​آمنه مستقیمی: «...از جمله موضوعات بسیار مهم در دشمنی نرم، استفاده از پروژه‌ «نفوذ» است. برخی به طرح موضوع نفوذ واکنش نشان دادند و گفتند که از این موضوع استفاده‌ جناحی می‌شود، البته اگر کسانی از آن استفاده‌ جناحی می‌کنند، کار اشتباهی است اما این حرف‌ها نباید موجب غفلت از اصل موضوع «نفوذ» و فراموشی آن شود. مهم این است که بدانیم و باور کنیم که دشمن در حال طراحی و برنامه‌ریزی در این زمینه است...».

نخبگان شاه‌کلید دشمن برای گشودن دروازه نفوذ هستند

این جملات بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان گردان‌های بسیج، مورخ 4/9/1394 است که اهمیت و لزوم توجه به پروسه نفوذ دشمن را بیش از پیش آشکار می‌سازد.

از این رو، با سردار یدالله جوانی، مشاور عالی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و معاون سابق سیاسی سپاه پاسداران، درباره راه‌های نفوذ دشمن به نخبگان گفت‌وگو کردیم که می خوانید.

* آیا اصلاً می‌توان نفوذ به نخبگان را از نقشه‌ها و توطئه‌های دشمن به شمار آورد یا خیر؟

نخبگان علمی، فکری، مذهبی و سیاسی از مهم‌ترین مجموعه‌هایی هستند که دشمنان برای تأثیرگذاری و نفوذ در جامعه به آنها توجه می‎کنند. زیرا وقتی در یک جامعه نخبگان تحت نفوذ قرار گرفتند به‌راحتی می‌توانند در صورت تغییر برآوردهایشان، در مسیر مد نظر دشمن عمل کنند و بر جهت‌گیری‌های جامعه نیز اثر بگذارند. باید توجه داشت که راه نفوذ در یک جامعه و تغییر رفتار آن، نفوذ در نخبگان فکری، علمی و فرهنگی آن است.

*دشمن چه راه‌هایی را برای نفوذ بویژه در مواجهه با نخبگان برمی‌گزیند ؟

اگر امروز موضوع نفوذ بر نخبگان فکری مذهبی و سردمداران جریان‌ها و گروه‌های سیاسی را مطرح می‌کنیم، باید توجه داشته باشیم که ما از یک طرح و توطئه جدید آمریکایی صحبت می‌کنیم وگرنه مسأله نفوذ از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مطرح بود و در مقاطعی آثار برخی نقشه‌های اینچنینی که کشورهای اروپایی و نیز عده‌ای در منطقه دنبال می‌کردند را دیده‌ایم. اما امروز مشخصاً موضوع آمریکاست؛ گرچه این رویکرد نافی نفوذ دیگر کشورها نیست اما چون آمریکا دشمن اصلی کشور ما می‏باشد و طی سالیان متمادی از شیوه‌های مختلف برای این دشمنی و ضربه‌زدن به ایران بهره برده و ناکام مانده، به این جمع‌بندی رسیده که نفوذ در ایران، بهترین راه می‏باشد و مقدمه آن نیز رابطه است. این چیزی است که آمریکایی ها از اواخر دولت بوش پسر به آن رسیدند؛ زمانی که کاندولیزا رایس، وزیر وقت امور خارجه ایالات متحده، این سؤال را مطرح کرد که چرا پس از پیروزی انقلاب اسلامی همه سیاست‌های آمریکا مقابل ایران به شکست انجامیده است؟!

همین سؤال باعث شد که در مراکز مطالعاتی و کانون‌های فکری آمریکا بررسی‌هایی صورت بگیرد که در نتیجه، پیشنهاد دادند بهترین راه برای نفوذ در ایران تعامل است تا از این طریق بتوانند به تأثیرات و اهداف مد نظر خود در مجموعه‌های مختلف دست یابند.

این همان نقطه شروع است و کسانی در جامعه از میان نخبگانِ مخصوصاً سیاسی متأثر شده‌اند که امروز آمریکایی‌ها رویکرد جدیدی در پیش گرفته‌اند و می‌توان در فضایی جدید به تعامل با آنها پرداخت؛ بوِیژه وقتی مشکلات بر اثر قطع رابطه، فشار و تحریم‌های دشمن باشد. حال که آمریکایی‎ها دست دوستی به سمت ایران دراز می‌کنند و دم از منافع و اهداف مشترک می‌زنند، عده‌ای در داخل کشور که شناخت عمیقی از دشمن ندارند از ارتباط با آمریکا استقبال و دوستی با آن را مطرح می‌کنند.

از این رو، راه‌های نفوذ در حوزه های اقتصادی، فرهنگی، علمی، دانشجویی، مبادلات فرهنگی، صنعت توریسم و جهانگردی و امور دفاعی، امنیتی است.

