضرب المثل عربی «المصالح تتصالح» در حقیقت ترکیه هیچگاه دشمن اسراییل نبوده و روابط دو کشور، از سال 1949 که این کشور اسراییل را به رسمیت شناخت همواره برقرار بوده و حتی متشنج شدن روابط در سالهای اخیر مانع از استمرار برخی روابط تجاری و نظامی نبوده است.

اکنون دولتمردان ترکی به خوبی دریافته‌اند که فعال کردن بخش اقتصاد در ضمن  از سرگیری روابط با رژیم صهیونیستی و ورود مجدد توریست‌های اسراییلی به ترکیه می‌تواند اوضاع اقتصادی ترکیه را که به خاطر برخی اقدامات این کشور در صحنه بین‌المللی و منطقه‌ای دچار مشکل شده است، بهبود بخشد. لذا عادی سازی روابط با این رژیم را با عقب نشینی از برخی خواسته‌ها شروع کرده‌اند.

برخی روزنامه‌ها و سایتها نیز به انعکاس عکس العمل‌ها نسبت به این توافق در خود رژیم صهیونیستی پرداخته‌اند. جالب اینکه برخی این مصالحه را به ضرر اسراییل دانسته و قبول پرداخت غرامت به ترکها را نوعی اعتراف به مقصر بودن در قضیه کشتی آزادی برشمردند و آن را تقبیح کردند.

بعنوان مثال روزنامه الدستور مصر طی مقاله‌ای با عنوان «انقلاب علیه نتانیاهو به خاطر عادی سازی روابط با ترکیه» نوشت: تعدادی از اعضای کنیست اسراییل امضای این توافقنامه را همچون داغ ننگی بر پیشانی نتانیاهو می‌دانند و نسبت به پرداخت غرامت به خانواده‌های قربانیان ترکیه در حادثه کشتی آزادی به شدت اعتراض کردند.

روزنامه «المصدر» اسراییلی نیز تیتر زد: عکس‌العمل شدید در اسراییل نسبت به توافق نامه مصالحه با ترکیه و نوشت: خانواده دو اسیر اسراییلی در غزه نسبت به این توافق نامه اعتراض کردند، زیرا در آن هیچ اشاره‌ای به بازگرداندن این دو اسیر و یا جنازه‌های آنها نشده است و در ادامه اضافه کرد: شدیدترین اعتراضات به خاطر «بندی» است که اسراییل را ملزم به پرداخت غرامت به خانواده قربانیان کرده است.

در این خصوص رئیس اپوزیسیون اسراییلی «یتسحاک هرتسوغ» که نماینده کنست اسراییل است در عکس العمل به این توافق می‌گوید: از سرگیری روابط بین دو کشور هدف سیاسی مهمی است، اما پرداخت غرامت به کسانی که به نیروهای نظامی اسراییل حمله کردند کاری غیر قابل فهم و نادرست است.

در مقابل، عده‌ای دیگر از سیاستمداران اسراییلی این مصالحه را نوعی پیروزی برای رژیم صهیونیستی دانستند زیرا:

1- موضوع پیگیری قضایی سربازان و فرمانده‌هانی که در ماجرای حمله به کشتی آزادی دخالت داشتند. با این توافق منتفی می‌شود.

2- فضای تجاری لازم برای فعالیت اقتصادی در ترکیه برای صهیونیستها بار دیگر فراهم می‌شود.

3- ترکیه متعهد می‌شود که اجازه هیچگونه برنامه ریزی عملیات و اقدام نظامی ضد رژیم صهیونیستی توسط حماس از خاک ترکیه انجام نگیرد. ضمن اینکه همکاری‌های دو جانبه نظامی و اطلاعاتی بین دو کشور از سر گرفته خواهد شد.

