۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۶:۲۸
کد خبر: 527002

جامعه:جوان همواره شاهد وعده‌ها و شعارها بوده است. این دولت و آن دولت هم ندارد. همه دولت‌ها برای جوانان شعارهای رنگارنگ داده‌اند و تقریباً هیچ‌کدام هم به شعارهای خود عمل نکرده‌اند.

 سید مصطفی حسینی راد

شاهد این ادعا نیز کاهش نرخ ازدواج، بیکاری فزاینده جوانان و کاهش نرخ اشتغال، افزایش تمایل نیروهای جوان برای مهاجرت به خارج از کشور و افزایش افسردگی در میان جوانان است. در کشوری که طلایی‌ترین عصر خود را در داشتن جمعیت جوان سپری می‌کند و ممکن است دیگر تا ده‌ها و صدها سال، چنین فرصتی را به خود نبیند، جای دریغ و تأسف است که شاهد هرز رفتن بزرگترین سرمایه یعنی نیروی‌های جوان باشیم. جوانی که بمب انرژی، فعالیت و خلاقیت است امروز خسته و افسرده در گوشه اتاقش نشسته و دیگر از مرور کردن هر روز صفحه کاریابی روزنامه‌ها هم خسته شده است. به‌راستی چرا باید چنین باشد؟

امروز خانه و خانواده‌ای نیست که یک یا چند جوان بیکار نداشته باشد و هر روز و هر شب اشک و آه مادر و پدری که جوان خود را با زحمت و سختی به جوانی رسانده‌اند شاهد نباشد. شخصاً شاهد اندوه و افسردگی جوانان زیادی بوده‌ام که با داشتن مدرک عالیه از کارشناسی و کارشناسی ارشد تا دکتری و در حالی که خدمت سربازی خود را هم رفته‌اند در بازار بی‌سامان این روزها، برای توانایی و تخصص خود مشتری نمی‌یابند و بیکار و درمانده، همچنان چشم امیدشان به روزی است که دولتی بر سر کار بیاید که قدر جوانان و توانایی و انرژی آن‌ها را بداند و برای آن‌ها فرصتی برای اشتغال ایجاد کند تا بیش از این از زندگی خود عقب نمانند.

جوانی که در سن ۳۰سالگی به گفته خودش باید ازدواج کرده و یک یا دو فرزند داشته باشد به دلیل نداشتن بنیه مالی و نداشتن شغل و درآمد، از نظر خودش همچنان سربار پدر و مادر است و سال‌های طلایی عمرش در حال از دست رفتن. به این جوان چه وعده‌ای باید داد و چگونه باید اعتماد و اطمینان از دست رفته او را بازجُست؟

با این شرایط چگونه می‌توان جوانان را به ازدواج و تشکیل خانواده دعوت کرد و با آن‌ها از خطرات کاهش جمعیت و ضرورت افزایش نفوس سخن گفت؟

چنین جوانی پس از ناامیدی و خستگی در یافتن شغل، اگر به راه ناصواب پا گذاشت و خودش و جامعه را دچار آسیب‌های بیشتری کرد، چگونه می‌توان او را شماتت و سرزنش کرد؟ آیا این جوان باید سرزنش شود یا مسئولانی که با فراموش کردن جوانان و مشکلات آن‌ها، وزارت ورزش و جوانان را به تشریفاتی‌ترین و بی‌خاصیت‌ترین وزارتخانه تبدیل کردند؟ مسئولانی که با باز گذاشتن دروازه‌های واردات و حتی ایجاد تسهیلات برای واردکنندگان کالا، موجب تعطیلی کارخانه‌ها و کارگاه‌های داخلی و بیکاری نیروی کار هموطن خود و از دست رفتن میلیون‌ها فرصت شغلی برای جوانان این سرزمین شدند؟ به‌راستی چه کسانی مسئولند و باید شماتت شوند؟

فرصت این دولت هم با همه فرازها و فرودهایش و همه کارهای کرده و ناکرده‌اش و همه ادعاهای تحقق یافته و نیافته‌اش به سر رسیده است. حرف زدن آسان و شعار دادن ظاهراً بی‌هزینه است. دیگر شعار دادن کافی است. وقت عمل کردن است و امیدواریم دولت آینده دولتی باشد که به جای حرف زدن و در برج عاج نشستن، به میدان عمل بیاید و دست جوانان را هم بگیرد و بر سر کار آورد تا میهن خود و زندگی خویش را آباد کنند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.