میرشمس الدین فلاح هاشمی یادداشتی بر مجموعه داستان «خرده روایت های یک فرمانده از جنگ» نوشت.

«خرده روایت های یک فرمانده از جنگ»

به گزارش قدس آنلاین، میرشمس الدین فلاح هاشمی یادداشتی بر مجموعه داستان «خرده روایت های یک فرمانده از جنگ» نوشت و آن را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد؛ در این یادداشت می خوانیم.

 

«خرده روایت های یک فرمانده از جنگ» مجموعه داستانی است که خانم آذرخزاعی سرچشمه آنرا به نگارش در آورده است. مجموعه ای که به خاطر نکات مثبت و قابل ملاحظه ای که داشته می خواهم آنرا به نقد بنشینم.

«خرده روایت های یک فرمانده از جنگ» علی رغم بسیاری از کتبی که درباره موضوع جنگ یا دفاع مقدس نوشته می شوند دارای نثری سلیس، روان و البته دارای کشش مطلوبی است. 32 خرده داستانکی که تم اولیه همگی آن ها جنگ است و ایثارگری. نوشته هایی که گاه بین خاطره و داستان معلق اند.

اثری بدون غموض های خود ساخته و آزاردهنده. نویسنده در هر داستانک با زمان به خوبی بازی می کند همه داستانک ها با زمان حال شروع می شوند اما بعد چند خط، مخاطب را پرت می کند به ایام دفاع مقدس . راوی همیشه اول شخص است و شنیدن حوادث حال و گذشته از زبان او شیرین می نماید ما در هر داستان با دو شخصیت اصلی مواجه ایم. مریم و همسر او یعنی فرمانده و رزمنده ای که حوادث را نقل می کند. داستان ها گرچه موضوعشان تکراری است اما نویسنده با ترفندهای زبانی و داستانی تعلیق قابل قبولی را ایجاد کرده است. اینکه رزمنده ای بعد شنیدن مجلاتی از شخصی که در زمان حال با او سخن می گوید، فوراً پرت شود به خاطر ای که مرتبط است با جملات شخصیت دیگری از داستان که در زمان حال است برای مخاطب جالب است.

گاه داستانی آنقدر جذاب است و کشش دارد که مخاطب دوست دارد ای کاش می شد این داستان باز ادامه می یافت.

حضور مریم در همه داستان ها و جملات مشخص و آشنای او که خطاب به رزمنده می گوید و خاطراتی که با شتاب وارد داستان می شوند، سبب پیرنگ داستانی این مجموعه شده است.

بازنمایی واقعیات جنگ با همه جزئیات گاه منزجر کننده اما درخدمت داستان، از دیگر محاسن این اثر است.

بهره درست از ترکیب کلمات درجملات بدور از واژگان سخت و دور از ذهن را نیز می توان از جمله محاسن دیگر این اثر دانست. (مثال: «... بعد علی را کشیدم و بعد عراقی را و بعد علی را و بعد عراقی را  صفه 32 که مخاطب به راحتی می تواند این صحنه را مجسم کند»)

گاه داستانی (مثل داستان شماره 9 ) به حادثه ای مشهور اشاره دارد اما به علت عدم ذکر نام اسامی یا مناطق ، مخاطب امروز اگر اطلاعات کافی درباره آن شخصیت ها و اماکن نداشته باشد دریافتش برای او با مشکل مواجه می شود.

نویسنده، راوی همه داستان ها را یک نفر انتخاب کرده اما اتفاقاتی که برای شخصیت اصلی داستان ها می افتد متفاوت است که این موضوع کمی فهم بعضی ازداستان ها را می تواند پیچیده کند. به نظر می رسد نویسنده از دل خاطرات گوناگون داستان ها را شکل داده که البته از لحاظ داستانی متأسفانه توجیه ندارد.

ظاهراً داستان ها به لحاظ نوع حوادثی که نقل می شوند مستقل اند. لذا بهتر بود هرداستانکی نام داشت نه شماره... اما همه این ها سبب نمی شود از جذابیت روایی و داستانی اثر کاسته شود.

کتاب خرده روایت های یک فرمانده از جنگ، اثر قابل اعتنایی است که انتشارات افق بی پایان آن را منتشر نموده است. 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.