قدس آنلاین- اعظم طیرانی : خانم زهره بهارلو متولد 1339 از سال 1372 کار کشاورزی را در شهرستان داراب استان فارس آغاز کرده است.پدر و همسرش کشاورز بودند اما او کاردانی آموزش ابتدایی خوانده بود .

زمین مان را اجاره ندادیم تا خودکفا باشیم

سال 1372 همسرش را در سانحه تصادف از دست می دهد و دست تقدیر او و دو فرزندش را با چند هکتار زمین کشاورزی تنها گذاشت. پسرانش 10 و 6 ساله بودند و امکان اداره زندگی برای آن ها مقدور نبود. از سویی تجربه تلخ فوت پدرشان نیز در کودکی مصیبت بزرگی برای آن ها محسوب می شد، اما خانم بهارلو دست روی دست نگذاشت و اجازه نداد تاریکی این مصیبت برای همیشه بر زندگی او و فرزندانش سایه اندازد. از پدرش خواست او را راهنمایی کند تا بتواند با کشاورزی زندگی اش را سر پانگه دارد و با همین پشتکار اکنون علاوه بر اینکه مادری مهربان است، یکی از بانوان کار آفرین موفق کشور نیز محسوب می شود. او تلاش کرد و توانست این مصیبت را به فرصتی برای خود و دیگران تبدیل کند.

در ادامه گفت وگوی قدس آنلاین با ایشان را می خوانید.

خانم بهارلو از خودتان برایمان بگویید و اینکه چگونه تقدیرتان را از خانمی خانه دار به بانوایی کارآفرین تغییر دادید؟  

پس از فوت همسرم به جز زمین کشاورزی و آب چیز دیگری نداشتیم. برخی توصیه می کردند زمین و آب را اجاره بدهم تا با اجاره بهای آن ها هزینه های زندگیمان تامین شود؛ اما من تصمیم گرفتم به جای اینکه آب و زمین را اجاره بدهم، خودم روی آن ها کار کنم تا با فرزندانم بتوانیم خودکفا زندگی کنیم.

کشاورزی در کنار مسوولیت های خانواده برای خانم ها شغل سختی نیست؟

همه کارها سخت است و کار، زن و مرد ندارد. به اعتقاد من  خداوند تمام آن ها را توانمند خلق کرده و اگر به کار اشراف داشته باشیم و از تجربه و دانش کارشناسان آن حوزه استفاده کنیم از نتیجه کار راضی خواهیم بود.

 البته این را هم قبول دارم که مسوولیت بانوان در خانواده بویژه در پرورش فرزندان بیشتر از آقایان است. خدا را شکر می کنم، به رغم اینکه اوایل به صورت دو شیفت و روزانه 16 ساعت کار می کردم همواره می کوشیدم در وظایفی که به عنوان یک مادر بر عهده دارم کوتاهی نکنم و تا امروز که هر دو فرزندم دانش آموخته کارشناسی ارشد در رشته های معماری و صنایع غذایی شده اند اولویت اولم مادری است.

ابتدای کار، میزان زمین های زیر کشت ما 120 هکتار بود و حجم گندم به 500 تن می رسید، اما اکنون به دلیل خشکسالی های اخیر 45 هکتار از زمین ها از خط کشت خارج شده و سال گذشته در مجموع  350 تن جو و گندم برداشت کردیم.

امسال به دلیل کم آبی با همکاری دولت آبیاری تحت فشار انجام داده ام و بخشی از زمین را به باغ انگور تبدیل کرده ام تا بهره وری بیشتری داشته باشد.

فاصله مزرعه تا محل زندگی ما 30 کیلومتر است. به همین دلیل حالا که فقط مدیریت مزرعه را عهده دار هستم هر روز ساعت هشت به مزرعه می روم و تا ساعت 2 بعد ازظهر به امور رسیدگی می کنم چون بخش عمده کار دست کارگران است و نیازی به حضور بیشتر من نیست.

چه کسانی را در موفقیت خود سهیم می دانید؟

همانطور که می دانید کشاورزی در ایران شغلی مردانه است. به طور حتم اگر حمایت های فکری پدرم و کمک های دایی ایشان که فردی با تجربه در حوزه کشاورزی بود شامل حالم نمی شد نمی توانستم به این موفقیت دست پیدا کنم. ضمن اینکه مهمترین انگیزه من تربیت فرزندانم و آینده آن ها بود که انگیزه من را به تلاش بیشتر ترغیب می کرد.

من سال 72 مشغول به کشاورزی شدم و سال 77 به عنوان مدیر نمونه مزرعه در استان فارس به تهران معرفی شدم و از دست رئیس جمهور وقت لوح تقدیر گرفتم. سال 79 نیز وارد کار باغداری شدم و سال 83 با عنوان باغدار نمونه زن کشور معرفی شدم.

اکنون نیز از شرایط زندگی ام راضی هستم و خدا را شکر می کنم که توانسته ام علاوه بر تامین هزینه زندگی، علاوع بر خودم و فرزندانم، 10 کارگر نیز در مزرعه و باغ شاغل هستند و از این طریق هزینه های زندگیشان را تامین می کنند.

چه حمایت هایی از سوی سازمان ها ونهادهای مسوول دریافت کرده اید؟

از زمانی که یارانه ها هدفمند شده است حمایت های بخش کشاورزی قطع شده و این مهم آسیب های زیادی به این بخش زده است.

متاسفانه علاوه بر افزایش بهره های بانکی که موجب شده بیشتر کشاورزان بدهی معوقه با بهره های بالا به بانک کشاورزی داشته باشند، هزینه های جانبی بخش کشاورزی نیز افزایش یافته است، به عنوان نمونه پیش از هدفمندی یارانه ها، قیمت هر لیتر گازوییل  165 ریال بود اما به یکباره به لیتری 3500 ریال رسید.

 ما پنج پمپ برقی داریم که پیش از این هزینه برق مصرفی ما در هر قبض برق حدود 250 هزار تومان محاسبه می شد اما اکنون هر ماه باید قبض هایی یک و نیم تا دو میلیون تومانی پرداخت کنیم و در واقع هزینه ها 10 برابر شده است؛ در حالی که قیمت گندم طی این سال ها تنها 10 درصد افزایش یافته است. متاسفانه طی سال های اخیر دولت بخش کشاورزی را رها کرده است. البته کارشناسان بخش کشاورزی با کمک های فکری خود از این بخش حمایت می کنند اما طی این سال ها بیشتر کشاورزان به رغم افزایش خشکسالی ها از دریافت کمک های مالی دولت محروم بوده اند به همین دلیل فعالیت در بخش کشاورزی هر سال نسبت به سال قبل سخت و سخت تر می شود.

دورنمای کاری آینده تان چیست؟  

من همچنان به کار کشاورزی ادامه می دهم؛ اما اگر این خشکسالی همینطور ادامه یابد و برای آن چاره اندیشی نشود تمام زمین های کشاورزی به بیابان تبدیل خواهد شد.  

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.