تحولات این روزهای جامو و کشمیر تحت کنترل هند را اگر خطای راهبردی عنوان کنیم، خیلی بیراه نرفته ایم. ادامه بحران و بروز خشونت در خیابان های شهرهای اصلی جامو و کشمیر قطع نظر از اتفاقی که به قتل «برهان وانی» رهبر حزب المجاهدین کشمیر منتهی شد، نوعی رویارویی بین مردم معترض و نیروهای دولتی را در پی داشته است.
این درست همان چیزی است که رهبران حزب المجاهدین آرزوی آن را داشته اند. واقعیت آن است که در کشمیر، جریانهای رادیکال اسلامی متعددی وجود دارند که دست به سلاح بردهاند. حزب المجاهدین تنها یکی از این جریانهاست که گفته میشود به سازمان القاعده نزدیک شده است. اساساً در کشمیر هند، اکنون دو جریان میانه رو و رادیکال شکل گرفته است. میانه روها میخواهند از طریق سیاسی اهداف خود را به پیش ببرند و جریان رادیکال دست به سلاح بردهاست.
خطای راهبردی نیروهای امنیتی هند از اینجا معلوم میشود که در عمل جناح میانهرو را در افکار عمومی تا حد زیادی منزوی کردهاند و جناح رادیکال را در موقعیتی قرار داده است که از خشونت پلیس و نیروهای امنیتی و کشتار مردم معترض که میخواهند مطالبات خود را از طریق سیاسی پیگیری کنند، نهایت بهرهبرداری را بکند و در فضای تنش آلود کشمیر یارگیری خود را از جوانان این منطقه تکمیل کند.
جای تعجب است که نیروهای امنیتی هند چه در سطح ایالتی و چه در سطح دولت محلی ائتلافی کنفرانس ملی و چه حزب حاکم هند به رهبری «ناندرا مودی» متوجه این موضوع نشدهاند که هدف اصلی جریان رادیکال، پیوند خود با القاعده یا داعش و قراردادن مردم و نیروهای دولتی رو به روی هم است. تجربه جریان افراط در خاورمیانه نشانمیدهد، زمانی القاعده و داعش توانستند در عراق و سوریه نفوذ کنند که فضای امنیتی را بر هم زدند و بخشی از مردم را علیه بخش دیگر با دولت قرار دادند. اتفاق مشابهی که اکنون در جامو و کشمیر شاهد آن هستیم. وقتی نیروهای امنیتی بر روی مردمی آتش میگشایند که غیر مسلح هستند- براساس یک سنت دینی و قومی مراسم تشییع و تدفین شخصی را برگزار میکنند که در هر حال در بین مردم هواداران خاص خود را دارد- در حالی که به هیچ وجه مشخص نیست در این میان چه کسی هوادار یا عضو گروه حزب المجاهدین یا وابسته به پاکستان است، یک حمله کور به شمار میرود.
بیشتر مسلمانان کشته شده در حوادث چند روز گذشته کشمیر را مردم عادی تشکیل میدهند و اعضای کارکشته گروههای مسلح معمولاً در چنین مواقعی خود را از تیررس نظامیان و حضور در اجتماعات دور نگهمیدارند و نیروهای هندی این را میدانستند.
در هر حال، حوادث روزهای اخیر در کشمیر تحت کنترل هند از جهات متفاوتتری قابل تأمل است. بدان معنا که از یک طرف مناسبات هند و پاکستان را که از قبل هم حسنه نبود، تیرهتر از گذشته کرده و بازار اتهام متقابل را گرم نگه داشته است. امری که در شرایط موجود منطقهای و جهانی هیچ سودی برای هیچ طرفی ندارد و از طرف دیگر، القاعده و داعش را در فضای مساعدی قرار داده که مدعی شوند شعبه هندی القاعده یا امارات اسلامی داعش است که ابتکار عمل را به دست گرفته و جنگ را به شبه قاره هند کشانده است.
این در حالی است که اساساً بدرستی معلوم نیست حزب المجاهدین زیرمجموعه آنها قرار گرفته باشد. با این حال، تردیدی وجود ندارد که القاعده و داعش تضادهایی را که بر سر قدرت در خاورمیانه عربی پیدا کردهاند، بتدریج به بخش شرقی خلافت ادعایی میکشانند و هندوستان در خلافت شرقی نقش محوری دارد و در نگاه جریان افراط، از طریق جهاد باید از دست هندوها خلاص شود و قدرت منطقه را در ابعاد اسلامی به دست گیرد. جاذبه قدرت خاندان مسلمانان «گورکانی» هند و احیای آن قدرت در ذهنیت مسلمانان هند هنوز قوی است و جریان افراط درصدد است با تقویت همین ذهنیت جای پایی مستحکم در کشمیر پیدا کند که اگر از خاورمیانه عقب رانده شد، در پناه بام دنیا بتواند دست کم رهبران اصلی خود را حفظ کند و خطای راهبردی هند در دادن فضا به افراد در کشمیر است.
۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۵
کد خبر: 406287
پیرمحمد ملازهی
نظر شما