اصغر بالسینی استاد اقتصاد بین الملل گفت: هنگامی که آمریکاییها مهمترین منبع درآمد اقتصادی یک ملت چون نفت را مورد حمله قرار می دهند در اصل آنها به دنبال تنبیه سیاستمداران کشور هدف نیستند بلکه به دنبال تحمیل شدیدترین فشارها و خسارتهای اقتصادی به عموم مردم هستند و چون در قالب این تحریم ها عموم مردم مورد هجوم قرار می گیرند موضوع تروریسم اقتصادی صورت عینی می یابد.

شیوه هوشمندانه و نوین آدمکش آمریکا با تروریسم اقتصادی ملتها محقق شده است

عنوان تروریسم اقتصادی اشاره ای  به طراحی های ضد انسانی آمریکا بود که توسط دکتر ظریف در اجلاس بین المللی غیر متعهدها مطرح شد. ایالات متحده آمریکا با طراحی تحریم های بزرگ و تشدید تحریم هایی که خطرات جانی و انسانی فراوانی برای ملتها به بار می آورد به بهانه های مختلف به دنبال تحمیل عقاید خود از طریق نوین آدمکشی و زورگویی است که به صورت نرم و با فشار اقتصادی خواهان از پای درآوردن ملتهاست؛ قطعا این نوع از تروریسم که هدفمند تر ودر ابعاد بزرگتری از تروریسم نظامی انسانها و ملتها را تحت فشار قرار می دهد باید در مجامع بین المللی مطرح شود چرا که اثرات مخرب آن از تروریسم نظامی به مراتب بیشتر است و عدم ایستادگی در برابر تروریسم جدید آمریکایی می تواند منافع بسیاری از کشورها و ملتها را به بهانه های واهی مورد تهدید قرار دهد. دکتر اصغر بالسینی استاد اقتصاد بین الملل در گفت و گو با ...تروریسم اقتصادی وابعاد آن را در عملکرد آمریکایی توضیح داده است.

آقای دکتر ظریف در نشست سران غیر متعهدها موضوع تروریسم اقتصادی و استفاده تروریستی آمریکا از ابزارهایی جهت تحمیل فشار و زور به ملتهای دنیا را بیان نمودند؛ تعریف شما از تروریسم اقتصادی آمریکا چیست؟

سران ایالات متحده آمریکا در طی دو دهه اخیر با استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی بین المللی بانکی؛ پولی و مالی تلاش کرده اند تا فشارهای مضاعفی بر کشورهایی که به نوعی با آنها دارای تعارض هستند وارد کنند؛ این ابزارها که در راستای فشار تحریمی به کار گرفته می شود با هدف تنبیه یک کشور مورد استفاده قرار می گیرد که نمونه های عینی و فراوانی در دو دهه اخیر از سوی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شده است که در یک پارادایم حقوقی می توان آن را در قالب تروریسم اقتصادی تعریف کرد.

مهمترین اهداف تروریسم اقتصادی آمریکا علیه سایر کشورها چیست؟

تروریسم اقتصادی آمریکا تلاش کرده تا با استفاده از ابزارهای گوناگونی و یاری گرفتن از بازیگران ملی و فرا ملی شرایط بی ثبات کننده ای را در کشور هدف به وجود آورند، هنگامی که هدف مورد نظر تحت تحریم اقتصادی قرار می گیرد در اصطلاح آن کشور در معرض حملات تررویستی ابزارهای اقتصادی آمریکا قرار گرفته است که متاسفانه آمریکایی ها در این زمینه وبه بهانه تحریم های اقتصادی برخی از کشورها منجمله جمهوری اسلامی ایران را تحت شدیدترین فشارها قرار داده اند. قطعا آمریکاییها با استفاده از ابزارهای بین المللی اقتصادی به دنبال برهم زدن تعادل اقتصادی در جهموری اسلامی و کشورهای تحت تحریم خود هستند؛ استفاده از ابزارهای غیر متعارف و غیر مشروعی که آمریکا در تحریم های اقتصادی دنبال می کند به تعبیری نشان دهنده سوء استفاده آمریکاییها از بسترهای اقتصادی به وجود آمده در دنیاست؛ از این حیث با صراحت می توان گفت که آمریکا به وجود آورنده تروریسم اقتصادی جدی و سهمگینی در دنیاست؛ ممانعت و جلوگیری از پیشبرد اهداف تروریستی اقتصادی آمریکا در سطح جهان نیازمند فعالیت همه جانبه حقوقی در عرصه داخلی و بین المللی است و لازم است تا سران تمامی کشورها متوجه ابعاد بزرگ خطر تروریسم اقتصادی آمریکا باشند.