اگر نخبگان فکری و سیاسی در هر یک از این حوزه ها که حضور داشته باشند، تحت تأثیر قرار می‌گیرند؛ یعنی نخبگان اقتصادی، علمی، سیاسی و فرهنگی ما اگر شناخت عمیقی از دشمن و توطئه‌های پیچیده او نداشته باشند، می‌توانند از این تعامل و ارتباط  متأثر شوند.

برای مثال نخبگان علمی دانشگاه‌های ما در رشته‌های مختلف به‌نوعی تحت تأثیر فضای جهانی هستند و حتی تصور می کنند که پیشرفت کشور در گرو نوعی از ارتباط با آمریکا است. البته طرف مقابل هم فضایی را ایجاد کرده مبنی بر آنکه مشکلات ایران در پرتو این ارتباط برطرف خواهد شد.

مهم آنکه نخبگان فکری و فرهنگی به دلیل موقیعت و جایگاه خاصشان باید مورد توجه قرار بگیرند زیرا در میان انواع نفوذ، نفوذ فرهنگی از همه انواع آن خطرناک‌تر است. چون در نفوذ فرهنگی دشمن در پی آن است که مؤلفه‌های اصلی فرهنگ یعنی همان باورها را تغییر دهد. اگر چنین شود نخبگان با ارزش‌ها و باورهای جدید تفکر، تصمیم گیری و حرکت خواهند کرد و این باورهای جدید باعث می‌شود نخبگان به‌گونه‌ای عمل کنند که در نهایت منافع دشمنان تأمین شود.

یعنی در پروژه نفوذ دشمن در پی آن است که اهداف خود را به دست نخبگان و مردم محقق کند زیرا تأثیر تغییر مؤلفه‌های فرهنگی در حوزه سیاسی آشکار می شود و در این حوزه، نفوذ درصدد است برآوردهای تصمیم‌گیران کشور را تحت تأثیر قرار دهد!

از این رو، رهبر معظم انقلاب با صراحت بیان کردند که دشمنان در پی تأثیرگذاری در مراکز تصمیم‌گیری - و اگر میسر نشد- در مراکز تصمیم‌سازی هستند. در گذشته هم ایشان تأکید داشتند که دشمنان ما در پی ایجاد اختلال در نظام محاسباتی نخبگان کشور هستند. یعنی می‌خواهند به‌نوعی در برآوردها از موقعیت، شرایط و امکانات تأثیر بگذارند و به‌طور مستقیم و یا غیرمستقیم سهیم شوند؛ سهیم در اینکه چگونه صحنه، شرایط، روندها، آینده و اهداف را محاسبه و نهایتاً چگونه برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری کنیم.

وقتی دشمن در این باره نفوذ کند، خود‌به‌خود ما را تحت تأثیر قرار می دهد و به حوزه فکر و اندیشه، اراده و تصمیمات ما ورود می‌کند؛ آن هم با تأکید بر نخبگان. زیرا اگر آنها تحت تأثیر پروژه نفوذ دشمن قرار بگیرند، خود‌به‌خود مسیر جامعه را تغییر خواهند داد.

 

ما در بیانات مختلف رهبری با تعابیری همچون تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، جنگ نرم، ناتوی فرهنگی و و لنگاری فرهنگی مواجه شده‌ایم. آیا میان این تعابیر با پروژه نفوذ رابطه معناداری برقرار است؟ کدام‌یک بر دیگری تقدم دارد؟ آیا می‌توان این تهاجمات را راه نفوذ بر نخبگان بدانیم؟

بله، ارتباط تنگاتنگی میان تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و مسأله نفوذ وجود دارد. در واقع، تهاجم فرهنگی زمینه‌ها را برای کارساز‌شدن جنگ نرم فراهم می‌کند. اگر به ترتیب بیان نقشه‌های دشمن از سوی مقام معظم رهبری نیز توجه کنیم، در می‌یابیم که ایشان در سال‌های بعد از دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی بر تهاجم فرهنگی دشمنان تمرکز داشته‌اند؛ یعنی روی این نقشه دشمن که به‌صورت سازمان‌یافته باورها و ارزش های ملت ما را مورد هجوم قرار داده و به‌شکل منسجم و سازمان‌یافته به جغرافیای اعتقادی، دینی و ایمانی ما حمله کرده است.

 در آن سال‌ها می دیدیم که دشمنان چگونه با سرمایه‌گذاری روی شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنت و مجموعه‌ای از عوامل فرهنگ‌ساز همچون سینما و موسیقی، بعضاً به شکل غیرمستقیم در پی آن بودند که فرهنگ جامعه و ایمان و باورهای مردم را دچار تغییرات بنیادین کنند. از همین رو، وقتی رهبر معظم انقلاب از ناتوی فرهنگی یاد کردند منظورشان شکل‌گیری جبهه گسترده و منسجمی در برابر ملت ایران در حوزه فرهنگی بود.

