۲۰ آذر ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۱
کد خبر: 633914

پدیده عینی اربعین نشان‌دهنده این است که تحققِ یک جامعه دینی واحد و در عین حال متکثر، امکان‌پذیر است و بهترین برهان بر امکان وجود چنین جامعه‌ای است؛ چون اربعین یک جامعه ایمانی را شکل می‌دهد.

به گزارش گروه فرهنگی قدس‌آنلاین، که تجربه پیاده‌روی اربعین را دارند، تصدیق می‌کنند که در این آیین ما با دو پدیده روبه‌رو هستیم؛ یکی وحدت عجیبی است که در بسیاری از لایه‌های آن وجود دارد، هم در شکل و صورت مثل وحدت در مبدأ و مقصد و وحدت در راه و طریق، و هم در محتوا. در لایه‌های باطنی‌تر هم انگیزه‌ها و عُلقه‌ها واحد است و همه در ذیل محبت حسینی حرکت می‌کنند؛ لذا وحدتی شکل می‌گیرد که هیمنه ایجاد می‌کند. همه تصدیق می‌کنند که این دریای متحدِ واحد، عظمتی را در روح و جان انسان ایجاد می‌کند که بسیار مطلوب و لذیذ و باارزش است. در عین حالی که این وحدت در مناسک اربعین دیده می‌شود، یک تکثر غریب هم وجود دارد؛ اقوام و ملیت‌های مختلف با آداب، سنن، شکل‌ها و قالب‌های مختلف در این دریای بیکران در حرکتند. این تفاوت و تکثر الزاماً مربوط به لایه‌های رویی، مناسک و ظواهر نیست بلکه در نحوه تعلق خاطر، در معرفت به حقیقتی که به سمتش حرکت می‌کنند؛ در انگیزه‌ها، در ارادت‌ورزی و عمق ایمان‌ها، عمق حب و بغض‌ها و عمق اعتقادات متفاوت است. نکته مهم این است که این تکثّر ارگانیک است، تصنعی نیست؛ یعنی وحدتی نیست که «تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّی» (حشر:۱۴) باشد. ارگانیسم دارد؛ زنده است. یک دریای بیکران واحد، با شعور و کنش و حرکت واحد که در عین حال بسیار متکثر است.

پدیده عینی اربعین نشان‌دهنده این است که تحققِ یک جامعه دینی واحد و در عین حال متکثر، امکان‌پذیر است و بهترین برهان بر امکان وجود چنین جامعه‌ای است؛ چون اربعین یک جامعه ایمانی را شکل می‌دهد.

حواشی و نگرانی‌هایی که در نوعی از تکثر و تفرق امت اسلامی دیده می‌شود، در این جامعه دیده نمی‌شود؛ یعنی تکثری بدون آسیب در اینجا وجود دارد. این نشان می‌دهد که می‌توان تکثری را فرض کرد که نه تنها آسیبی ندارد بلکه خوب و مطلوب است؛ اینکه شکل و ظاهر و رفتار در اربعین یکی باشد مطلوب ما نیست؛ لطف این دریای واحد به تکثرات است و البته حکمت‌آمیز و مطابق با منطق قرآن و عرفان و فلسفه.

پس می‌توانیم به یک نوع کثرت‌گرایی دینی قایل باشیم که محذورات و مشکلات پلورالیسم دینی را که منجر به نسبیت‌گرایی می‌شود، نداشته باشد.

از این مقدمات تئوری و نظری، یک نتیجه عملی و کاربردی مهم به دست می‌آید که جایگاه وحدت و کثرت در این ارتباط میان‌فرهنگی را روشن می‌کند. به نظر من دیدگاه رادیکالی که از وحدت جامعه ایمانی حرف می‌زند حتی در جامعه آخرالزمانی حضرت حجت، قابل خدشه و غیرواقعی است؛ این یک فهم فردی و ذوقی نیست بلکه متکی است بر مفاهیم معرفتی قرآنی و روایی و حتی فلسفی و با برهان فلسفی قابل اثبات است.
در ارتباطات میان‌فرهنگی در بستر اربعین، باید به چند نکته توجه کرد که به کنشگری‌ها قالب می‌بخشد، حد می‌زند و سازمان می‌بخشد:
 نوعی تکثر دینداری قابل فرض و پذیرش است که مُخلّ دینداری واحد نیست.

این تکثرها در ساحت دینداری مفید و حکمت آمیز است.

در مواجهه با دیگریِ فرهنگی باید فراق منطقه‌ای را که رخصت فرهنگ‌هاست (زیست‌بوم فرهنگی) قبول کرد و محترم شمرد و در ارتباطات میان‌فرهنگی آن‌ها را رعایت کرد.

بر این اساس، فرهنگ انقلاب اسلامی بذری است که در خاک عراق رشد می‌کند و رنگ و بوی عراقی خواهد داشت؛ همان طور که فرهنگ انقلابی وقتی به لبنان می‌رود، حزب‌الله لبنان را می‌سازد که با حزب‌الله ایران متفاوت است؛ نه فقط در نمادها و شعارها بلکه در لایه‌های باطنی و عمیق و نحوه دینداری با ما متفاوتند، اما در ذیل ولایت ائمه و ولایت فقیه کار می‌کنند.

این تکثر باید فهم شود، به ملاحظات بسیار زیادش توجه شود و در روش کنشگری ما لحاظ شود. تأکید من این است که ارتباطات میان‌فرهنگی به وحدتی نیاز دارد که در ساحت فرهنگی شکل بگیرد اما در عین حال زیست‌بوم‌ها رعایت و حفظ شوند و محترم باشند و این یک امر حکمت‌آمیز است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.