ابزارهایی چون سوئیفت؛ تحریم فروش نفت و مبادلات بانکی و پولی و مالی درعرصه بین المللی که آمریکاییها جهت پیشبرد مقاصد سیاسی خود بر کشورها استفاده می کنند آیا در سطح بین المللی دستاویزی جهت سوءاستفاده آمریکا از ملتهای جهان شده یا خلق این ابزارها در راستای رفاه و سهولت کار هر چه بیشتر کشورها و ملتها بوده است؟

هنگامی که آمریکاییها مهمترین منبع درآمد اقتصادی یک ملت چون نفت را مورد حمله قرار می دهند در اصل آنها به دنبال تنبیه سیاستمداران کشور هدف نیستند بلکه به دنبال تحمیل شدیدترین فشارها و خسارتهای اقتصادی به عموم مردم هستند و چون در قالب این تحریم ها عموم مردم مورد هجوم قرار میگیرند موضوع تروریسم اقتصادی صورت عینی می یابد. در دو دهه اخیر آمریکا با عبور از تقابل رودر رو با ملتها چون جنگ ومحاصره اقتصادی و فیزیکی به سمت تحریم های هوشمند حرکت کرده است تا با برنامه ریزی جدید در قالب ابزارهای تحریمی تروریسم مورد نظر خود را در سایر کشورها اجرا کند؛ این در حالی است که سران کشورهای دنیا در دهه های اخیر به دنبال ایجاد ابزارهای بین المللی جهت افزایش تعاملات اقتصادی و بستر سازیهای حقوقی قانونی واقتصادی بوده اند تا در عرصه تجارت بین الملل و از طریق ظرفیت های ایجاد شده تعاملات اقتصادی فی مابین را با کمترین هزینه و به سهولت انجام دهند؛ ابزاری به نام سوئیفت که متشکل از چندین رمز بانکی برای انجام ساده و سهولت بیشتر تراکنش های بین المللی است مورد سوء استفاده آمریکا برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود علیه کشورها قرار گرفته است؛ قطعا چنین سوء استفاده ای نوعی اقدام تروریستی در قبال ملت دیگری است.واقعیت این است که آمریکایی ها در بالاترین سطح ممکن ابزارهای تروریستی را علیه جمهوری اسلامی ایران یا برخی از کشورها به کار گرفته اند؛ ابزارهایی که برای سهولت کار ابناء بشرطراحی شده اند.

بنابراین می توان گفت آمریکا به دلیل استیلای قدرت دلار در حال ضربه زدن به ملتها و تحمیل خواسته ها و مواضع خود به سایر کشورها و ملتها از طریق تروریسم اقتصادی است؟

بله قطعا به این شکل است. متاسفانه آمریکایی ها به رغم استفاده های عظیمی که از تعاملات و ابزارهای بین المللی دارند؛ با توجه به اینکه بخش عمده ای از توسعه اقتصادی امریکا بعد از جنگ جهانی دوم براساس استفاده از بسترهای عنوان شده شکل گرفته که اینک آمریکا خود را به عنوان قدرت اقتصادی به جهان معرفی می کند هر چند این مساله جای شک و شبهه فراوانی دارد.قطعا اگر اقتصاد کشوری ادعای مدیریت اقتصادی جهان را دارد باید در قبال سایر کشورها مسوول باشد که متاسفانه آمریکاییها در این زمینه سابقه بسیار بدی از خود برجای گذاشته و عملکرد بسیار غلطی ارائه داده اند.

