در ایران اما آنچه بارها از زبان دولتمردان و در رسانه‌ها شنیده می‌شد این بود که مسئله دفاعی قابل مذاکره نیست و ایران هیچ محدودیتی را درباره توان موشکی و دفاعی خود نمی‌پذیرد.

برد ۳۰۰ کیلومتر، وزن سرجنگی ۵۰۰ کیلوگرم!

پس از اعلام عدم پایبندی ایران به برجام توسط ترامپ، دولتمردان آمریکایی اعلام کردند توافق هسته‌ای نقایصی دارد که باید آنها را با افزایش فشار روی ایران و در قالبی جدای از برجام رفع کرد. خواسته آمریکایی‌ها در واقع همان برجام ۲ و ۳ بود که با نظر منفی رهبر انقلاب در سال گذشته مواجه شده است. با طرح این مسئله، همان‌طور که می‌شد پیش‌بینی کرد، طولی نکشید تا کشورهای اروپایی نیز به آمریکا پیوستند و چراغ سبز خود را برای انجام مذاکرات جدید اعلام کنند، چنان‌که سه کشور فرانسه، آلمان و انگلستان در بیانیه‌ای مشترک بیان کردند: همزمان با تلاش برای حفظ برجام، ما هم نگرانیم که برنامه‌های موشکی ایران و فعالیت‌های منطقه‌ای این کشور امنیت اروپا را به خطر بیندازد. ما آماده‌ایم که درباره این موضوع همکاری با آمریکا و هر شریک دیگری که مرتبط باشد داشته باشیم. انتظار داریم ایران هم وارد این دیالوگ سازنده بشود تا اقدامات بی‌ثبات‌ساز را متوقف کند و به سمت راه‌حل‌های مذاکره‌شده حرکت کند.
At the same time as we work to preserve the JCPoA, we share concerns about Iran’s ballistic missile programme and regional activities that also affect our European security interests. We stand ready to take further appropriate measures to address these issues in close cooperation with the US and all relevant partners. We look to Iran to engage in constructive dialogue to stop de-stabilising actions and work towards negotiated solutions.‌
در ایران اما آنچه بارها از زبان دولتمردان و در رسانه‌ها شنیده می‌شد این بود که مسئله دفاعی قابل مذاکره نیست و ایران هیچ محدودیتی را درباره توان موشکی و دفاعی خود نمی‌پذیرد. هرچند به‌لحاظ منطقی باید طرح این سخنان از طرف دولتمردان را صحیح دانست اما موضوع نگران‌کننده و ناخوشایند این است که تیم مذاکره‌کننده در گذشته محدودیت‌هایی را در زمینه موشکی پذیرفته است! در واقع پذیرش همین محدودیت‌ها توسط تیم مذاکره‌کننده و وزارت امور خارجه بوده است که امروز طرف آمریکایی و اروپایی را برای افزایش فشارها بر روی مسئله موشکی ایران هم‌پیمان کرده است چراکه پذیرش محدودیت برای یک‌بار در موضوع مهمی چون توان موشکی، می‌تواند مجوزی برای عقب‌نشینی‌های جدید باشد. در ادامه به دو نمونه از این عقب‌نشینی‌ها اشاره می‌کنیم:

