۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۸
کد خبر: 473338

خداوند تبارک و تعالی هر پیامبری را که فرستاده در حقیقت تکمیل کننده ی معارف پیامبر قبلی بوده و هر کتاب جدیدی مرتبه ای بالاتر از معارف کتاب قبلی را بیان کرده است.

چرا خدا از اول قرآن را نازل نکرد؟

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تبیان :

رشد و تکامل انسان ها

انسان ها همچون دانش آموزانی هستند که گاهی در کلاس پنجم ابتدایی و گاهی در کلاس سوم راهنمایی و گاهی در کلاس سوم دبیرستان هستند و هر کدام از این مراتب نیاز به معلم خاص و کتاب خاص و برنامه ی خاصی دارد از این رو پیامبران الهی پشت سر هم آمدند تا کلاس معارف بشری را بالا ببرند و کتاب های آسمانی برنامه و متن این کلاس ها قرار گرفت.

فرق این کتاب با کتاب های قبلی در همین است که این کتاب عمق دارد و چند لایه است و دارای بطون است. هر چه از آن برداشت شود باز هم ما به عمقش پی نمی بریم و می توانیم معارف جدیدتری از آن برداشت کنیم.
از این رو در برخی روایات آمده است: «فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض الی یوم القیامة»؛ ( میزان الحکمة، ج 8، ص 70 و بحارالانوار، ج 92، ص 15) «قرآن در هر زمانی جدید است و تا روز قیامت برای هر گروهی تازه است»
از این رو هر چه زمان بگذرد نکات جدیدتری را می توان از قرآن برداشت کرد و اینچنین کتابی شایسته است که در آخر قرار بگیرد.

خود به خود وقتی کسی در «دبیرستان» قرار می گیرد مطالبی که در «راهنمایی» یا «ابتدایی» خوانده را نفی نمی کند بلکه مطالب او تکمیل آن مطالب قبلی است و لذا کتاب های دبیرستان موید کتاب های راهنمایی و ابتدایی است.
در برنامه الهی پیامبران الهی آمدند به ترتیب کلاس های معرفت بشری را برای بشر گذاشتند و کتاب های آسمانی آورده شد تا به پیامبر اسلام رسیده که بالاترین کلاس، با والاترین کتاب و با آخرین دستاوردهای الهی، معارف الهی را برای بشر به ارمغان آورد که قرآن معجزه ی جاوید است.
به همین خاطر اگر کتاب دبیرستانی را ببری در کلاس اول ابتدایی، و بگویی این که باید این کتاب را 12 سال بعد بخوانی، الآن بخوان! این ممکن نیست زیرا دانش آموز اول ابتدایی هنوز استعدادهایش شکوفا نشده هنوز آمادگی دریافت آن معارف بلندی را که در دبیرستان مطرح می شود را ندارد. بشر هم همین گونه بوده از زمان حضرت آدم علیه السلام به بعد آرام آرام این کلاس های معارف را گذرانده تا الان توانسته، برنامه ی کاملی همچون قرآن را دریافت کند.
پس چیزی که باعث شد قرآن در آخر قرار گیرد همین ظرفیت و استعداد و تکامل عقل و فکر بشری می باشد. زیرا برخی از احکام و معارف الهی را آن بشر اولیه شاید گنجایش لازم را جز تعداد انگشت شمار نداشتند تا معارف را دریافت کنند، چنانچه برخی از آیات برای مردم آخرالزمان نازل شده مثلًا سوره ی «توحید» و اوائل سوره ی «حدید» (هُوَ الأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ.) (حدید/ 3)

در برنامه الهی پیامبران الهی آمدند به ترتیب کلاس های معرفت بشری را برای بشر گذاشتند و کتاب های آسمانی آورده شد تا به پیامبر اسلام رسیده که بالاترین کلاس، با والاترین کتاب و با آخرین دستاوردهای الهی، معارف الهی را برای بشر به ارمغان آورد که قرآن معجزه ی جاوید است.

