شنیده ها حاکی از آن است که در آستانه نزدیکی به انتخابات، برخی مدیران انقلابی سراهای محله در آستانه خداحافظی به دلیل اعمار فشار شورایاران قرار گرفته اند. هر چند امیدواریم صحت نداشته باشد و به زودی از سوی مدیران شهری تکذیب شود.

چرا برخی «مدیران انقلابی» از سراهای محله در حال خداحافظی هستند؟/  ۳۵۰ ساختمان در تهران که باید نگران کارکرد آنها بود!

اختصاصی قدس آنلاین -  مدیریت محله مطابق آنچه از قالیباف روایت شده قرار است فرهنگ برادری و آئین همسایگی را در میان مردم محله ها بسط داده و مدیریت شهری را از کف جامعه شروع کند. مدیر محله فردی است که توسط ستاد مدیریت محلات معرفی شده و توسط شورایاری ها و اعضای هیات امنای مدیریت محله مانند ائمه مساجد و فرماندهان پایگاه های بسیج برگزیده می شود. از آنجا که عملاً غیر از شورایاری ها کسی در این انتخاب حضور ندارد چوب شورایاری ها بالای سر مدیریت محله جدی و پرزور است. شورایاری ها اما با رای حداقلی محلی انتخاب می شوند، بی هیچ کف و سقف معینی و طبیعی است از هر قشر و تیپی وارد این مجموعه شوند و البته موضوعاتی از این دست بارها مورد انتقاد اعضای شورای شهر هم قرار گرفته، مثل مساله عدم نظارت کافی بر فعالیت سراهای محله که اسماعیل دوستی در جلسه علنی شورا یا گفتگوهای مختلف با رسانه ها به آن اشاره کرده بود: «متولیانی که در این سراها وجود دارند و بر کار آنها نظارت می‌کنند وجهه قانونی ندارند. اگر حوزه فرهنگی و اجتماعی شهرداری متولی این سراهاست باید نظارت کافی در جریانات آنها داشته باشد و یا تولیت آنها را به شهرداری مناطق یا نواحی واگذار کند.» یا درباره فلسفه شکل گیری سراهای محله گفته بود: «متاسفانه تاکنون مشخص نشده که فلسفه شکل‌گیری سرای محلات دقیقأ  چیست و چه افرادی و بر چه مبنایی آنها را مدیریت می‌کند که این موارد از مهمترین مشکلات این مجموعه است و هیچ توجهی نیز به آنها نمی شود.»

ورود شورایاری ها هم به بحث مدیریت محله و انتخاب مدیر برای محلات هم از جمله آن مسائلی است که اعضای شورا به آن انتقاد دارند؛ همچنانکه اقبال شاکری می گوید: «نباید شورایاری ها که یک نهاد نظارتی است وارد یک کار اجرایی در سراهای محله می شدند تا از اهداف ارزشی تربیتی خود دور می شد.»
شاکری با بیان اینکه سراهای محله با سوپر مارکت تفاوت دارند و نباید در آن هر نوع کالایی برای سوددهی وجود داشته باشد ادامه می دهد: «باید برنامه ریزی های دقیقی برای کاهش این نابسامانی ها در سراهای محله داشته باشیم.»

