عادل جبیر، وزیر خارجه سعودی، مردی مریض احوال، عقدهای (دچار عقده خود بزرگ بینی)، دسیسهگر حرفهای، پاپوش دوز و مقلد بندر بن سلطان، سفیر اسبق عربستان در آمریکاست.
ریزاندام، کاملاً طاس در جوانی، کوتاه قد و محروم از ریش انبوه است. نمیدانم چرا هر وقت عکس او را میبینم یاد آغامحمدخان قاجار میافتم، با این تفاوت که آغا محمدخان شجاع، جنگجو، مدیر و سیاس و کشوردار بود، اما عادل جبیر فقط یک زبان دراز دارد و روحی پلشت.
من وقتی او را با رجال قدیم عربستان مانند ملک فیصل اول، طریقی، زکی یمانی و دهها تن از دولتمردان قدیمی که تیری دژاردن، نویسنده کتاب «عربستان بدون سلاطین» شرح حال آنان را نوشته، مقایسه میکنم، متوجه میشوم که دودمان سعودی دچار بیماری مزمن قحط الرجال شده است. همچنان که امروزه به جای ملک فیصل اول که چندین دهه جانشین ولیعهد سعودی بود و امور عربستان را در حیات پدرش، ابن السعود و برادرش، ملک سعود میگرداند یا ملک عبدالله، برادر او که مردی دنیا دیده و متین بود یا سفیر عربستان در ایران، حمزه غوث و جانشین بعدی او شیخ فوژان که روابط عربستان و ایران را در بهترین شرایط قرار داد، این جوان نابخرد، امور خارجی کشور عربستان را عهدهدار شده است.
اولین شاهکار او ادعای اعزام کسانی از ایران یا ایرانیان مقیم واشنگتن برای ترورش بود و فرد مشکوک وابسته به منافقین به نام سیری یا سیاری را معرفی کرد که پلیس آمریکا او را بازداشت کرد و در نهایت هم معلوم نشد پرونده به کجا انجامید.
بتازگی او در ادامه ژاژخاییهایش علیه ایران، به فسادهای مالی و حقوقهای نجومی و اختلاس در ایران اشاره کرد و از بیکار بودن جوانان ایرانی سخن راند و گفت، حکومت ایران در خور اعتنا نیست.
اگر سیاستمدار یا شخصیتی به فرض از یک کشور اروپایی مانند سوئد و مانند آن، این خردهگیری را میکرد، دلم نمیسوخت، اما این سخن را عادل جبیر، وزیر خارجه کشوری میگوید که خاندانش تا گلو غرق انواع فساد مالی و اخلاقی و حیثیتی هستند. دولت این حکومت به آدم کشی در سوریه و یمن و حمایت از داعش آلوده و آغشته است و بتازگی طرحی در سنای آمریکا ارایه شده که شهروندان میتوانند با توجه به حمایت عربستان از تروریستها و حوادث برجهای دوقلو، از این کشور درخواست غرامت کنند.
چند شب پیش فیلمی به نام «یک پروفرما برای سلطان» دیدم که فساد مالی و رشوه خواری و اختلاس و تبانی در عربستان را تشریح میکرد.
«تام هنگس»، هنرپیشه اول این فیلم جالب تولید 2016 بود که من امیدوارم تلویزیون ما این فیلم را پیدا و دوبله کند و در یکی از شبکهها به نمایش بگذارد. ماجرای فیلم به ساختن یک شهر غول پیکر تجاری- صنعتی درون صحاری عربستان میپرداخت که یک تاجر ورشکسته آمریکایی برای امضای قراردادی به منظور احداث برجهای غول پیکر آن، به بندر جده پرواز کرد.
در عمل معلوم شد این شهرسازی یک ترفند است برای کشاندن سرمایه گذاران خارجی و با ارایه نقشههای آن، اخذ چند میلیارد دلار نفتی از خزانه عربستان و دادن سهمی به خارجیها و باقی را بالا کشیدن. من مدت دو ساعت از تماشای این فیلم که حقایق تلخ را درخصوص ساختار درونی عربستان برملا میکرد، لذت بردم. وقتی میهمان آمریکایی در هتل محل اقامتش یک نوشیدنی (آبجو) خواست، مستخدم گفت، در کشور ما مسکرات ارایه نمیشود، اما همان شب در محفلی به او انواع مشروبات را نوشاندند و حتی برایش ماری جوانا آوردند و معلوم شد آن ادا اطوار فقط تظاهر است. به او گفتند، هر وقت مشروب میخواهد بگوید روغن زیتون میخواهد!
در هر صورت شهرک خیالی، با برجها، انواع فضاهای تفریحی و فرهنگی، استخرها، گردشگاهها و فروشگاهها فقط روی کاغذ بود و آخر سر هم چینیها آمدند و با دادن رشوه بیشتری، پروژه را به نصف قیمت گرفتند و تام هنگس که عاشق یک زن پزشک شده بود و او را که از شوهرش جدا شده بود، به آمریکا برد و با هم زندگیشان را آغاز کردند.
آقای عادل جبیر که خبرهای ایران را میخواند و میشنود، نوک حمله را متوجه اختلاسها و حقوقهای نجومی در ایران کرده است. در دوران دکتر مصدق هیچ مقام انگلیسی و خارجی نمیتوانست مصدق را به سوءاستفاده از مقام و رشوه خواری متهم کند. چندین سال پیش از او، مطبوعات خارجی درباره قوام مینوشتند، او مردی ثروتمند است و نیازی به حقوق دولت ندارد.
متأسفانه به علت حضور افراد بیصلاحیتی که از سرخه راهی تهران شدند و هیأت مدیره بانکی را به صورت خانوادگی صاحب گشتند، یا امثال آن فردی که سخنگوی دولت، او را از ذخایر نظام خواند و دیگر کسانی که نه به خزانه کشور رحم کردند و نه به بهبودی نظام و دولت اندیشیدند، قازورات وحش و خاشاکهای مفلوکی چون امثال عادل جبیر به خود اجازه توهین به کشور ما را میدهند.
عادل جبیر بهتر است برود سفیر کبیر جانی خود را در بخارست مجازات کند که منشی رومانیایی سفارت عربستان را مورد تعرض قرار داد و کشت. هر روز شیوخ سعودی مرتکب دزدی و جنایت و پلیدی میشوند، اما دستگاههای تبلیغاتی ما لال و کر و کورند و این فضاحتها را در رادیوها و تلویزیونها بیان نمیکنند و همین است که عادل جبیر، این دزد فرومایه عقدهای با آن چهره خواجه گونهاش، ناصح اخلاقی میشود و برای مردم ایران دلسوزی میکند. این اتفاقها در پرتو سستی، کوتاهی و مجامله دولت و نبود اقتدار و استحکام لفظی و عملی در سیاست خارجی کشور رخ میدهد تا جایی که هر نیمچه دولت و هر بچه سیاستمداری به خود جرأت لفاظی علیه کشور بزرگ و مقتدر ما را بدهد.
نظر شما