در روزهای توافق برجام، برخی سر از پا نمی‌شناختند. برخی نیز احساسات خود را در قالب اشک بروز می‌دادند، البته اشکی نه از سر شوق، بلکه اشکی ناشی از درد و غصّه‌ای که می‌دید چگونه قرار است دستاورد دانشمندان یک ملّت داده شود و در مقابل، آنچه گرفته می‌شود، «تقریباً هیچ» است!

شاید گریه‌های آن مرد برای دلار ۳۰ هزارتومانی و سکه ۱۲ میلیونی بود!

قدس آنلاین: روزهای پیش و پس از توافق برجام، دوران غلیان احساسات و واکنش‌های هیجانی بود؛ خاص و عام هم نمی‌شناخت، هر کس به نحوی عواطفش درگیر توافقی شده بود که توافق قرن نامیده می‌شد. برخی با پایکوبی و حضور در خیابان سر از پا نمی‌شناختند و برخی نیز به تمسخر و استهزاء مخالفانِ توافقی که برجام نامیده می‌شد، روی آورده بودند.

در این میان، برخی نیز احساسات خود را در قالب اشک بروز می‌دادند، البته اشکی نه از سر شوق، بلکه اشکی ناشی از درد و غصّه‌ای که می‌دید چگونه قرار است دستاورد دانشمندان یک ملّت داده شود و در مقابل، آنچه گرفته می‌شود، «تقریباً هیچ» است!

روزی که طرح ناظر به اجرای برجام در ۲۰ دقیقه با مدیریت علی لاریجانی به تصویب رسید، این فقط ضربان قلب مرحوم روح‌الله حسینیان نبود که دچار اختلال شد و او را راهی بیمارستان کرد، بلکه اشک‌های علی اصغر زارعی دیگر نماینده تهران را در صحن علنی جاری کرد. همزمان در ردیف‌های جلوی صحن مجلس، محمّدجواد ظریف، لبخندی از روی شعف بر لب داشت.

منبع: خبرگزاری فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.