به عنوان نمونه روزنامه المصدر در این خصوص و در پاسخ  به اعتراضات به نقل از یکی از مسئولین عالی رتبه اسراییلی می‌نویسد: مغز این توافق در حقیقت معاف شدن سربازان اسراییلی و فرمانده‌هانشان از تحت تعقیب قرار گرفتن آنها توسط دیوان بین‌المللی لاهه می‌باشد.ضمن اینکه بر اساس این توافق حماس ملزم می‌شود که هیچ حرکت نظامی‌ای را ضد اسراییل از داخل ترکیه سازماندهی نکند.

از طرفی دیگر مشاهده می‌شود که برخی روزنامه‌ها این توافق را نوعی مصالحه از جیب فلسطین به حساب آورده‌اند.

در همین رابطه روزنامه البوابة مصری طی مقاله‌ای با عنوان «عادی سازی روابط بین ترکیه و اسراییل؛ مصالحه‌ای از جیب فلسطین» نوشته است: این مصالحه به این خاطر انجام شد که اخیراً منابع گاز سرشاری در اسراییل کشف شده و چون آنکارا نمی‌خواهد از این منابع بی نصیب بماند، مصالحه با این رژیم را کلید زد و در واقع ترکها از قضیه فلسطین و بخصوص غزه به خاطر منافع خودشان عبور کردند.

سپس مقاله نویس این روزنامه به این موضوع اشاره می‌کند که عمق اختلاف بین اسراییل و ترکیه سیاسی بوده و هیچگاه طرف ترکی نسبت به اصل اشغال فلسطین توسط اسراییل اعتراض نکرده است. لذا هیچگاه مشاهده نشده ترکیه در برابر اقدامات اسراییل اشاره‌ای به تجدید نظر در خصوص اصل روابط دو کشور کند، ضمن اینکه ترکیه همواره خط قرمزهای تل آویو را در خصوص کمک نظامی به گروه‌های فلسطینی رعایت کرده و نخواسته است که نام این کشور در زمره کمک کنندگان نظامی به گروه‌های فلسطینی ثبت شود. برخلاف موضع گیری‌های ایران در خصوص قضیه فلسطین که حتی در اوج اختلاف با برخی گروه‌های فلسطینی در قضیه سوریه دست از حمایت از آرمان فلسطین برنداشت.

همچنین در مذاکرات هسته‌ای با کشور های 1+5 حاضر نشد بر سر آرمان فلسطین معامله کند و رهبر ایران خط قرمزهای مذاکره را روشن و اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران بر سر اصول و مبانی خود – از جمله حمایت از فلسطین – مذاکره نخواهد کرد؛ در حالیکه در آن زمان نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود در صورت به رسمیت شناخته شدن اسراییل توسط  جمهوری اسلامی ایران این کشور حاضر است ایران هسته‌ای را قبول کند؛ اما ایران به رغم اینکه این اعتراف می‌توانست برای آن دستاوردهای مهم اقتصادی در بعد منطقه‌ای وبین‌المللی داشته باشد، در کنار مقاومت فلسطین و لبنان باقی ماند.

روزنامه المال نیز از قول نتانیاهو تیتر زد: توافق با ترکیه تاثیر شگفت آوری بر اقتصاد اسراییل خواهد داشت.

پایگاه خبری النشره لبنان نیز در این خصوص نوشت: ترکیه متعهد شده که حماس هیچگونه فعالیتی ضد اسراییل از طریق خاک ترکیه انجام ندهد.

الجزیره قطر با تیتر: نتانیاهو توافق با ترکیه را ارزشمند خواند، به استقبال این خبر رفته واز قول وزیر خارجه ترکیه نوشته است: عادی سازی روابط با اسراییل به این معنا نیست که ترکیه چشمان خود را بر ظلم‌هایی که بر مردم فلسطین می‌رود بسته است.