فهم عمق قرآن هنوز نیازمند زمان است

در روایات ذیل این  آیات آمده که خداوند این آیات را برای ژرف اندیشان آخرالزمان نازل کرده معلوم می شود که برخی از معارف قرآن هم هنوز برای برخی افراد قابل هضم کامل نیست و هنوز هم باید زمان بگذرد تا به عمق برخی از آیات و معارف قرآن پی ببریم و راز اینکه قرآن تفاسیر جدیدی دارد و خواهد داشت همین است، که هر چه عقل بشر رشد می کند و علم بشر پیشرفت می کند می تواند مطالب جدیدتری از قرآن دریافت کند. و البته فرق این کتاب با کتاب های قبلی در همین است که این کتاب عمق دارد و چند لایه است و دارای بطون است. هر چه از آن برداشت شود باز هم ما به عمقش پی نمی بریم و می توانیم معارف جدیدتری از آن برداشت کنیم.
از این رو در برخی روایات آمده است: «فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض الی یوم القیامة»؛ ( میزان الحکمة، ج 8، ص 70 و بحارالانوار، ج 92، ص 15) «قرآن در هر زمانی جدید است و تا روز قیامت برای هر گروهی تازه است»
از این رو هر چه زمان بگذرد نکات جدیدتری را می توان از قرآن برداشت کرد و اینچنین کتابی شایسته است که در آخر قرار بگیرد.

عدم تحریف قرآن

در سوره حجر آیه 9 چنین آمده است: (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ); و ما خود این کتاب را فرود آوردیم و هم البته خود نگهبان آن هستیم. این آیه، با قطعیت کم نظیری، محفوظ ماندن قرآن از تحریف، تغییر و نابودی را بیان می کند.

یکی از علت های تجدید رسالت و ظهور پیامبران جدید، تحریف و تبدیل هایی است که در تعلیمات و کتاب های مقدس پیامبران رخ می داد و به همین جهت آن کتاب ها و تعلیمات، صلاحیت خود را برای هدایت مردم از دست می داده اند، بیشتر پیامبران احیا کننده سنت های فراموش شده و اصلاح کننده تعلیمات تحریف یافته پیشینیان خود بوده اند

یکی از علت های تجدید رسالت و ظهور پیامبران جدید، تحریف و تبدیل هایی است که در تعلیمات و کتاب های مقدس پیامبران رخ می داد و به همین جهت آن کتاب ها و تعلیمات، صلاحیت خود را برای هدایت مردم از دست می داده اند، بیشتر پیامبران احیا کننده سنت های فراموش شده و اصلاح کننده تعلیمات تحریف یافته پیشینیان خود بوده اند. 
ظهور پی در پی پیامبران تنها معلول تغییر و تکامل شرایط زندگی و نیازمندی بشر به پیام نوین و رهنمایی جدید نیست، بلکه بیشتر به علت نابودی ها و تحریف و تبدیل ها کتاب های و تعلیمات آسمانی بوده است. بشر چند هزار سال پیش، نسبت به حفظ مواریث علمی و دینی ناتوان بوده است و از او جز این انتظاری نمی توان داشت; آن گاه که بشر به مرحله ای از تکامل برسد که بتواند مواریث دینی خود را دست نخورده نگه داری کند، علّت تجدید پیام و ظهور پیامبر جدید منتفی می گردد و شرط لازمِ جاوید ماندن یک دین، موجود می شود و چنان که همه می دانیم، در میان کتاب های آسمانی جهان، تنها کتابی که درست و به تمام و کمال دست نخورده باقی مانده، قرآن است.

کلام آخر

قانون اساسی و کلّی بودن قرآن شریف; چون این کتاب آسمانی شریف تمامی دستورهای کلی زندگی را دربردارد، بنابراین چنین کتابی تحریف نشده و در اختیار انسانی قرار گرفته که به مرحله رشد و کمال رسیده، شایستگی خاتم بودن را داراست. پس انسان می تواند «نقشه کلّی» راه را از او گرفته و با در دست داشتن آن نقشه از راهنمای جدید برای همیشه بی نیاز گردد. (مرتضی مطهری، مجموعه آثار ختم نبوت، ج 3، ص 156)


منابع :
سایت معارف قرآن 
سایت حوزه

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.