وقتی حوادث سال 88 رخ داد، رهبری معظم از تعبیر جنگ نرم استفاده کردند که فراتر از جنگ فرهنگی بود. زیرا تهاجم فرهنگی یکی از ابعاد جنگ نرم است و دشمن اگر بتواند در حوزه فرهنگی ورود کند و اثر بگذارد، خود‌به‌خود می‌تواند آن را به حوزه‌های مختلف ببرد و اینجاست که جنگ نرم شکل می‌گیرد و دشمن درصدد استفاده از قدرت نرم خود برای تأثیرگذاری بر می‌آید. لذا مقام معظم رهبری در اینجا مسأله نفوذ را مطرح می‌کنند که از مقدمات آن برقراری رابطه و نزدیک‌شدن است.

از این رو، می‌توان گفت که جنگ فرهنگی و جنگ نرم زمینه‌ساز و هموارکننده مسیر دشمن برای نفود هستند.

*در شرایط کنونی، نخبگان ما نسبت به کدام‌یک از این راه‌ها ضعف بیشتری دارند و در مواجهه با آنها دچار وادادگی و همسویی با اهداف و برنامه دشمن می‌شوند؟

ضعف اصلی ما در جامعه که باید نسبت به آن مراقب باشیم، مسأله تأثیرپذیری بخش‌هایی از جامعه نسبت به تهاجم فرهنگی است. وقتی رهبری بیش از 20 سال قبل بحث شبیخون فرهنگی را مطرح کردند و این مسأله به عنوان واقعیتی تلخ رخ داد، قطعاً عواقبی داشته که باعث می‌شود بسترها برای نفوذ و رخنه آسان دشمن فراهم گردد و او در جاهای ممکن، اهداف خودش را پیگیری و عملی کند.

باید توجه داشت که ضعف باورهای دینی مذهبی و جابه‎جایی ارزش‌ها، نقطه ضعف ما در لایه‌هایی از جامعه است که باید مورد توجه قرار بگیرد. زیرا وقتی ما دچار نوعی ضعف فرهنگی و ایمان شویم، آن بخش در لایه‌هایی از جامعه آسیب‌پذیر می‌شود و دشمن می‌تواند به‌راحتی در آن نفوذ کند.

یا مشکلات اقتصادی‌ای که امروزه در جامعه با آنها مواجه هستیم از قبیل مشکلات معیشتی، گرانی، تورم و بیکاری، زمینه‌هایی را فراهم می‌کند که دشمنان می‌توانند از آنها برای نفوذ استفاده کنند و کار خود را پیش ببرند. وقتی امروز ما درگیر مشکلات معیشتی هستیم و اگر فضا به‌شکلی باشد که برون‌رفت از مشکلات در گرو سرمایه‌گذاری باشد، آن هم مشروط به مذاکره و تعامل با آمریکا، و دشمن هم در این باره زمینه‌چینی کند تا در نگاه عده‌ای از ایرانی‌ها راهی جز مذاکره و تعامل باقی نماند، آنگاه دشمن به هدفش نزدیک می‌شود و این، محل نگرانی است!

اگر به چند سال قبل باز گردیم، می‌بینیم که رهبر معظم انقلاب در بیاناتی فرمودند: بهترین راه مبارزه با آمریکا در شرایط کنونی گره‌گشایی از مشکلات مردم است.

علاوه بر این، متأسفانه وجود برخی اختلافات بین جریان‌ها و گروه‌های سیاسی از نقاط ضعف ماست که دشمن می‌تواند از آن برای نفوذ استفاده کند.

*امروزه یکی از رایج‌ترین وسایل ارتباطی که به‌سهولت انواع و اقسام مطالب را بدون توجه به صحت و وثوق منبع و پیام منتشر می‌کند، شبکه‌های اجتماعی است. آیا می‌توان طراحی و دسترسی رایگان و آسان به این شبکه‌ها را نیز از راه‌های نفوذ دشمن بر گروه‌های مختلف حتی نخبگان و خواص دانست؟

اساساً سرمایه‌گذاری‌های گزافی که نظام سلطه در فضای سایبر و مجازی می‌کند، برای آن است که اگر نمی‌تواند به‌شکل فیزیکی و سنتیِ گذشته در ایران حضور و ورود داشته باشد از طریق شبکه‌های اجتماعی بتواند به‎آسانی با مردم ایران ارتباط برقرار نماید و این یعنی دورزدن موانع تعامل.

امروز به سرعت مسایلی از طریق شبکه‌های اجتماعی در لایه‌های مختلف مردم منتشر می‌شود و افرادی تأثیر پذیرفته و این تأثیر را تعمیم می‌دهند. بدین ترتیب، دشمن به‌راحتی می‌تواند ظرف چند ثانیه بر اراده بسیاری از افراد تأثیر بگذارد. در حالی که خیلی‏ها نمی‌دانند که این شبکه ها از کجا خط و جهت می‌گیرند و مدیریت آنها در دست چه کسانی است.

 

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.