با بررسی تاریخ بعد از جنگ جهانی دوم می توان متوجه سوء استفاده های آمریکا از ابزارهای طراحی شده بین المللی شد؛ آنها همواره از ابزارهای یاد شد حداکثر منافع را برداشت کرده اند؛ در این زمینه می توان به مثال های مختلفی اشاره کرد. اقتصاد آمریکا که برای خود ایجاد کنند دراین زمینه مثال های خیلی جدی وجود دارد اقتصاد آمریکا که حدود یک چهارم تولید ناخالص ملی جهان را شامل می شود در دهه های اخیر کسری های بزرگ بودجه ای داشته؛ کسری هایی که در نوع  خود کمک بزرگی به شکوفایی اقتصاد اروپا بوده و فشار مضاعفی به سایر اقتصادهای جهان وارد کرده است. آخرین آمار رسمی از اقتصاد آمریکا  در سال 2018 بیانگر آن است که این کشور نزدیک به  2500 میلیارد دلار کالا وخدمت صادر کرده اما در مقابل 3 هزار  و 121 میلیارد دلار واردات داشته؛ به این معنا که در سال گذشته آمریکایی ها 621 میلیارد دلار واردات بیش از صادرات داشته اند؛این رقم در اقتصاد دیگری غیر از کشور آمریکا قطعا به معنای حجم بزرگی از کسری تراز تجاری محسوب شده و لاجرم اقتصاد را با مشکلات جدی مواجه می کرد اما چگونه می شود که آمریکا با 621 میلیارد دلار کسری تراز بازرگانی در سال گذشته و افزایش بدهی سالیانه 535 میلیارد دلار از سال 2000 به بعد نه تنها منجر به کاهش رفاه مردم نشده بلکه اقتصاد کشور را ویران نکرده است؟ پر واضح است که پذیرش دلار به عنوان ارز جهانشمول در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم و چاپ دلار و ارسال آن به کشورهای صادر کننده به آمریکا بدون کمترین آثار منفی خلق پول در این کشور دست آمریکاییها را از ابزارهای بین المللی مالی برای بهره مندی یک سویه باز گذاشته است. آمارها نشان می دهد سطح بدهی های بین المللی آمریکا نزدیک 21 هزار میلیارد دلار است؛ مدیریت بدهی آمریکا از طریق سوء استفاده از وجه ذخیره ارزشمند بودن  دلار است و چون دلار به عنوان ارز ذخیره ارزش  در دنیا مورد توجه است با خرید اوراق قرضه از آمریکا؛ منابع مالی قابل توجهی از کشورهای جهان در اختیار آمریکاییها قرار می گیرد. بد نیست بدانیم در دهه های اخیر آمریکاییها  بیشترین استفاده را از ابزارهای حقوقی قانونی  بین المللی در سطح جهان داشته اند  و بیشترین فشارها را علیه سایر کشورها در زمینه های اقتصادی اعمال کرده اند.آمریکایی ها با هوشمند کردن ابزارهای تحریمی خود و نشانه گرفته تعاملات بانکی که باید به عنوان یک بستر حقوقی و اقتصادی در خدمت تعاملات اقتصادی مردم جهان باشد به دنبال ایجاد بی ثباتی کشورهای در کشورهای دیگر هستند که این راهکار اسمی جز استفاده از ابزارهای تررویستی اقتصادی ندارد. به جرات می توان گفت بزرگترین تروریست اقتصادی در جهان؛ دولت امریکاست و بی مسوولیتی ها وسوء استفاده هایی که از خود ظهور و بروز داده است موید این واقعیت است که امروز آمریکا سردمدار تروریست مردمی است که مجبور به تحمل سختی های فراوان اقتصادی هستند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.