حضورپذیری و ایجاد سرزندگی در فضای شهرها مستلزم توجه کافی به طراحی دیوارنگاره‌های شهری است. در چند سال اخیر سازمان زیباسازی با برگزاری جشنواره‌های بهاره گام مثبتی در راستای توجه به دیوارنگاره‌ها و هویت شهرها برداشته است.

دیوارنگاره باید متناسب با هویت محلی باشد

اکبر نیکان‌پور، هنرمندی است که تصویرسازی‌های او روی دیوارهای شهر نقش بسته و دانشجویانش هم در زمینه دیوارنگاره فعال هستند.

او برای کتاب‌های کودکان و مطبوعات کودک و نوجوان به مدت ۲۰ سال تصویرسازی کرده است. همچنین مشاور و مدیر هنری، داور چندین نمایشگاه داخلی و بین‌المللی، دارای چندین جایزه داخلی و جهانی و مؤلف کتاب‌های بسیاری در زمینه تصویرگری است.

خوش‌فامی رنگ‌های اکولین، ویژگی مشترک تصویری او در کتاب‌ها و مناسب برای کودکان پیش‌دبستانی است.

در آستانه عید نوروز و جان دوباره بخشیدن به دیوارهای شهر، گفت‌وگویی با این هنرمند داشتیم که در ادامه می‌خوانید. 

 یکی از هنرهای شما تصویرسازی روی دیوارهای شهر است. با توجه به اینکه در آستانه عید نوروز هستیم، لطفاً درباره فلسفه دیوارنگاره و تزئینات هنری شهری توضیح دهید.

 شهری که رنگ نداشته باشد شادی ندارد. اگر تلاش شود دیوارها رنگ‌آمیزی شود به هر جا نگاه کنیم در مترو، خیابان، اتوبان و... تصاویری می‌بینیم که روحمان شاد می‌شود. خوشبختانه چند سالی است که شهرها به مسئله طراحی دیوارنگاره‌ها اهمیت می‌دهند.

 نظرتان درباره محتوا و کیفیت این دیوارنگاره‌ها چیست؟

 بعضی دیوارها حرفه‌ای طراحی شده‌اند اما بخشی برنامه کودک شده‌اند. بهتر است این طرح‌های کودکانه در محله‌هایی که کودکان یا مدارس زیاد هستند استفاده شود. 

 رسالت اصلی دیوارنگاره چیست؟

 تعریفی که در تاریخ هنر از دیوارنگاره داریم، می‌گوید که این هنر ابزارهای مختلفی می‌خواهد، زبان و بیان طرح در آن مهم است. در کشورهای دیگر این فاکتورها لحاظ شده‌اند مثل طرح‌هایی که در دوره بیزانس با تم‌های مذهبی کار شد و ماندگار هستند و یک جاذبه برای گردشگرها هم به شمار می‌آیند. اما دیوارنگاره‌های ایران گذرا و صرفاً برای ایجاد نشاط و استقبال از بهار است و ماندگار نیست.

باید فکری برای این وضعیت شود. روی شیوه، تکنیک و موضوع‌ها بیشتر تمرکز کنند. در دانشگاه‌ها مفهوم دیوارنگاره آموزش داده شود و شهرداری هم ورک‌شاپ‌های تخصصی برگزار کند. همچنین به حضور انسان روی دیوارنگاره‌ها هم توجه شود که می‌تواند یادبود مفاخر یا طرح‌های حماسی باشد.

 ارتباط دیوارنگاره‌ها با هویت محلات چقدر مهم است؟

 طرح‌ها باید متناسب با محلات باشند زیرا هر محله یک هویت دارد، در یک محله کودک، در یک محله کارمند یا در یک محله ورزشکار زیاد است بنابراین باید طرح‌ها متناسب با خواسته محلات باشند.

