قدس آنلاین/هدی احمدی: از سوالات متداول پیرامون امام رضا(ع) این است که چرا ایشان ولیعهدی طاغوت را پذیرفت؟ مگر در دین اسلام توصیه نشده که کمک به ظالم حرام است، پس چرا ایشان مقام ولایتعهدی مأمون را که شخصی ستمگر بود قبول کرد؟

بررسی انگیزه‌های امام رضا(ع) از پذیرش ولایتعهدی/شکست مأمون در برابر تاکتیک‌های هوشمندانه امام رضا(ع)

در گفت‌وگوی قدس آنلاین با حجت‌الاسلام سید محمدجواد سایبان، استاد حوزه و پژوهشگر حوزه اهل بیت(ع) پاسخ این سؤال را جویا شدیم.

او می‌گوید: زمان امام رضا(ع) عصر جدیدی از شکوفایی و بالندگی فرا روی شیعه پدیدار گشت و این به سبب کوشش‌ها و رنج‌های امامان پیشین بود. شکل‌گیری پایگاه‌های عظیم شیعه و قدرت یافتن آن‌ها به گونه‌ای بود که می‌توانستند حکومت را در دست گیرند. اما این وضعیت، حاکمان عباسی را به هراس انداخت و به چاره‌جویی واداشت. واگذاری منصب ولایتعهدی به امام رضا(ع) از چاره‌هایی‌ بود که برای گریز از خطر شیعه یافتند. مأمون که یکی از خلفای زیرک و باهوش عباسی بود با دعوت امام رضا(ع) به خراسان و پیشنهاد ولایتعهدی به ایشان به دنبال رسیدن به این خواسته‌ها خود بود.

حجت‌الاسلام سایبان به خواسته‌های مامون اشاره کرده و توضیح می‌دهد: او دلواپس تحرکات امام(ع) در مدینه بود و از طرفی نمی‌خواست که ایشان را در مدینه به شهادت برساند، بنابراین برای کنترل و زیر نظرداشتن امام، این درخواست را مطرح کرد. علاوه بر آن گروه‌های متعددی برای دگرگونی و فروپاشی دولت عباسی شورش کرده بودند و به عقیده مأمون، ساکت کردن آن ها با اعطای پست و مقام به امام رضا(ع) ممکن بود. امام، چهره دینی و مقدسی داشت و از جایگاه رفیعی در بین مردم برخوردار بود. مأمون قصد داشت با تحمیل این پست به امام رضا(ع) وجهه ایشان را در بین عموم مردم از بین برده و تخریب کند.

انگیزه‌های مأمون از پیشنهاد ولایتعهدی به امام رضا(ع)

این استاد حوزه تصریح می‌کند: هارون با به شهادت رساندن امام کاظم(ع) در زندان، لکه ننگی را در خاندان عباسی ایجاد کرده بود. اگر مأمون نیز با امام رضا(ع) چنین کاری می‌کرد، باید منتظر فروپاشی دولتش بود. به همین دلیل مأمون سیاست سازش را پیش کشید و با پیشنهاد اعطای مقام ولایتعهدی به امام رضا(ع) درصدد جبران جنایت پدرش برآمد. افزون بر آن مأمون به دنبال این بود که از حضور امام رضا(ع) نهایت استفاده را کرده و دست به هر جنایتی که خواست بزند تا به این طریق، امام(ع) را به عنوان شریک جرم خود به مردم معرفی کند. امام رضا(ع) به عنوان رهبر و مقتدای شیعیان، جایگاه رفیعی در میان پیروانشان داشت. مأمون قصد داشت با تحمیل این مقام، دل شیعیان را به خود جلب کرده و از طرف دیگر به حکومت خود مشروعیت بخشد.

حجت‌الاسلام سایبان با بیان نقشه خوانی امام رضا(ع) و خنثی کردن تک تک اهداف مأمون، اظهار می‌کند: هدف مأمون کنترل امام رضا(ع) و جلوگیری از فعالیت‌های ایشان بود اما حضرت(ع) با تربیت شاگردان متعدد، ارسال نمایندگان خود به اطراف و مدیریت غیرمستقیم پیروانشان، وظایف امامت خود را به بهترین شکل انجام داده و تهدید مأمون را به فرصت تبدیل کردند. مأمون به دنبال جلوگیری از شورش انقلابیون بود اما امام رضا(ع) از همان ابتدا به گونه‌ای رفتار کرد که حضورش مانعی بر سر راه انقلابیون نبود و در واقع اختیار قیام به خود آن ها واگذار شده بود.

این کارشناس دینی عنوان می‌کند: مأمون قصد تخریب جایگاه امام(ع) را داشت اما حضرت قبل از سفر به خراسان با روضه‌خوانی و گریه در کنار مرقد مطهر پیامبراکرم(ص) به مردم فهماند که هدف مأمون اعطای پست و مقام نیست بلکه او به دنبال کشتن امام است. نقشه خلیفه عباسی در تخریب وجهه معنوی و قداست امام(ع) نیز با شکست رو به رو شد زیرا امام رضا(ع) در زمان ولایتعهدی، بازهم روی حصیر می‌نشست و غذای ساده می‌خورد تا به مردم بفهماند که چه در کاخ باشد و چه در کوخ ساده زیستی، زهد و تقوای او هم چنان باقی است و تغییری نخواهد کرد.

حجت‎‌الاسلام سایبان در پایان یادآور می‌شود: مأمون به دنبال جبران جنایت پدرش بود اما امام رضا(ع) در مواضع متعدد گناهکار بودن آنان را نمایان کرد. به عنوان نمونه دو مسافر به خراسان آمدند، در آنجا به خدمت حضرت رضا(ع) رفته و پرسیدند: ما از فلان جا آمده‌ایم، آیا نماز ما شکسته است یا تمام؟ با اینکه آن دو نفر از یک منطقه آمده بودند و تفاوتی در سفر آن‌ها نبود، امام به یکی از آنها فرمود: نماز تو شکسته و به دیگری فرمود: نماز تو تمام است. مسافران که از این پاسخ امام متعجب شده بودند، دلیل حکم امام را پرسیدند. ایشان خطاب به شخصی که نمازش را کامل دانسته بود، فرمود: تو به قصد دیدار مأمون آمده‌ای، بنابراین سفر تو، سفر گناه است و سفر گناه موجب شکسته شدن نماز نمی‌شود. و در آخر نیز نقشه مأمون در مشروعیت بخشیدن به حکومتش و شریک جرم کردن امام نیز با شکست مواجه شد زیرا هر چند امام رضا(ع) چاره‌ای جز پذیرفتن ولایت‌عهدی در پیش نداشت، اما شرط‌هایی برای آن نهاد که مأمون را در رسیدن به اهداف خویش ناکام ساخت. شرط‌های امام(ع) این بود که در امر و نهی حکومت دخالت نکند، فتوا ندهد، قضاوت نکند، در عزل و نصب شرکت نجوید و امور و سنن دینی را جابه جا نکند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.