در گفتوگو با پروفسور «ویلیام بیمن» به بررسی محور مقاومت و نقش ایران در آن پرداخته شده است که در ادامه میآید. دکتر «ویلیام اورمان بیمن» (William O. Beeman) استاد و رئیس گروه مردم شناسی دانشگاه مینه سوتا (Minnesota) آمریکاست.
نقش ایران در «محور مقاومت» چیست؟
ابتدا توجه داشته باشید که «محور مقاومت» یک تشکیلات رسمی که دارای سازوکاری رسمی باشد نیست. علی اکبر ولایتی اولینبار در سخنرانی خود در سال2012 این اصطلاح را در معنای امروزی آن بکار برد و مطرح کرد.
این اصطلاح ریشه در عکسالعمل لبنان در سال2002 و به اظهارنظر جورج بوش دارد. جورج بوش در آن سال ایران، عراق و کره شمالی را به عنوان «محور شرارت» مطرح کرده بود. در واقع «محور مقاومت» در پاسخ به این محور شرارت مطرح شد.
اصطلاح «محور مقاومت» در سال2004 توسط روزنامه جمهوری اسلامی ایران و به عنوان مقاومت شیعیان عراق مقابل صدام حسین نیز بکار برده شد. در معنای امروزی آن و آنچه در نظام بینالملل کاربرد دارد «محور مقاومت» به ائتلاف سوریه، حزبالله لبنان و ایران اشاره دارد که مخالف سیاستهای ایالات متحده و اسرائیل در منطقه اشاره دارد.
برخی مدعی هستند این ایران است که سیاستهای خود را به حزبالله و دولت دمشق دیکته میکند. نظر شما چیست؟
اگر چه حزبالله لبنان، سوریه و ایران در «محور مقاومت» جا دارند، ولی سیاستهای مستقلی را دنبال میکنند. اینکه آنها مخالف سیاستهای آمریکا و اسرائیل در منطقه هستند به این معنا نیست که حزبالله لبنان و دولت دمشق دنبالهروی محض ایران هستند. بلکه باید توجه داشت که ایران، سوریه و حزبالله لبنان هر یک سیاستهای مستقل خود را دارند و اینکه گفته میشود ایران سیاستهای خود را به دمشق و حزبالله لبنان دیکته میکند نادرست است. علیرغم اینکه این سه گروه با یکدیگر متحد هستند ولی هر کدام سیاستهای مستقل خود را دارند.
دلایل ترس و هراس کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا از «محور مقاومت» چیست؟
برخی کشورها سعی دارند سیاست و رویکرد «محور مقاومت» را تهاجمی جلوه دهند. این کشورها سعی میکنند اینگونه وانمود کنند که مقاومت از تهران خط و ربط سیاسی میگیرد و ابزار جمهوری اسلامی برای پیشبرد سیاستهای منطقهای خود است. لذا سعی میکنند تا این محور را تهاجمی جلوه دهند که درصدد از بین بردن آمریکا هستند. در این میان لابی اسرائیل در آمریکا(آیپک) (AIPAC) و سازمان وابسته به آن
«مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» در این زمینه که ایران و محور مقاومت را خطری برای جهانیان نشان دهند بسیار تبلیغات میکنند و آنها را به عنوان تهدیدی برای آمریکا جلوه میدهند. برای همین بود که توافق هستهای به مذاق این گروهها خوش نیامد. پیش از حصول توافق هستهای ایران و کشورهای 1+5 ایران به عنوان تهدید مطرح میشد و توافق میتوانست گفتهها و تبلیغات آنها را زیر سؤال ببرد. لذا سعی داشتند توافق حاصل نشود و بتوانند منافع خود را پی بگیرند. باید توجه داشت که آنها بواسطه تبلیغات خود برخی مردم ایالات متحده آمریکا را مجاب کرده بودند. مطمئن هستم که تبلیغات آن تا جایی هم کارساز بوده و توانسته بر روی برخی از افکار عمومی تأثیر بگذارد. اما به هر حال آنهایی که آگاه هستند به پوچ بودن این تبلیغات آگاهی دارند. برای نمونه مقامات نظامی در آمریکا میدانستند که ایران بنا بر آنچه درخصوص برنامه هستهای تبلیغ میشد، ماهیت آن تبلیغات را ندارد.
آینده «محور مقاومت» را چگونه ارزیابی میکنید؟
محور مقاومت در نتیجه بحران سوریه تضعیف نخواهد شد و کماکان به سیاستهای خود ادامه خواهد داد. این محور یک سازمان رسمی نیست و این جنبه آن کماکان حفظ خواهد شد.
نظر شما