کامران پارسی‌نژاد: «رمان عقاید» یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین گونه‌های ادبی است که با توجه به گرایش مفرط نویسندگان ایرانی به نحله رئالیسم، آنچنان در ایران شناخته نشده و به منصه ظهور نرسیده است.

شبه‌رمان‌های عرفانی، رمان عقاید نیستند

رمان عقاید نگاهی عمیق به مباحث بحث‌برانگیز و دیدگاه‌ها و آرای گوناگون در حوزه فلسفه، علوم اجتماعی، روانشناسی، علوم سیاسی، مذهب و تاریخ دارد. بی‌شک گونه‌بندی آرا و کشف حقیقت کاری بس طاقت‌فرساست زیرا نزدیکی و تشابه نسبی برخی آرا باعث می‌شود تا شناسایی میان درست و اشتباه‌بودن یک دیدگاه مشکل ‌گردد.

بدیهی است که این نوع رمان برای گروه سنی و افرادی خاص قابل استفاده است. اصولاً مخاطب این  ژانر ادبی آنچنان در پی حادثه، حالت تعلیق و هیجان نیست. آن‌ها آمده‌اند تا به حقایق زندگی دست یابند؛ حقایقی که قرار است از منظرهای مختلف روایت شود، حقایقی که دستیابی به آن‌ها مشکل است و به‌راحتی قابل درک نیستند. لذا در این گونه از رمان، حقایق هستی نباید به شکل رمز یا کنایه مطرح گردد. پیچیدگی‌های تصنعی و کاذبی که برخی نحله‌های ادبی معاصر چون پست‌مدرنیسم به راه انداختند، نمی‌تواند در ساخت رمان عقاید مفید واقع گردد. رمان عقاید خود را موظف به تفسیر و توصیف  باورها، حقایق زندگی و مباحث مرتبط با انسان‌شناسی می‌داند. بدین ترتیب بازگویی مسائل با زبان تمثیل یا نادیده‌گرفتن برخی سازه‌های داستانی در این ژانر ادبی جایز نیست.

در این راستا مطرح‌کردن حقایق از زاویه‌دیدهای مختلف منعی ندارد. نویسنده حتی می‌تواند آرا و آموزه‌های مختلف را بدون ارائه نتیجه‌گیریِ فردی مطرح سازد و قضاوت را بر عهده مخاطب بگذارد. بنابراین طرح مسائل مختلف از منظرهای متفاوت در چارچوب رمان عقاید قرار می‌گیرد و نویسنده مجبور به مطرح‌کردن یک نوع بینش و باور خاص نیست.

نویسنده رمان عقاید در قالب پرداخت اثر خود چندان به سازه‌های داستانی چون حادثه، کشمکش و شخصیت‌پردازی عنایت و توجه نشان نمی‌دهد. بر اساس گفته‌ تحلیلگران ادبی، آلدوس‌ هاکسلی تاکنون توانسته بهترین رمان‌های عقاید را خلق کند. او با یادداشت‌برداری تجربیات خود توانست به‌تدریج اصول و مبانی اولیه طرح رمان عقاید را پی‌ریزی کند. لازم به ذکر است که رمان عقاید با آن دسته از رمان‌هایی که به‌طور تصادفی به برخی عقاید و دیدگاه‌ها اشاراتی دارد، متفاوت است. این نوع از رمان عملاً به تمامی ‌سازه‌ها و شیوه‌های روایتی مرسوم و سنتی پشت کرده و راه خود را طی می‌کند. رویه ثابت و معیارگونه برای خلق رمان عقاید در بدو امر، انتخاب نوع شخصیت‌های داستانی است. نویسنده رمان در همان ابتدا می‌بایست میان شخصیت‌ها و مطالبی که قرار است صبحت کنند، هماهنگی لازم را ایجاد کند. بسیاری به‌اشتباه گمان می‌کنند که این ژانر ادبی در ایران رشد کرده و آثار بی‌شماری در این وادی قرار می‌گیرند. در صورتی که آنچه تاکنون خلق شده است شبه‌رمان‌های عرفانی، اجتماعی، فلسفی و... می‌باشد و نویسندگان ایرانی تاکنون نتوانسته‌اند توانمندی خود را در این حوزه به اثبات برسانند زیرا لازمة کار، علاوه بر آشنایی با شگردهای داستان‌نویسی، داشتن اطلاعات کافی و بنیادین در رشته‌های علوم انسانی است. اغلب نویسندگان ایران تاکنون به‌صورت جدی به امر پژوهش و تحقیق در رشته‌های علوم انسانی نپرداخته‌اند و آثار آن‌ها با قالب رمان عقاید فاصله بسیاری دارد

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.