قدس آنلاین / رقیه توسلی : فردوسِ گنبدتان، قرار می برد آقا! و گلدسته هایتان هربار، دستپاچه و شادان می کنند ما را... ما را که دل به کرامت بسته ایم و به طلوعِ خورشید شمال شرق، ایمان داریم.

شرح حال عُشّاق است قصه ی ما... آنجا که زمان متوقف می شود. آنجا که در مُنتهای آرزو، سر بر بارگاه یقین فرود می آوریم و می دانیم نقطه ی بی تکرار است.

"توکلت علی الله" می خوانیم و بقچه و چمدان برمی داریم و تا حریم تان نجوا می کنیم: "السلام علیک یا ثامن النور".

هربار همراه خودمان، لهجه و زبان و حاجاتمان را می آوریم... اما کدام لهجه و اندوه و حاجتی!؟ کدام دل دل کردن و درخششِ غمی!؟ که همیشه چندقدم مانده به مشهدتان، غُصه ها فرو می ریزند و زائری می شویم که بوی گلاب و گل، رها و مُنقلبش کرده است.

ما زُوّار شیداییم... لکنت و التماس و آرزو و عشق در چمدانِ جانمان، گذاشته بودیم و طالبِ آرامش و معجزه بودیم اما اکنون جز زبان زیارتنامه نمی دانیم.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.