مشهد-تا چند سال پیش روستای «گرجی علیا» را با آب و هوای خوب، خانه‌های بزرگ، مزارع سر سبز و صفا و صمیمیت اهالی‌ آن می‌شناختند، اما در حال حاضر صدای ساکنان این روستا در هیاهوی کارگاه های تولیدی گم شده است و در مزارع آن پیچ و مهره تولید می شود.

صنایع مشهد روستای«گرجی علیا» را شخم می زند/برداشت پیچ و مهره از اراضی کشاورزی

قدس آنلاین، مهناز خجسته نیا:این روستا که با توسعه کلانشهر مشهد چندسالی است همسایه دیوار به دیوار شهر، در جاده کلات شده، فقط نام روستا را یدک می‌کشد و اگر آن را شهرک صنعتی فرض کنیم، خیلی هم گزافه نیست.

از همان بدو ورود تا آخرین دیوار خشتی روستا کارگاه‌های بزرگ و کوچکی به هم چسبیده‌اند که تعداد انگشت شمار خانه‌های مسکونی روستا در بین آن‌ها گم شده است،

روستایی که صدای تولید و صنعت مدت‌هاست در آن پیچیده است.

در این روستا به ازای هر کارگاه آن، از نجاری گرفته تا ساخت نردبان آلومینیومی، گیره لباس فلزی، پایه‌های دیواری، لوازم پرده، چوب لباسی و ام.دی.اف سه تا چهار نفر مشغول به کارند.

مردم این روستا دیگر برایشان زمینی باقی نمانده تا به کشاورزی و دامداری اشتغال داشته باشند و بیشتر درآمد آن‌ها از محل اجاره انبار و کارگاه‌هایی که با تغییر کاربری اراضی کشاورزی احداث شده، تأمین می‌شود.

اولین کارگاه در این روستا با راه‌اندازی شهرک صنعتی جاده کلات احداث شد و از آن موقع به بعد مردم روستا با مشاهده درآمدزایی این گونه اقدام‌ها، به سمت فعالیت در کارگاه‌های کوچک صنعتی و راه‌اندازی کارگاه‌های جدید جذب شدند و حالا شرایط به گونه‌ای شده که زندگی تمامی اهالی این روستا به نوعی با این کارگاه‌های صنعتی گره خورده است.

اما اینکه چقدر این تغییر شکل به نفع اهالی روستاست، هنوز در برزخ پژوهشی کارشناسی شده است.

در این روستا در کنار هر خانه، چند دستگاه صنعتی در کارگاه‌های بزرگ و کوچک آن وجود دارد که به جای اشتغالزایی برای جوانان روستا، فقط مشکلاتی برای آنان ایجاد کرده است، غافل از اینکه این الگو در روستا شاید بتواند نشانی از موفقیت باشد، اما کم و کاستی‌های موجود نتوانسته مردم این روستا را موفق کند.

کارگاه‌های مزاحم

برای اثبات این ادعاها کافی است به سراغ اهالی بروی! هر کدام دل پردردی دارند که نشان از شکست حمایتی دارد.

یکی از اهالی که جزو معتمدان روستاست، می‌گوید: برای روستایی با این همه کارگاه صنعتی این همه مشکلات زیبنده نیست.

او که سال‌هاست برای آسفالت کوچه‌های روستا پیگیری کرده و به نتیجه نرسیده است، می‌افزاید: سهم اهالی روستا از تردد خودروهای این کارگاه‌ها فقط گرد و خاک است.

او با بیان اینکه مالکان این کارگاه‌ها حتی حاضر نیستند نسبت به آسفالت کوچه‌هایی که خودشان مدام در آن تردد می‌کنند، مشارکت کنند، اظهار می‌دارد: با این روند در آینده همین تعداد از اهالی باقی مانده نیز باید به شهر کوچ کنند.

زن جوانی هم که با فرزند خردسالش در حال گذر است، به گزارشگر ما می‌گوید: مردم اینجا برای بهداشت و درمان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند.

او با انتقاد از دسترسی نداشتن این روستا به یک مرکز درمانی با توجه به وجود کارگاه‌های صنعتی و احتمال حوادث بسیارمی افزاید: در صورت نیاز به تزریق آمپول، اهالی چاره‌ای جز رساندن خودشان به شهر ندارند.

وی که برای تزریق آمپول فرزندش هر روز باید فاصله روستا تا شهر را طی کند، اظهار می‌دارد: این در حالی است که هر تزریق برای اهالی روستا خیلی گران تمام می‌شود.

او با بیان اینکه مرکز بهداشت روستا فقط واکسیناسیون کودکان را انجام می‌دهد، می‌افزاید: کمبود نیرو در این مرکز باعث شده تا اهالی برای تزریق واکسن کودکان خود نیز معطل شوند.

به گفته وی، در مرکز بهداشت این روستا فقط یک روز در هفته دکتر حضور دارد که به دلیل شلوغی مردم عطای آن را هم به لقایش بخشیده‌اند. 

یکی از مغازه داران روستا هم از رسیدگی نکردن مسؤولان گلایه می‌کند و می‌گوید: با ادامه این روند در آینده‌ای نزدیک زباله این روستا را احاطه خواهد کرد.

وی با نشان دادن زباله‌های رها شده در زمین‌های اطراف این روستا می‌افزاید: در حال حاضر دهیاری از هر خانه روستا ماهیانه سه هزار و 500 تومان برای جمع آوری زباله می‌گیرد، اما تکلیف زباله‌های رها شده مشخص نیست.

او آسفالت کوچه‌های روستا را نیز ضروری می‌داند و اظهار می‌دارد: بعید به نظر می‌رسد که در روستاهای دورافتاده استان نیز به این‌اندازه کوچه خاکی وجود داشته باشد.

هنگام ترک روستا نیز وضعیت خطرناک پست برق توجه ما را به خود جلب می‌کند، خطری بزرگ که هر لحظه در کمین است، آن هم برای روستایی که حالا چیزی کم از یک شهرک صنعتی ندارد!

  

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.