شهرداری بیش از ۳۵۰ سرای محله تاسیس کرد تا درون آنها رفتارهای اجتماعی گسترش یابند، فضاهایی که هم مکمل مساجد باشند و هم آنچه مساجد توان انجامش را ندارند اینها به عهده بگیرند چون سراهای محله برخی محدودیت های مساجد را ندارند و در نتیجه می توانند قشرهای وسیع تری از جامعه را جذب کنند. نکته اما اینجاست که برخی این سراها را رقیب مسجد می دانند و معتقدند در شرایطی مانند تسلط مدیران سکولار یا شورایاری های متفاوت از اهداف انقلاب، سراهای محله این امکان را دارند که سمپات انقلاب باشند. مساله ای که از سوی رسانه ها و متولیان فرهنگی هم به آن اشاره شده است؛ مثل گزارشی که فرهنگ نیوز درباره مشاوره غیر اخلاقی در یک سرای محله تهران منتشر کرده و در آن به نقل از یکی از شرکت کنندگان در کلاس های سرای محله شان آورده بود؛ «مشاور حاضر در سرای محله، در پی سؤال چند تن از مردم که مشکلات اخلاقی گریبانگیر فرزندانشان شده بود و با مراجعه به این مرکز، درخواست رفع این مشکلات را داشتند پاسخ های را ارائه کردند  که در شأن یک خانواده اسلامی نیست مشاور ضمن طبیعی دانستن روابط فعلی دختر و پسر در قبال اعتراض یکی از مخاطبینش عنوان کرده بود که بالاخره باید بپذیریم که نسل ها تغییر کرده اند. مشاور با این توجیه سعی در طبیعی جلوه دادن ارتباطات نامشروع دختر و پسر کرده بود، موضوعی که نتیجه بی توجهی مسئولین ذیربط نسبت به بکارگیری افراد متعهد در این مراکز است. با این بهانه که این اماکن به صورت امانی واگذار می شوند،» طبق گفته های ناصر امانی، معاون برنامه ریزی، توسعه شهری و امور شورای شهرداری تهران: «فضا و امکانات سراهای محله با سرمایه شهرداری تامین می شود و به طور امانی در اختیار مدیریت محله قرار می‌گیرد.»

حالا سوال اینجاست که خطر ماجرا دقیقا چیست؟ و چرا این سراها تیغ دودمند؟ جواب این است که مساجد "هرگز" به مراکز گسترش اباحه تبدیل نخواهند شد! هر دولتی بیاید و برود و هر جریانی بر شهر حکومت کند مساجد پیشینه ای دارند که به خاطر ذات توحیدی شان نمی توان درون آنرا نسبت به شرع منفعل کرد. در مسائل سیاسی هم تا پایگاه های بسیج در قلب مساجد می تپند، می توان به تپش انقلاب اسلامی در دل آنها دل بست. اما سراهای محله دقیقاً برعکس است. این سراها از کشورهای اروپایی الگو گرفته اند و ذات آنها غربی است. ذات غربی مانند سینماست و به شدت مستعد "سکولاریزه" شدن است. شدن یا نشدن آن بسته به "مدیر محله" است و مدیر محله منوط به شورای شهر و شهرداری!

و اگر شنیده های قدس آنلاین مبنی بر اجبار به خداحافظی برخی مدیران انقلابی سراهای محله مثل فرزند یکی از شهدای شناخته شده در یکی از محله های شهر را به این ماجرا اضافه کنیم خواهیم دید اگر به زودی فکری به حال سراهای محله نشود با بحرانی در سطح شهر مواجه می شویم؛ بحرانی که نتیجه اعمال فشار برخی شورایاران در محله های خاص شهر است. هر چند امیدواریم این شنیده ها صحت نداشته باشد و به زودی از سوی مدیران شهری تکذیب شود.

آخر هم اینکه طبیعی است با تغییر هویت و باور شورای شهر و طبعا شهردار بیش از ۳۵۰ ساختمان مستعد و عالی به پایگاه هایی برای گسترش تفکر سکولاریزم تبدیل خواهد شد. تجربه NGO ها در زمان دولت اصلاحات را به یاد دارید؟ سراهای محله و فرهنگسراها می توانند شهر را از کف جامعه و محلات تغییر ماهیت دهند یا آن را انقلابی تر کنند. مساله اینجاست که وضع امروز سراها چندان قابل دفاع نیست. از طرفی ظرفیت فرهنگی شهرداری بسیار بالا است، پس چرا توانی که در حوزه های عمرانی و بعضا اجتماعی جواب داده اینجا و به نوعی در مهم ترین پایگاه مدیریت شهری از پایه، هنوز جواب قابل قبولی نداده است؟

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.