 کار روی یک بوم با کار روی یک دیوار چقدر فرق دارد؟

  در کارگاه تابلو را با فاصله دو متر می‌بینیم، اما در طراحی محیطی باید مردم طرح را از دور ببینند و در دید مردم باشد. اجرا و تکنیک‌های این دو قالب با هم فرق می‌کند. شیوه‌ها، تقسیم‌بندی‌ها و ترکیب‌بندی عناصر دیوار کاملاً متفاوت‌تر از کار روی بوم است. نقطه اشتراکشان هم پلاک کار است زیرا طرح‌های بزرگ دیواری پلاکی می‌خواهند که اسم، فامیل، سال اجرا و ارگان متولی در آن لحاظ شده باشد. خوشبختانه کار هنرمندان پیشکسوت که به شکل دیوارنگاره درمی‌آید این پلاک را دارند. 

 چه شد که سراغ تصویرسازی رفتید؟

در سال ۵۵ که وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم، در کنار تحصیل در دانشگاه نیاز به منبع درآمد هم داشتم. در آن دوره به ‌واسطه اینکه تصویرسازان بنامی در کانون پرورش فکری کودکان مشغول بودند، من نیز جذب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدم و به ‌عنوان معلم نقاشی، کارم را با کودکان شروع کردم. تا اینکه در دهه ۶۰ و با تغییر در فضای نشر کتاب به‌ عنوان تصویرساز فعالیتم را با ناشران آغاز کردم. در دانشگاه نیز تمرکزم را روی آموزش تصویرسازی به دانشجویان گذاشتم.

 شما برای تصویرسازی به شیوه‌ خاصی رسیده‌اید. درباره شیوه و سبک هنریتان توضیح دهید.

 من در تصویرسازی شیوه‌های مختلفی را تجربه کرده‌ام و در دهه ۶۰ که کار تصویرسازی را به شکل حرفه‌ای آغاز کردم، حتی یک کتاب تئوری نیز در این حوزه به زبان فارسی وجود نداشت و ما تنها چند واحد در زمینه تصویرسازی در دانشگاه گذرانده بودیم. از این رو من و هم‌نسلانم تمرکزمان را روی دیدن تصاویری که از گذشته موجود بود گذاشتیم و به‌ مرور با توجه به نظام تصویری که وجود داشت، توانستیم به بیان هنری فردی خود دست یابیم. من در عرصه تصویرسازی؛ شیوه‌ها و تکنیک‌های مختلفی را پیش گرفته‌ام و سال‌هاست که به شیوه فردی خودم که انتزاعی است دست یافته‌ام و تصاویر را به‌ صورت مینی‌مال بیان می‌کنم.

 درباره نمایشگاه طبیعت که به تازگی در آن مشارکت داشته‌اید توضیح دهید.

 برای این نمایشگاه مرا دعوت کردند و من هم دو اثر با موضوع طبیعت ارائه دادم. به نظر من کتاب آفرینش خود طبیعت است. طبیعت مادر تمام علومی است که با آن سر و کار داریم. تمام مبانی هنر اعم از رنگ و... متعلق به طبیعت است. به طور مثال آواز پرنده‌ها موسیقی است، وقتی یک تکه چوب پیدا و با آن یک فرم یا مجسمه درست می‌کنند، هنر حجمی است. تعدادی از هنرمندان هم طبیعت‌گرا هستند و با تکنیک‌های مختلف طبیعت را کار کرده‌اند. بنابراین شیوه‌های مختلفی برای کار در حوزه طبیعت وجود دارد.

 طبیعت در آثار شما جایگاه خاصی دارد. توجه شما به طبیعت حاصل چه چیزی است؟

 من در بیشتر آثارم طبیعت را به صورت انتزاعی با فرم‌های معنادار همراه با انسان لحاظ می‌کنم. انسان، گیاهان و حیوانات در آثار من حضور دارند و تلاش کردم بین سه عالم گیاه، انسان و حیوان همزیستی به وجود آورم. عناصر تابلوهای من این سه عنصر اساسی است که با آن‌ها زندگی می‌کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.