۱) برد موشک فقط ۳۰۰ کیلومتر!
پس از آزمایش موشک قدر در اسفندماه سال ۹۴، وزیر امور خارجه آمریکا آن را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت دانست! اما آنچه این مسئله را جالب توجه می‌کرد علت مورد اشاره جان کری برای بیان این ادعا بود چراکه وزیر خارجه دموکرات آمریکا، برد موشک‌های ایرانی را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ دانست. جان کری گفت: «این موشک‌ها نقض قطعنامه شورای امنیت هستند، چون آنها دارای (برد) طولانی‌تری نسبت به فاصله مجاز برای موشک‌های بالستیک هستند و به همین دلیل، تهدیدی بالقوه برای کشورهای منطقه و فراتر از آن هستند.» بعدها نیز نماینده انگلستان در شورای امنیت اعلام کرد که برد موشک‌های ایران باید حداکثر ۳۰۰ کیلومتر باشد و به همین خاطر آزمایش موشکی ایران نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به‌شمار می‌رود.
اما داستان از چه قرار است؟
تمامی این محدودیت‌ها و جنجال‌ها مربوط به پذیرش سندی تحت عنوان S/۲۰۱۵/۵۴۶ در بند ۴ ضمیمه b قطعنامه شورای امنیت می‌شود. S/۲۰۱۵/۵۴۶ نام اختصاری رژیم کنترل تکنولوژی موشکی- Missile Technology Control Regime (MTCR)- است و مطابق با بند ۴ ضمیمه b قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به‌مدت ۸ سال کشورهای جهان را از معامله اقلام و تکنولوژی موشکی با ایران منع کرده است. اما داستان تنها به اینجا محدود نمی‌شود چراکه سند MTCR حداکثر برد موشک‌های بالستیک را ۳۰۰ کیلومتر و با وزن سرجنگی ۵۰۰ کیلوگرم معرفی کرده است! از آنجایی هم که دولت یازدهم قطعنامه ۲۲۳۱ را پذیرفته و تصویب آن را رویدادی کم‌نظیر! در تاریخ جمهوری اسلامی خوانده، طرف غربی با استناد به همین سند و مبنا قرار دادن آن، ایران را متهم به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت می‌کند. ساده‌تر اگر بگوییم خواسته یا ناخواسته تیم مذاکره‌کننده کشورمان با پذیرش قطعنامه ۲۲۳۱ و عدم اعتراض به مبنا قرار گرفتن سند MTCR توسط شورای امنیت، محدودیت برد در زمینه موشکی را پذیرفته است! این درحالی است که ایران تا قبل از پذیرش قطعنامه ۲۲۳۱ سند MTCR را نپذیرفته بود لذا قرار دادن نام رژیم کنترل تکنولوژی موشکی در قطعنامه باید مورد اعتراض دولتمردان واقع می‌شد که این اتفاق هیچ‌گاه نیفتاد.
نکته جالب توجه‌تر جایی است که عباس عراقچی معاون وزیر خارجه کشورمان تلویحاً آزمایش موشک‌های میان‌برد را نقض قطعنامه خوانده و می‌گوید: حتی اگر ایران اقدام به آزمایش موشک‌های میان‌برد کند، حداکثر این است که این نقض قطعنامه به حساب می‌آید و نه نقض توافق وین. حساب توافق وین به‌طور کامل از قطعنامه جداست. در توافق وین هیچ اشاره‌ای به بحث موشکی و محدودیت‌های تسلیحاتی نشده است و اینها فقط موضوع قطعنامه هستند.
لذا مشخص است که تیم مذاکره‌کننده کشورمان برخلاف ادعاهای صورت‌گرفته، تحت عنوان قطعنامه ۲۲۳۱ در زمینه برد موشک‌های بالستیک، محدودیت‌هایی را پذیرفته‌اند که با تصویب آن در قالب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت تبدیل به یک تعهد جهانی شده است!