این خبرگزاری در ادامه به تماس تلفنی اردوغان با محمود عباس اشاره کرده و می‌نویسد: عباس از این توافق ابراز خشنودی کرد و از قول یکی از مسئولین عالی رتبه ترک نقل می‌‌کند که این توافق در حقیقت پیروزی دیپلماسی ترکیه می‌باشد؛ اگرچه این کشور نتوانست در مذاکرات موضوع رفع محاصره غزه را تحقق ببخشد، اما توانست اجازه ارسال کمکهای انسان دوستانه، ساخت بیمارستان، کارخانه تولید برق و تعدادی آپارتمان مسکونی را بگیرد.

ترک پرس این توافق را با تیتر، «اسراییل بین ترکیه سکولار و ترکیه اسلامی»، مورد بررسی قرار داده و نوشته که دیدار اردوغان با خالد مشعل دو روز قبل از امضای توافق نامه به معنای آن است که موضوع روابط این کشور با حماس خط قرمز ترکیه است و اسراییل حق دخالت در آن را ندارد.

نویسنده مقاله سپس سعی می‌کند رفع محاصره غزه را در حال حاضر کم اهمیت جلوه دهد، لذا اشاره می‌کند که اجازه ورود کالاهای ترکی به غزه می‌تواند زندگی در غزه را متحول و زمینه‌ای برای رفع کامل محاصره باشد و در ادامه می‌افزاید: رفع حصار از غزه مطالبه عمومی مردم ترکیه است و طیب اردوغان به دنبال تحقق این هدف است.

در حقیقت نویسنده در این مقاله سعی کرده تا حدودی انعکاس منفی عادی سازی روابط با اسراییل بدون رفع محاصره را از اذهان بزداید.

روزنامه النهار لبنان نیز ضمن انعکاس این خبر از خشنودی آمریکا بخاطر به نتیجه رسیدن تلاش‌ها و امضای توافق خبر داده و به موضوع دیدار اردوغان با خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس دو روز قبل از امضای توافق اشاره کرده است.

تردیدی نیست که جهان کنونی جهان مصالح و منافع است و در نظر گرفتن منافع ملی حرف اول در هرگونه اعلام موضع و اقدام از طرف کشورها را می‌زند. در این بین، کشورهای بسیار اندکی یافت می‌شوند که بر اساس مواضع اعتقادی  اقدامات و اعلام مواضع خود را در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی ساماندهی کنند. ترکیه نیز به رغم اینکه به ظاهر کشوری مسلمان است از این قاعده کلی مستثنی نبوده و اقدامات خود چه در سطح منطقه‌ای و چه در سطح بین‌المللی را بر اساس منافع خود برنامه ریزی می‌کند. در این بین ممکن است برخی کشورها گاهی موضع گیری‌هایی را انجام دهند که به نظر بر خلاف منافع ملی است و از یک دیدگاه اعتقادی نشأت می‌گیرد، اما در دراز مدت چنانچه این مواضع با منافع ملی در تضاد باشد چنین کشوری مجبور به تجدید نظر در مواضع خود خواهد شد. ترکیه نیز با توجه به همین پیش فرض، روزی با اعلام قطع روابط با رژیم صهیونیستی از سرگیری مجدد آن را به رفع حصار از غزه منوط کرد، اما امروز که این کشور با مشکلات مختلف داخلی و خارجی دست و پنجه نرم می‌‌کند، مصلحت و منافع ملی را در آن می‌بیند که با عدول از برخی خواسته‌های خود که شاید بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت، احیاء روابط با رژیم صهیونیستی را کلید بزند تا شاید از این طریق بتواند هم در بعد اقتصادی و هم در بعد نظامی و امنیتی منافع ملی خود را بهتر تامین کند، زیرا حمایت از آرمان فلسطین و مبارزه با اشغالگران برای این کشور در چار چوب منافع ملی تعریف نمی‌شود، لذا می‌توان هر زمانی که لازم باشد از آن عدول کرد.

عبدالرضا بنی علی- کارشناس اداره کل افریقا وعربی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.