۲) ۸ سال تحریم موشکی
چند روز مانده به انعقاد برجام اکثر رسانه‌ها از قفل شدن مذاکرات خبر دادند و علت این مسئله نیز اختلاف بر سر تحریم‌های موشکی عنوان شد. مسئله اینجا بود که در صورت لغو شش قطعنامه گذشته تحریم‌های موشکی و تسلیحاتی موجود در آنها نیز باید لغو می‌شد چراکه به بهانه هسته‌ای وضع شده بودند. اما با انتشار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مشخص شد که این تحریم‌ها همچنان پابرجاست چراکه تیم مذاکره‌کننده کشورمان پذیرفت که مطابق با بند ۳ ضمیمه b قطعنامه ۲۲۳۱ تا ۸ سال پس از روز قبول توافق یا تا زمانی که آژانس گزارشی مبنی بر تأیید «نتیجه‌گیری گسترده‌تر» ارائه کند، هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیکی طراحی‌شده برای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای، شامل پرتاب با استفاده از چنین فناوری‌های موشک‌های بالستیک، صورت ندهد.»
عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه ۱۵ فروردین ۹۵ با حضور در گفت‌وگوی ویژه خبری در توضیح این مسئله و در جواب سؤال مجری صدا و سیما درباره موضوع موشکی و ارتباط آن با قطعنامه هسته‌ای ۱۹۲۹ می‌گوید: «همانطوری که عرض کردم از سال ۱۳۸۵، قطعنامه ۱۶۹۶ وقتی تصویب شد کاری که طرف مقابل کرد این بود که موضوع موشکی ما را به هسته‌ای گره زدند. عین عباراتشان موجود است اگر می‌خواهید برای شما بخوانم. چالش ما با آمریکایی‌ها چالش موشکی، هسته‌ای، حقوق بشر و به تعبیر آنها تروریست و تعبیر درست ما نیز محور مقاومت است. از بین این ۴ چالش موضوع هسته‌ای بهانه‌ای برای آمریکایی‌ها شد تا بتوانند علیه ما اجماع‌سازی جهانی بکنند و قطعنامه بگیرند. موضوع هسته‌ای خوب بهانه‌ای شد برای آنها. همه قطعنامه‌ها به‌خاطر هسته‌ای بود ولی موشکی را هم وارد آن کردند و قسمت خطرناکش این بود.»
عراقچی در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا زمانی که تحریم‌های هسته‌ای لغو می‌شد این تحریم‌ها لغو نشد نیز گفت: «هسته‌ای که لغو شد آنها آمادگی برداشتن بحث تحریم موشکی و تحریم تسلیحاتی را نداشتند.»
اما بعدتر لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در بیانی تأسف‌آمیز درباره علت لغو نشدن این تحریم‌ها گفته بود: «ما و چین می‌خواستیم تحریم‌های تسلیحاتی لغو شود، اما با وجود حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند که تحریم‌ها تا ۵ سال ادامه یابد.»
لذا متاسفانه باوجود ادعای لغو شدن تمامی شش قطعنامه قبلی توسط دولتمردان تحریم موشکی ایران ۸ سال دیگر نیز ادامه پیدا کرد فقط با این تفاوت که قطعنامه ۲۲۳۱ مورد تأیید و پذیرش تیم مذاکره‌کننده ایرانی واقع شده است!

جمع‌بندی
دو مورد مذکور تنها مشتی از نمونه خروار عقب‌نشینی‌های تیم مذاکره‌کننده کشورمان در زمینه موشکی بوده و دولت فعلی آمریکا به‌همراه متحدان اروپایی خود در تلاش است تا محدودیت‌های جدیدتری نیز به آن اضافه کند. سخن گفتن از غیرقابل مذاکره بودن مسائل دفاعی و امنیتی از جانب دولتمردان تنها زمانی پذیرفتنی می‌شود که در واقعیت اقدامی خلاف آن صورت نگیرد. با این تفاسیر آیا می‌توان چراغ سبز افرادی چون نهاوندیان و موسویان پیرامون امکان مذاکره در زمینه‌های دیگر را نشانه‌ای از عقب‌نشینی‌های جدید دانست؟ آیا بازهم قرار است دولت بر خلاف سخنان خود عمل کند. آیا باز هم قرار است دولت بر خلاف سخنان خود عمل کند و بر سر مسائل دفاعی کشور هم مذاکره کند! اندکی باید صبر کرد تا پاسخ این سؤالات مشخص شود.

* ویژه نامه روایت امروز روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.